پشتپرده صدرنشینی آیفون
برند آیفون، سامسونگ را بعد از یک دهه صدرنشینی پایین کشید و برای نخستینبار محبوبترین سازنده گوشی هوشمند جهان شد از مسیر موفقیت این محصول به رغم برخی ضعفها با تکیه بر برندینگ قوی گفتیم
بر پایه گزارش تازه شرکت بینالمللی و سرشناس داده آیدیسی که در حوزه پژوهش بازار فعال است، شرکت اپل سازنده برند آیفون در سال ۲۰۲۳ بیش از ۸۰ میلیون دستگاه فروخته و سهم بازار کلی این شرکت به ۲۴.۷ درصد رسیده است. بنابراین اپل موفق شد از سامسونگ که از سال ۲۰۱۰ رتبه نخست سهم بازار گوشی هوشمند جهان را در اختیار داشت، پیشی بگیرد. نکته مهم این است که در سالهای ابتدایی عرضه گوشیهای هوشمند، رقابت چندانی وجود نداشت و برندهایی مثل بلک بری و اچ تی سی موفقیتهایی داشتند اما از زمان ایجاد رقابت بین چند برند، سامسونگ یکهتاز این عرصه بود. نبیلا پوپال، مدیر پژوهش آیدیسی میگوید: «با اینکه در نیمه دوم سال ۲۰۲۳ رشد شدید شرکتهای اندرویدی ردهپایین مانند شیائومی و ترنشن را شاهد بودیم که ناشی از رشد سریع در بازارهای نوظهور بود، برنده اصلی بهوضوح اپل است. اپل تنها شرکتی است که در میان سه شرکت برتر رشد سالانه مثبت داشته و برای نخستین بار رتبه اول سالانه را هم به خود اختصاص داده است. همه اینها با وجود مواجهه با افزایش مشکلات نظارتی و رقابت دوباره با هواوی در چین، بزرگترین بازار آن، رخ داده است». بر پایه دادههای کانالیست، شرکت تحلیلگر بازار، این جدیدترین دادهها در بحبوحه کاهش علاقه مصرفکنندگان به گوشیهای هوشمند منتشر شده است. آخرین آمار فروش نشان داد که تقاضای جهانی برای گوشی هوشمند در سال گذشته به پایینترین حد آن ظرف یک دهه گذشته رسیده است. در این بین، باید توجه داشت که گوشی آیفون یک محصول رویایی و بینقص نیست و در بسیاری از مواقع باگهای خاصی هم از آنها رو شده، با این حال این شرکت با خدمات پس از فروش جذاب و برندینگ کاری کرده است که محصولاتش به بخشی از سرمایه اجتماعی افراد تبدیل شدهاست. در ضمن سال 1984 در چنین روزی، از مکینتاش که محصول کارخانه اپل بود و اولین رایانه شخصی به حساب میآید که موشواره و واسط گرافیکی کاربر داشت، رونمایی شد. در پرونده امروز زندگی سلام و به بهانه اینکه اپل برای نخستینبار محبوبترین سازنده گوشی هوشمند جهان شد، از رموز موفقیت، سیاستگذاریهای این شرکت و فعالیتهای چشمگیر آن در حوزه برندینگ محصولاتش خواهیم گفت.
