تعداد بازدید : 38
رایجترین باورهای اشتباه 20 تا 30 سالهها
روز جهانی جوانان بهانهای شد تا از تصورات نادرستی بگوییم که عواقب جبرانناپذیری برای آنها خواهد داشت
بسیاری از جوانان در دوره سنی 20 تا 30سالگی به دلیل شور و هیجان جوانی و تاثیرات دیگران بر رفتارهایشان، اشتباهاتی را مرتکب میشوند. این اشتباهات ممکن است در اثر ناآگاهی، الگوبرداری و تقلید غلط و بیتجربه بودن رخ دهد و زندگی آنها را تحت تاثیر عوامل روانی قرار دهد. همچنین در برخی از موارد عواقب جبرانناپذیری برای آنها پدید آورد و آیندهشان را تباه کند تا جایی که با بالا رفتن سن پی به اشتباهات خود ببرند و در نهایت پشیمان شوند. 12 اوت یعنی امروز به نام روز جهانی جوانان نام گذاری شده و به همین بهانه میخواهیم از رایجترین باورهای اشتباه 20 تا 30 سالهها بگوییم.
نویسنده : زهرا فولادی | روانشناس
1 با ازدواج قرار است محدود شوند
برخی جوانان بر این باورند که ازدواج برای آنها محدودیت میآورد. به همین دلیل از آن فرار و از زیر بار آن شانه خالی میکنند.
آن ها بر این تصورند که با ازدواج جلوی پیشرفت و تفریحات گذشته دوران مجردیشان گرفته میشود و قرار است توسط همسرشان کنترل شوند. در صورتی که این تصور کاملا اشتباه است. نظریه صحیح این است که انسانها با انتخاب صحیح همسر آیندهشان نه تنها در زندگی دچار محدودیت نمیشوند بلکه با کمک و پشتیبانی یکدیگر میتوانند در سایه آرامش و هدفمندتر شدن زندگی، پیشرفت و موفقیت بیشتری را برای خود و همسرشان پدید آورند.
2 حواسشان به سلامتیشان نیست
یک باور اشتباه دیگر این است که جوانان فکر میکنند تندرستی، سلامتی و زور بازویشان تا آخر عمر به همان اندازه باقی میماند اما این باور اشتباه است زیرا با رسیدن به کهن سالی سلامتی و تندرستی آن ها رفته رفته کاهش یافته و فرتوت میشوند. بنابراین نه تنها قدر سلامتیشان را نمیدانند بلکه با ناآگاهی آن را به خطر میاندازند. در این راستا آن ها باید در این بازه سنی که اوج توانمندیشان است، به خوبی از توانایی هایشان استفاده کنند و ورزش و تغذیه سالم را در برنامه روزانه خود قرار دهند.
3سبکزندگی تک بعدی را هدف قرار میدهند
یکی از دلایل شکست جوانان در این بازه سنی این است که فکر می کنند موفقیت و تلاش را تنها باید در یک زمینه یا حیطه جلو ببرند. اما این تفکر کاملا غیرمنطقی و اشتباه است بنابراین راز یک زندگی خوب و موفق این است که انسان تک بعدی نباشیم به این معنا که اگر در حال تحصیل هستید، در کنار آن یک مهارت هم بیاموزید. اگر مشغول کار و اشتغال هستید زمانی را برای تفریح و سفر خود اختصاص دهید. اگر وارد یک حیطه مورد علاقه میشوید، تمام خودتان را وقف آن نکنید زیرا در این صورت با گذشت زمان به این پی میبرید که تمام زندگیتان را وقف یک بعد کرده اید و از بقیه چیزها جاماندهاید.
