دوست دارم شوهرم مثل باجناقش باشد 

قاضی رو به مرد جوان کرد و گفت: چرا درخواست طلاق داده‌ای؟ بهنام آهی کشید و گفت: خسته شدم از بس که همسرم مرا بی‌عرضه و بی‌لیاقت می‌داند. او دائم مرا با شوهرخواهرش مقایسه می‌کند و سرکوفت می‌زند. آقای قاضی، من وضعیت مالی بدی ندارم اما پولدار هم نیستم. از روز اول هم این خانم می‌دانست چه وضعیتی دارم. اوایل که ازدواج کردیم اوضاع خوب بود، خودش می‌گفت عشق مهم‌تر است و اگر علاقه و احترام باشد بقیه مسائل حل می‌شود اما همین خانم که چنین اعتقادی داشت حالا بعد از 3 سال زندگی مشترک کم‌کم رنگ عوض کرده و از وقتی خواهرش ازدواج کرده زندگی ما سیاه شده است. شوهرخواهرش استاد دانشگاه و فردی تحصیلکرده و به اصطلاح اتو کشیده با وضع مالی خوب است. الهام همسر بهنام در واکنش به صحبت‌های شوهرش گفت: خب شوهر خواهرم دکتر است و استاد دانشگاه. صدها دانشجو زیر دستش درس می‌خوانند، همه به او احترام می‌گذارند و کل فامیل روی او حساب می‌کنند. دوست دارم شوهر من هم مثل او باشد و همه قبولش داشته باشند، اما بهنام به او حسادت می‌کند و می‌گوید اصلاً حق نداری اسم او را در خانه بیاوری. قاضی پس از شنیدن حرف‌های زوج جوان گفت: طلاق همیشه بهترین راه‌حل نیست. بهتر است یک فرصت دیگر به زندگی مشترک‌تان بدهید.

 مقایسه باعث ایجاد کینه می‌شود

بعضی خانم‌ها گمان می‌کنند که مردها نسبت به مسئله مقایسه‌شدن با دیگری حساس نیستند که باید بدانند صد البته هستند. این که دو نفر مدام با هم مقایسه شوند، فقط حس کینه و دشمنی بین آن‌ها ایجاد می‌کند و رابطه آن دو نفر را تخریب می‌کند.

 ردپای تبعیض در این پرونده

در مورد این پرونده، خانم و همچنین خانواده‌اش در شکل‌گیری مشکل نقش جدی داشتند چون رفتارهای نامناسبی داشتند که هر رابطه‌ای را ممکن است مخدوش و تهدید به نابودی کند. اگر بزرگ‎ترها در توجه و محبت خود جانب عدل و انصاف را رعایت کنند و به اختلاف‌ها دامن نزنند، قطعا آرامش به زندگی فرزندان بر می‌گردد.

 عواقب مقایسه‌کردن همسر

تمام زوج‌ها در هر سنی که باشند به‌خصوص زوج‌های جوان باید بدانند هرگز ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خودشان مقایسه نکنند. چراکه این کار یعنی مقایسه کردن سبب ایجاد چالش‌ها و مشکلات زیادی خواهد شد که اصلا قابل جبران نیست و حرمت‌ها را در زندگی مشترک از بین می‌برد و مثل یک سم کشنده در رابطه زوجین عمل می‌کند. اصلا دلیل درستی نیست که ما افراد را بر اساس تحصیلات و پول و ظاهر و ... مقایسه کنیم. ارزش انسان‌ها به صداقت، اخلاق و وجدان است.

 ضرورت بازبینی زندگی‌مشترک توسط این زوج

با این حال اگر زوج جوان مذکور می‌خواهند آینده‌ای با هم داشته باشند اول از همه باید زندگی مشترک خود را دوباره بازبینی کنند. زندگی که با عشق و علاقه و امیدهای زیبا شروع شده بود، حالا به‌خاطر یک رفتار غلط در آستانه یک جدایی تلخ است. چنین زوج‌هایی باید بر اساس گفت‌وگو و صداقت با هم مراوده کنند که در این‌جا مهارت ارتباط موثر و خوب گوش‌دادن خیلی مهم است. گفت‌وگویی که فارغ از پرخاش و توهین باشد.

 دست‌برداشتن از لجبازی‌های کودکانه

توصیه‌ام به چنین خانم‌هایی این است که دست از لجبازی‌های کودکانه و مقایسه کردن در زندگی مشترک بردارند. با مقایسه کردن هیچ چیز مثبتی عاید زندگی نمی‌شود. خواهر دیگر که شوهرش استاد دانشگاه است، هیچ کاری برای زندگی آن‌ها قرار نیست که انجام دهد. این زوج قبل از هر کاری به مشاوره حضوری و آموزش مهارت ارتباط موثر نیاز دارند. سپس زمان کافی برای خود بگذارند و به تغییر زندگی خود بپردازند. همچنین از دخالت‌دادن خانواده‌ها پرهیز کنند چون خود خانواده‌ها در این مشکلات بی‌تاثیر نبودند و آتشی اضافه در این رابطه گذاشتند. این خانم و خانواده‌اش باید بدانند که با ورود فرد جدید با شرایط بهتر، اصلا قرار نیست فرد قبلی تاوان دهد. هر کسی سبک‌زندگی خودش را دارد و طلاق این خانم هم قرار نیست شوهر فوق‌العاده‌تری نصیبش کند. فکر کردن بیشتر و تامل عمیق‌تر برروی کارهایی که انجام می‌دهیم، می‌تواند ما را به نتایج بهتری برساند.