پلههای موفقیت آیفون
آیفون چطور توانست در بازار پررقیب فناوری، مشتریهای خاص خودش را داشته باشد؟
محصولات شرکت اپل، یکی دو تا نیستند اما دلیل موفقیت این شرکت تنوع محصولاتش نیست. شاید شما هم متوجهشدید که محصولات اپل بهخصوص تلفن همراهش که آن را به «آیفون» میشناسیم، در همه جای جهان طرفداران خودش را دارد که شاید به اندازه تیم فوتبال مورد علاقهشان روی این برند تعصب دارند، با گوشیشان طوری که برند آن مشخص باشد در آینه سلفی میگیرند، در برابر طرفداران سایر برندها با تمام وجود از اپل دفاعمیکنند و خلاصه کلام آن را تک و خاص میدانند. ولی اپل چطور توانست در این مسیر همواره یکهتاز میدان باشد و به موفقیت برسد؟
تلاش برای پایهگذاری ترندها
اپل همیشه در تلاش است مشتریها را به محصولاتش وفادارکند و به همین دلیل است وقتی گوشی جدیدی عرضهمیکند، خیلیها برای خریدن آن صفمیکشند. این شرکت تلاشمیکند اصطلاحی مانند «اپلیها» را برای طرفداران خودش جا بیندازد تا این حس در مصرفکننده ایجادشود که با خرید محصولات این شرکت انسانهای خاصی هستند. تولید محصولات چندمنظوره و البته طراحیهای اختصاصی باعثشدهاست اپل تنها یک شرکت فناوری نباشد و به جایی تبدیلشود که ابزارهایی در راستای سبکزندگی طرفدارانش به آنها ارائه میکند. برای همین است که بعضیها انتقاد به داشتن آیفون را نمیپذیرند و اگر کسی این گوشی و طرفدارانش را نقدکند آن را حمله به خودشان میدانند. گوشی هوشمند امروز در جامعه به یک نیاز تبدیل شدهاست اما اپل این تصور را ساخته که داشتن آیفون باعث میشود شما یک آدم لاکچری به نظر بیایید. اپل در ابتدا با طراحیهای اختصاصی و گجتهای خاص سعیکرد آیفون را گوشی پرچمدار معرفیکند و بعد از جذب مشتری روند خود را به تولید گوشیهای میانرده و باکیفیت تغییر داد. البته دوربینهای این گوشی همواره یکی از بهترینها بودهاست و اپل در خیلی از موارد پایهگذار ترندهای تکنولوژی است که به سرعت توسط شرکتهای دیگر کپی یا تقلید میشوند. یکی از کارمندان اپل به نام «مایکل هیگلو» گفته استیو جابز همه چیز را در اپل تغییر داد. او استاد فروش بود اما نه به آن معنا که میشناسیم بلکه جابز افراد را برای خرید محصولات اپل اغوا میکرد.
خدمات پس از فروشِ شیرین
روشهای اپل در بازاریابی و تبلیغات مبتنی بر سادگی است. اپل تبلیغات محدودی دارد و در این تبلیغات هم سعیمیکند بهترین باشد. این شرکت شعار خودش «متفاوت فکر کن» را در کنار افراد مشهور و نابغه جهان مانند اینشتین، محمدعلی کلی، گاندی، باب دیلن و ... میآورد. افرادی که به خاطر هوش، نبوغ و استعدادشان معروف شدهاند نه به خاطر چهره و پول. پس این شعار و تبلیغ میتواند شامل حال خیلی از مردم باشد. روش دیگر خدمات پسازفروش محصولات اپل بهخصوص آیفون درکشورهایی است که اپل در آنجا نمایندگی فروش دارد. برای مثال اپل یک رسم همیشگی دارد که در آن مشتریان با ارائه دستگاههای قدیمیترشان میتوانند دستگاههای جدید را با قیمت بسیار پایینتری یا شرایط اقساطی بخرند. در واقع اپل با این کار شرایط فروش محصول جدید را برای مشتری قدیمی آسانتر میکند. یکی دیگر از این خدمات پس از فروش که مصرفکننده را به این برند وابسته میکند، تعویضهای بیقیدو شرط گوشی مشکلدار یا محصولات جانبی آن مانند ایرپادز و شارژر و ... است. همه اینها بخشی از سیاستگذاری شرکت اپل برای فروش بیشتر و بهتر است. درواقع توجه به همین نکات است که باعث میشود وقتی در یک گروه دوستانه گوشیهایمان را روی یک میز میگذاریم شاید نگاهها به کسی که گوشی آیفون دارد بیشتر جلبشود. هرچند این نگاه سطحی است اما باید بگوییم وجوددارد!
چرا بعضیها آیفون را به اندروید ترجیح میدهند؟
از سالها پیش ، چندین موضوع بحثهایی را در سطح جهانی برانگیخته است و یکی از آنها، این است که آیفون بهتر است یا اندروید؟ البته که این سوال پاسخ قطعی ندارد چون واقعا فقط به ترجیح و سلیقه شخصی افراد بازمیگردد. در این مطلب قصد داریم به بررسی برخی از مهمترین دلایل ترجیحدادن آیفون به اندروید توسط بعضی افراد بپردازیم.