4 شبه تفریح را با تفریح اشتباه میگیرند
جوانان در این بازه سنی در پی سرگرمی و تفریحاتی برای خودشان هستند اما گاهی این تفریحات را با شبه تفریحات اشتباه میگیرند. شبه تفریحات به مجموعهای از تفریحاتی گفته میشود که فرد خود را بی حد و مرز وقف خوشگذرانیهای نمادین و مخرب از قبیل مصرف مواد، روابط نامتعارف و بیبند و باریهای اخلاقی میکند. در واقع این افراد فکر میکنند با زیر پا گذشتن تعهدات و رها کردن مسئولیتهای زندگی می توانند به اوج آزادی و خوشگذرانی برسند اما این باور نادرست است و عواقب غیرقابل جبرانی به باور میآورد. افراد میتوانند با تفریحات سالم به زندگی خود نشاط ببخشند و تجربههای ارزنده ای به دست آورند.
5 برای همه چیز عجله دارند
به جای این که همیشه به آینده فکر کنید، تمرکز خود را بر حال بگذارید. برخی از جوانان 20ساله فکر میکنند باید در جوانی به تمام اهداف زندگیشان برسند. این تصور نه تنها انرژی زیادی از آنها میگیرد که خیلی زود هم باعث ناامیدی آنها خواهد شد پس عجله نکنید و با آرامش قدمهایتان را بردارید.
6 شغل و رشته تحصیلی خود را فقط برای درآمدزایی انتخاب میکنند
بسیاری از جوانان معنا و مفهوم موفقیت در شغل و تحصیل را رسیدن به پول و ثروت میدانند بنابراین برای ورود به یک شغل یا رشته تحصیلی ملاک انتخابی خود را فقط دستیابی به پول قرار می دهند. تحقیقات گویای آن هستند که اگر تنها به خاطر پول و درآمد یک شغل و رشته را انتخاب کنید علاوه بر آن که به درآمد نمیرسید، در همان حیطه شغلی و تحصیلی هم شکست می خورید. بنابراین لازم است هر کسی ابتدا استعداد، علایق و زمینههای پیشرفت خود را بررسی کند تا در کنار این عوامل بتواند موفق شود و به درآمد دست یابد. درخور ذکر است هر فردی در هرحرفه ای، یک شبه موفق نمیشود و لازمه موفقیت، تلاش و تکرار و تمرین است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
از دنیای روان شناسی
تعداد بازدید : 21
کاهش 10 امتیازی هوش 3 سال بعد از ابتلا به کرونا
دانشمندان با تجزیهوتحلیل وضعیت سلامت افرادی که در موج اول شیوع کرونا بهصورت حاد به این ویروس مبتلا شده بودند، دریافتند ابتلای شدید به ویروس کرونا سبب کاهش چشمگیر تواناییهای شناختی میشود که برابر با ازدستدادن ۱۰ امتیاز هوش (IQ) است. به گزارش «دیجیاتو»، در این پژوهش، دانشمندان دریافتهاند حتی سالها بعد هم تواناییهای شناختی این افراد کمتر از حد انتظار بوده و شواهدی وجود دارد که نشان میدهد این امر حتی افراد را مجبور به تغییر شغل کرده است!
تشدید افسردگی، اضطراب و خستگی بعد از 3 سال
«ماکسیم تاکوت» از دانشگاه آکسفورد میگوید: «ما دریافتهایم که نقص شناختی ایجادشده پس از ابتلای شدید به ویروس کرونا معادل کاهش ۱۰ امتیاز هوشی (IQ) است. این رقم باتوجهبه سن، جنسیت و سایر ویژگیهای فیزیکی افراد تعیین شده است». در این مطالعه، دانشمندان وضعیت سلامت ۴۷۵ نفر را که بهدلیل ابتلا به ویروس کرونا(ابتلای حاد) در بیمارستان بستری شده و پیش از فروردین ۱۴۰۰ (گسترش واکسیناسیون) مرخص شده بودند، بررسی کردند. همه این افراد 6 ماه پس از ترخیص از بیمارستان، ارزیابیهای روان پزشکی و روان شناختی را در مطالعه دیگری انجام داده بودند. تیم محققان از این افراد درخواست کردند این ارزیابیها را پس از گذشت 2 تا 3 سال تکرار کنند. درنهایت مشخص شد علایم افسردگی، اضطراب و خستگی تشدید شده است. دانشمندان دریافتند ۴۷ درصد افراد تحت آزمایش به افسردگی متوسط تا شدید مبتلا شدهاند، درحالیکه نرخ افسردگی شدید در مطالعه اول -6 ماه پس از ترخیص از بیمارستان- حدود ۳۴ درصد بوده است. میزان خستگی و کسل بودن افراد در آزمایش اول ۲۶ درصد بود، درحالیکه در آزمایش دوم -2 تا 3 سال پس از ترخیص- این رقم به ۴۰ درصد افزایش یافته بود. اضطراب هم از ۲۳ درصد به ۲۷ درصد افزایش یافته بود.