 

نقش شادی در رسیدن به موفقیت

 در این تحقیق نوشته‌شده است: «موفقیت افراد شاد به دو عامل اصلی بستگی دارد. اولاً، از آن‎جایی که افراد شاد به‌طور مکرر خلق‌و‌خوی مثبتی دارند، احتمال بیشتری وجود دارد که به‌طور فعالانه در جهت اهداف جدید کار کنند. ثانیاً، افراد شاد دارای مهارت‌ها و منابعی از گذشته هستند که در طول زمان و با خلق‌و‌خوی مثبت خود آن‌ها را کسب کرده‌اند». به بیان‌ساده‌تر، افراد شاد برای دنبال‌کردن اهداف خود بهتر آماده می‌شوند و با توجه به این که شادی باعث می‌شود آن‌ها بیشتر در گذشته به دنبال اهداف خود باشند، مهارت‌هایی را کسب کرده‌اند که در آینده شانس رسیدن به اهدافشان را افزایش می‌دهد. در واقع هرقدر بیشتر انسان شادی باشید، موفقیت بیشتری خواهید داشت.

موفقیت یک درمان نیست

این نتایج در حالی اعلام شده است که بسیاری از انسان‌ها امیدوار هستند مو‌فقیت بتواند آن‌ها را شادتر کند. بنابراین اگر آن طور که انتظار دارید خوشحال نیستید، بهتر است به مو‌فقیت به‌عنوان یک درمان نگاه نکنید. به‌عنوان مثال، طبق تحقیقات انجام شده کسب درآمد هرچند می‌تواند رفاه شما را بهبود دهد، اما پس از یک نقطه خاص، شما را شادتر نمی‌کند.

 

مخاطب‌گرامی، گفته‌اید در کنار گذاشتن نوشابه شکست خوردید. بسیاری از مردم همچون شما حس می‌کنند به این نوشیدنی‌های قندی معتاد شده‌اند و کنار گذاشتن آن‌ها برایشان دشوار است. برخی تحقیقات نشان می‌دهد که قند می‌تواند روی مغز تاثیر بگذارد، به خصوص در افرادی که شاخص‌های ژنتیکی خاص دارند.

نوشابه را یکهویی ترک نکنید

شاید باور نکنید اما ترک نوشابه همانند ترک سیگار و موادمخدر باید قدم‌به‌قدم باشد. اگر واقعا زیاد نوشابه مصرف می‌کنید، ایده خوبی نیست که یک مرتبه تصمیم بگیرید دیگر نوشابه مصرف نکنید. به‌طور مثال اگر هر روز نوشابه می‌خورید، تصمیم بگیرید که فقط هفته‌ای یک بار نوشابه بنوشید یا نصف شیشه را در روز مصرف کنید نه تمام آن را. به‌جای داشتن انتظارات بالا از خود که معمولا به شکست می‌انجامد، کم کم خود را تشویق کنید و به خودتان انگیزه بدهید که چقدر خوب توانسته‌اید این مدت را تحمل کنید.

برای نوشابه جایگزین پیدا کنید

حتما به همان میزان همیشگی مایعات بنوشید تا آب بدن‌تان کم نشود. در غیر این صورت، فرایند ترک سخت‌تر خواهد شد. با این حال، شما می‌توانید برای سرعت بخشیدن به ترک‌تان از جایگزین هم استفاده کنید. در قدم اول، نوشابه تان را با آب مخلوط کنید. سپس نوشابه‌های بدون کافئین بنوشید، تنها در مراسم خاص نوشابه مصرف کنید، بیشتر چای، دمنوش یا آب گازدار بنوشید و حتی می‌توانید آب را طعم‌دار کنید.

در مسیر ترک نوشابه تسلیم نشوید

به این نکته توجه کنید که چه چیزی شما را به خوردن نوشابه تحریک می‌کند؟ امکان دارد که نسبت به افکارتان هوشیار نباشید اما همیشه قبل از خوردن نوشابه، افکاری به ذهن‌تان می‌آید. مثلا این افکار که «واقعا دلم می‌خواهد نوشابه با غذایم بخورم»، «من دیگر به مصرف نوشابه معتاد شدم» و ... . اگر به این افکار پاسخ ندهید، در چشم به هم‌زدنی متوجه می‌شوید که شیشه نوشابه تمام شده است. اگر شما بتوانید بفهمید چه چیزهایی افکار ناسازگار شما را تحریک می‌کند و باعث خوردن نامناسب شما می‌شود، می‌توانید راه‌هایی برای مقابله با آن پیدا کنید. هر بار که از خوردن نوشابه خودداری می‌کنید، گرایش شما به خودداری تقویت می‌شود اما هر بار که تسلیم می‌شوید و نوشابه می‌خورید، گرایش‌تان به تسلیم را تقویت می‌کنید. پس از هر فرصتی استفاده کنید تا مقاومت خودتان را تقویت کنید و دیگر تسلیم نشوید.