1- امنیت برنامهها یکی از دلایل اصلی که کاربران آیفون اغلب محصولات اپل را ترجیح میدهند، ایمنی و امنیت برنامههای موجود در فروشگاه اپ استور است. هر برنامه موجود در این پلتفرم تحت یک بررسی دقیق قرار میگیرد تا اطمینان حاصل شود که عاری از بدافزار و سایر کدهای مضر است و هم از کاربر و هم از دستگاه او محافظت میکند. این استاندارد بالا از بسیاری از مارکتهای اپلیکیشن دیگر سختگیرانهتر است و اعتبار اپ استور را به عنوان یکی از امنترین گزینهها برای دانلود برنامهها تثبیت کرده است.
2- عملکرد بهتر اپل بهروزرسانیها و پشتیبانیهای منظمی را ارائه میدهد تا گوشیهای خود را برای مدت بسیار طولانیتری از سایر برندهای گوشیهای هوشمند فعال و بینقص نگه دارد. درون یک آیفون پردازندهها و ریزتراشههای خاص و طراحی شده توسط اپل قرار دارند. این یک مزیت متمایز نسبت به تراشههای استاندارد تولید انبوه شده است. علاوه بر این، آیفون گامهای بلندی در بهبود عمر باتری، عملکرد و مدیریت حرارت برداشته است. همه اینها عمر گوشیهای آیفون را افزایش میدهد و عملکرد کلی آن را بهبود میبخشد.
3- سیستم عامل کاربرپسند یکی از دلایل اصلی اینکه چرا میلیونها کاربر آیفون را ترجیح میدهند این است که این گوشیهای هوشمند بسیار کاربرپسند هستند. تمام ویژگیهای یک آیفون با تلاش و جزئیات فراوان، برای سهولت استفاده طراحی شدهاند. کاربران تنها با یک دکمه و یک صفحه لمسی میتوانند به راحتی به تمام ویژگیهای یک آیفون دسترسی داشته باشند.

4-
اکوسیستم اپل یکی از مهمترین دلایل مردم برای ترجیح دادن آیفون به اندروید، قدرت اکوسیستم محصولات اپل است. آیفونها با دیگر دستگاههای اپل مانند آیپدها و مکها یکپارچهسازی میشوند. بدین ترتیب به راحتی میتوانید فایلها و دادهها را بین دستگاه های خود به اشتراک بگذارید. خطوط تولید اپل همگی توسط یک شرکت ساخته میشوند و همه آنها به گونهای طراحی شدهاند که بدون نقص با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.

5-
اشتراک خانوادگی ویژگی اشتراک گذاری خانواده اپل، امکان خرید و ذخیرهسازی دادهها را در چندین دستگاه iOS و حسابهای اپل آیدی فراهم میکند. این ویژگی تا ۶ عضو خانواده را پشتیبانی میکند و آنها را قادر میسازد تا موسیقی، فیلم، اپلیکیشن، آلبوم عکس، تقویم و یادآورها را به اشتراک بگذارند. همچنین این قابلیت، امکان نظارت والدین بر خرید اپلیکیشن توسط کودکان را فراهم میکند.
6-ارزش فروش دوباره آیفونها به دلیل تقاضای بالا و توانایی حفظ ارزش در طول زمان، به حفظ ارزش بیشتری هنگام فروش دوباره در مقایسه با گوشی های اندرویدی مشهور هستند. کاربران آیفون این موضوع را میدانند و خرید آیفون جدید را سرمایه گذاری خوبی میدانند. اپل گوشیهای خود را به مدت هفت سال پس از قطع تولید، پشتیبانی و بهروزرسانی میکند و این بدان معنی است که گوشیهای آیفون در این مدت همچنان کاربردی هستند و ارزش قابلتوجهی برای فروش مجدد دارند که آنها را به یک سرمایهگذاری طولانی مدت تبدیل میکند.