این علایم بهمرور بدتر میشود
همچنین نتایج ارزیابیهای شناختی به شیوه دیگری تحلیل شدند. ازآنجاییکه شرکتکنندگان پیش از بستری شدن در بیمارستان، تحت آزمونهای شناختی و تحلیل هوش قرار نگرفته بودند، سطح هوش آنها با میانگین هوش افراد همجنس، همسن و سطح تحصیلات یکسان مقایسه شدند. این ارقام میانگین هوش در نظرسنجی بزرگ آزمون هوش بریتانیا به ثبت رسیده بود؛ درنتیجه دانشمندان دریافتند کاهش تواناییهای شناختی افراد معادل کاهش 10 امتیاز هوشی (IQ) بوده است. بااینحال، مشخص نیست چرا علایم افسردگی، خستگی و اضطراب در افراد تشدید شده است. اما تیم تحقیقات باور دارد که این علایم بهمرور بدتر نیز میشود. این تیم دریافتند بیش از یکچهارم شرکتکنندگان مدتی پس از ترخیص از بیمارستان، شغلشان را تغییر دادهاند. نیمی از افرادی که این کار را کردند، گفتهاند که دلیلشان وضعیت نامناسب سلامتی بوده است. محققان باور دارند علت این کار زوال شناختی پس از ابتلای شدید به ویروس کروناست. دانشمندان معتقدند بسیاری از مردم به این دلیل که دیگر نمیتوانند با نیازهای شناختی شغل قبلی خود کنار بیایند، مجبور به تغییر شغل میشوند. بااینحال دانشمندان درنهایت به این نکته اشاره کردند که بررسی دقیقتر شرایط جسمی و روحی افراد پس از گذشت چند سال از ابتلا به ویروس کرونا نیازمند دسترسی به اطلاعات پیشین و جامعه آماری بزرگتر است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مشاوره خانواده
تعداد بازدید : 26
مادرم زیر بار نمیرود که وسواسش را درمان کند
مادری دارم که به تمیز بودن خانه خیلی حساس است و مدام دستهایش را میشوید. با من و پدرم هم به خاطر همین مسائل، زیاد جروبحث میکند. او 48 ساله است. زیر بار هم نمیرود که برای درمان اقدام کنیم. چه کنیم؟
نویسنده : دکتر نجمه عابدیشرق | روانشناس
مخاطبگرامی، اختلال وسواس فقط مشکل شخصی نیست و تاثیر بسیار زیادی بر اعضای خانواده و روابط شخصی فرد میگذارد. همانطور که شما هم اشاره کردید، همه اعضای خانواده تحتتاثیر این مشکل قرار میگیرند به خصوص زمانی که مادر خانواده درگیر این اختلال شود.
با مادرتان صحبت کنید
بهتر است در اولین قدم لحظاتی با مادرتان صحبت کنید و او را از چگونگی آثار وسواساش بر زندگی شما و دیگر اعضای خانواده مطلع کنید. احتمالا راههایی که تاکنون در تعامل با مادرتان به کار بردهاید، چندان کارساز نبوده است. البته تا حدودی طبیعی است و شما میتوانید با فروتنی در اینباره با مادرتان صحبت و اشتباهتان را قبول کنید و به جای فرار، به عنوان یک فرد موثر در راه درمان این مشکل قدم بردارید.