 

1 تسلط بر سواد مالی در سنین پایین

شامل: گنجاندن مباحث مالی در زندگی روزمره خانواده؛ استفاده از موقعیت‌های روزمره برای آموزش مفاهیم مالی؛ معرفی تدریجی اصطلاحات و مفاهیم مالی مهم؛ استفاده از روش‌های متناسب با سن برای آموزش؛ بهره‌گیری از منابع آموزشی مانند کتاب‌ها، اپلیکیشن‌ها و بازی‌های مالی.

2 درک تفاوت بین دارایی‌ها و بدهی‌ها

شامل: آموزش تفکیک خریدها و دارایی‌ها به دو دسته دارایی و بدهی؛ معرفی تحصیلات و مهارت‌ها به عنوان دارایی؛ ایجاد ترازنامه‌های ساده با کودکان برای درک بهتر وضعیت مالی.

3 توسعه منابع درآمدی متعدد

شامل: معرفی انواع مختلف جریان‌های درآمدی؛ تشویق به کشف راه‌های مختلف کسب درآمد از سنین پایین؛ پرورش ذهنیت کارآفرینی و جست وجوی فرصت‌های جدید.

4تمرین خویشتن‎داری و صبور بودن در رسیدن به خواسته‌ها

شامل: آموزش سنجش خواسته‌های کوتاه‌مدت در برابر اهداف بلندمدت؛ ایجاد سیستم‌های پاداش برای تشویق پس‌انداز و تفکر بلندمدت؛ آموزش تعادل بین پس‌انداز و لذت بردن از پاداش‌های فعلی.

5 پذیرش سرمایه‌گذاری برای ثروت بلندمدت

شامل: معرفی مفاهیم اولیه سرمایه‌گذاری با استفاده از تشبیه‌های ساده؛ ایجاد حساب‌های سرمایه‌گذاری کوچک برای کودکان؛ تأکید بر ماهیت بلندمدت سرمایه‌گذاری و اهمیت صبر

6 ارزش‌گذاری سخت‌کوشی و حل مسئله

تشویق به توسعه اخلاق کاری قوی از سنین پایین؛ ارائه چالش‌ها و معماها برای تقویت تفکر انتقادی و خلاقیت؛ به اشتراک گذاشتن داستان‌های افراد موفق که این اصول را تجسم می‌بخشند.

جمع‌بندی

این ۶ درس مالی، آموزش جامعی است برای فرزندان شما. با تسلط بر این مفاهیم، کودکان دانش و مهارت‌های لازم را برای موفقیت مالی، کسب می‌کنند. نکته مهم این است که این درس‌ها منحصر به ثروتمندان نیست و هر خانواده ای می‌تواند این اصول را با شرایط خود تطبیق دهد و به کار گیرد. با اولویت دادن به این آموزه ها و گنجاندن مباحث مالی در زندگی روزمره خانواده، والدین می‌توانند فرزندان خود را در مسیر موفقیت مالی قرار دهند.

 

 

* آقای «خسروی» که برای قطع‌نشدن برق این‌قدر تلاش کردی، بدان که من هم در حد توانم در کاهش مصرف برق تلاش می‌کردم و باز هم بیشتر حواسم خواهد بود. به امید این که برق هیچ خانه‌ای قطع نشود.

* جوانه. در مطلب «مردادی‌های مغرور، مهرماهی‌های رمانتیک؟!»، از همه ماه‌ها نوشتین به جز اسفندی‌ها.

* این جوانان ایرانی یک عملیات 18 ساعته در جهنم را با موفقیت انجام دادند تا خانه ما بعد از قطع شدن برق، به جهنم تبدیل نشود. نباید تشویق‌شان کنیم؟

* درباره مطلب «جامی پر از اسم‌ها به‌جای فوق‌ستاره‌ها»، تمام دنیا دارن روی نوجوان‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنن اما

 تیم های لیگ‌برتری ما هنوز دنبال ستاره‌های 30 سال به بالا هستن!

* چقدر به این افرادی که در صفحه اول زندگی‌سلام باهاشون صحبت کردین، باید حقوق بدن که این همه تلاش‌شون جبران بشه؟ اصلا شدنی نیست.

1- چاپلوس و چرب‌زبان‌اند

2- حرف و عمل‌شان یکی نیست

3- همیشه نقش قربانی را بازی می‌کنند

4- به ندرت از موفقیت بقیه شاد می‌شوند

5- همیشه بحران غم‌انگیزی در اطراف‌شان می‌سازند

6- فاقد حس همدلی هستند

7- سریع اعتماد را از بین می‌برند

8- همیشه به دنبال جلب توجه هستند