وقتی آیفون محصول نیست؛ تایید اجتماعی است
سید مصطفی صابری | روزنامهنگار- چند وقت قبل تصویری از یک متکدی که در هند گوشی آیفون 15 خریده بود، موردتوجه رسانههای جهان قرار گرفت. این جوان هندی که لباس مناسبی به تن نداشت، با ظاهر ژولیده و یک کیسه پر از سکه پول خُرد به فروشگاه رفته بود تا گوشی آیفون بخرد. فروشنده که اصولاً پول نقد قبول نمیکرد، در ازای انتشار عکس و خبر ماجرا آن همه پول خُرد را پذیرفته بود. پولهایی که مشخص است از راه تکدیگری به دست آمده و جوانکی که احتمالاً خوب غذا نخورده و آثار سوءتغذیه و رعایت نشدن بهداشت در ظاهرش عیان است، ترجیح داده به جای غذا و لباس آیفون داشته باشد. این ماجرا شاید اغراقشدهترین حالت عشق به گوشیهای آیفون باشد که تابهحال دیدهایم. اما چندان عجیب نیست و نمادی است از اهمیت کار برندینگ در معرفی و تثبیت یک محصول در مقیاس جهانی. با تفاوت فاحشی نسبت به ماجرای اول، وقتی میبینیم انواع گوشیهای طرح آیفون که حتی هوشمند هم نیستند اما به اصطلاح «هایکپی» محسوب میشوند و ظاهری کاملاً مشابه آیفون دارند در دست جوانان بسیاری از کشورها دیده میشود، میفهمیم داشتن امکانات خوب برای خیلیها مهم نیست؛ بلکه نفس داشتن یک آیفون موضوع اصلی آنهاست. جوانانی که ترجیح میدهند یک گوشی «هایکپی» یعنی با نهایت شباهت ظاهری داشته باشند که خودشان میدانند جز تماس و برخی نرمافزارهای ساده هیچ ویژگی دیگری ندارد اما در مهمانیها، دانشگاه و موقعیتهای دیگر جزو جماعت «آیفون بهدست» به نظر برسند. وقتی در روز اول عرضه آیفون در خیلی از کشورها شاهد صف بستن مردم در فروشگاهها از شب قبل هستیم یعنی کار و زندگی آن فرد به داشتن امکانات آیفون گره نخورده و مهمترین چیز برایش نوعی تایید اجتماعی است که آیفون به ارمغان میآورد. ذوقی عجیب ناشی از اینکه جزو اولین گروهی باشد که استفاده از مدل جدید آیفون را تجربه میکند. قطعاً کیفیت محصول، خدمات پس از فروش و خیلی از امکانات نرمافزاری و... در جذب شدن کاربران به این محصول موثر هستند؛ اما مسئله مهم این است کیفیت همه چیز نیست وگرنه بحثهایی مثل داغ کردن گوشیهای آیفون یا برخی از باگهای دیگر میتوانست ضربههای مهمی به این محصول بزند که لااقل در اندازهای که تصور میشد جدی گرفته نشد؛ چون اعتبار و دلایل محبوبیت این برند نزد مخاطبانش فراتر از کیفیت خدمات و امکانات است. افراد یک جامعه با طبقه اقتصادی از هم متمایز میشوند. خیلیها دوست دارند شباهتی به یک طبقه داشته باشند اما زندگیشان همخوانی لازم را با آن سبک زندگی ندارد. اما میتوانند از نمادهایی استفاده کنند که این مشابهت را در یکسری آیتمهای ظاهری بروز دهند. همانطور که سرمایه فرهنگی باعث میشود آدمهایی از طبقههای اقتصادی متفاوت، بر سر موضوعاتی چون تماشای یک فیلم، مطالعه یک کتاب و خیلی چیزهای دیگر اشتراکات قوی پیدا کنند و به هویتی فراتر از مباحث اقتصادی برسند و شکافهایی را بین هم پر کنند. برای عدهای تشابه در سبک زندگی و گرفتن تایید اجتماعی از مسیر همانند شدن با دیگران با داشتن چنین ابزارهایی موضوعیت دارد. منتها برخلاف سرمایه فرهنگی، اینجا دیگر شکاف بین آدمها پر نمیشود بلکه همهچیز در ظواهری خلاصه میشود که برای نسلهای جدید جذاب اما فاقد کارکرد هویتی واقعی است؛ اما حس خوبی به آنها میدهد و گویی بخشی از کمبودها را پوشش میدهد. بیشتر چنین افرادی در دوره گذاری درگیر چنین چالشی میشوند و برندی مثل آیفون با خاص شدن در این فضا توانسته ابزاری برای ژست گرفتن باشد و درآمدزایی کند. هرچند شاید در تمام جوامع اینچنین نباشد.

منابع این پرونده: ایندیپندنتفارسی، دیجیاتو، روزیاتو، عصرایران و ...