از دیگر اعضای خانواده کمک بگیرید
زمانی که با وجود اختلال شدید، فرد بیماری خود را انکار میکند و نمیخواهد برای درمان کاری بکند، گرفتاری خود را عمیقتر و گستردهتر میکند و باعث ناراحتی کل اعضای خانواده میشود. در این زمان اگر شما و دیگر اعضای خانواده احساس ناامیدی، افسردگی و درماندگی میکنید، کاملا طبیعی است اما باید خودتان دست به کار شوید و برای حل مشکل تلاش کنید. با تمامی اعضای خانواده صحبت کنید و برای مقابله با این مشکل، در چارچوب یک گروه یکپارچه عمل کنید. می توانید در این زمینه از یک روانشناس یا مشاور که در زمینه وسواس آگاهی دارد، کمک بگیرید تا درباره نحوه ارتباطات و چگونگی بهتر شدن کیفیت ارتباط در خانواده با هدف بهبود بیماری راهنمایی دریافت کنید. توجه داشته باشید که در این زمینه، کمک تمام اعضای خانواده ضروری است و باید همه اعضای خانواده با روشی همدلانه به مادر توضیح دهند که چگونه رفتارهای وسواسی اش، تک تک اعضای خانواده را درگیر و وضعیت را غیر قابل تحمل کرده است. البته فراموش نکنید که مادرتان هم از این وضعیت در عذاب است و فراهم کردن هر نوع حمایت و راهنمایی و اطلاعات برای مقابله با وسواس کمک کننده خواهد بود. یکی از نکات مهم در این زمینه که لازم است با مادرتان مطرح کنید این است که وسواس و رفتارهای وسواسی غیر قابل تحمل است نه خود فرد وسواسی.
انکار وسواس علامتی از بیماری است
اگر مادرتان همچنان بیماری اش را انکار می کند، به او توضیح دهید که این افکار نیز علامتی از بیماری است و به تاخیر انداختن درمان آن روش درستی نیست. همچنین میتوانید عواقب مراجعه نکردن به پزشک را برای وی توضیح دهید و بیشتر از روشهای انگیزشی استفاده کنید. بهطور مثال اینکه به دلیل وسواس از چه کارها و اهدافی بازمانده یا چه کارهایی میخواسته انجام دهد اما نتوانسته است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 6
ما و شما
راه ارتباطی با زندگی سلام
پیامک 2000999 و تلگرام 09354394576
* من نمیدونستم نوشابههای انرژیزا که اسمشون خیلی قشنگ و جذابه، این قدر ضرر جسمی و حتی روانی داره. صداوسیما باید هرچه زودتر جلوی تبلیغش رو بگیره.
* باتوجه به مطلب «چه کسانی نباید هندوانه قرمز بخورند؟»، تقریبا هیچکی نمیتونه که! فقط افرادی اجازه دارن هندوانه بخورن که در سلامت کامل باشن.
* حالا صداوسیما تبلیغ این نوشابههای انرژیزا رو انجام میده، چرا وزارت بهداشت بهشون مجوز داده؟
* کنکوریهای عزیز، من که 10 سال پیش انتخاب رشته کردم و الان سخت پشیمونم. شما دقت کنین. آیندهتون رو فدای حرف این و آن نکنین. رشتهای بخونین که هم توش پول باشه، هم اعتبار و هم دوستش داشته باشین.
* زندگیسلام. درباره ایکس باکس هم بنویس. هم قیمتش، هم این که برای بچهها خوبه یا نه؟ موفق باشی.
* متاسفانه مسئولان اصلا به فکر آلودگی هوا نیستن. آسیبهایش برای سلامت جسمی کم بود، الان مشخص شده که باعث افسردگی و خشم هم می شه. باید یک فکری کنن دیگه. مربوط به مطلب «رابطه نوسانهای خلق با آلودگیهوا».
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نکته ها
تعداد بازدید : 36
7 اشتباه که نابودگر اقتصاد خانواده است
1- کنار نگذاشتن پول برای مواقع اضطراری
2- اولویتدادن اشتباه به پرداخت بدهیها
3- خرج کردن افراطی
4- صادق نبودن با خود درباره وضعیت مالی
5- ردیابی نکردن پولی که خرج میکنید
6- وفادار ماندن به خدماتدهندگان گرانقیمت
7- مشورت نکردن با همسر درباره مسائل مالی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روان شناسی
تعداد بازدید : 29
چرا بعضی افراد همیشه دیر میرسند؟
دیر کردن این پیام را میفرستد که «زمان من از زمان شما ارزشمندتر است» و حتی شاید این که «من همین که رسیدهام در حق شما لطفی انجام دادهام». دیر رسیدن به یک مراسم رسمی یا مهم مانند مراسم عروسی یا تشییع جنازه که شامل بخشها و زمانبندیهای دقیقتری است، بسیار بیادبانه تلقی میشود. به گزارش خبرآنلاین، احتمالا بیشتر ما دوستان و آشنایانی داریم که همیشه دیر به قرارها میرسند و به این ویژگی شناخته میشوند یا شاید خود ما یکی از آن ها باشیم. هر چند بسیاری از اوقات عوامل بیرونی مانند ترافیک یا تاخیر در حرکت وسایل نقلیه عمومی باعث دیر رسیدن و تاخیر میشوند اما اگر این اتفاق بیشتر اوقات رخ میدهد میتواند دلایل درونی مربوط به خود را داشته باشد.
روان شناسی تاخیر
دیر رسیدن به دیگران توهین میکند، اما همچنین به اصطلاح باعث خراب شدن نگاه به فردی که دیر رسیده است هم میشود، مثلا این که او قدرت برنامهریزی ندارد اما دلایل روان شناختی نیز برای دیر رسیدن وجود دارد. برخی از این دلایل شامل عصبانیت و پرخاشگری و برخی دیگر شامل خودفریبی است.
پرخاشگری منفعلانه
افرادی که از درون احساس خشم میکنند اما با آرامش اغراقآمیزی رفتار میکنند، ممکن است خشم خود را از طریق روشهای منفعلانه ابراز کنند. یعنی به شکل آگاهانه یا ناخودآگاه در برابر برآورده کردن انتظارات معقول دیگران مقاومت میکنند. مدام دیر کردن میتواند یکی از مصادیق پرخاشگری منفعلانه نسبت به دیگری باشد. همان طور که از نام آن پیداست، این نوع ابراز پرخاشگری پنهانی است و هزینههای عاطفی و اجتماعی کمتری نسبت به ابراز آشکار پرخاشگری دارد. با این حال، از شناسایی و حل مسئله اساسی جلوگیری میکند و میتواند منجر به ناراحتی و رنجش زیادی در فرد یا افرادی شود که در حال دریافت آن هستند و از آن جایی که این موضوع ادامهدار خواهد بود میتواند آسیب جدی به روابط افراد وارد کند.
خودفریبی
همان طور که اشاره شد، دیر کردن، به خصوص تاخیرهای مکرر، این پیام را میفرستد که «من از تو مهمترم». دقیقا همین موضوع میتواند علت دیر کردن افراد باشد. ممکن است یک فرد به دلیل احساس حقارت یا بیاهمیت بودن، همواره تاخیر داشته باشد و دیر کردن راه او برای تحمیل خود به موقعیت و جلب توجه حداکثری است. شاید متوجه شده باشید که برخی از افرادی که عادت به دیر آمدن دارند، معمولا بابت آن معرکهگیری هم میکنند؛ عذرخواهی فراوان، معرفی خود به نوبت به همه، جابه جایی دایم و ... . همچنین دیر رسیدن میتواند راهی برای نشان دادن نارضایتی فرد از هدف جلسه یا رنجش از نتیجه احتمالی آن باشد. باید اشاره کرد که دیر رسیدن لزوما ناسالم یا بیمارگونه نیست. گاهی اوقات دیر رسیدن ناخودآگاه به شما میگوید که نمیخواهید آن جا باشید یا این که بهتر است آن جا نباشید. هر زمان که دیر به جایی رسیدید میتوانید از خود بپرسید چرا من دیر کردم؟ آیا واقعا به خاطر دلایل خارج از کنترل و بیرونی بوده یا این که موضوع درونی باعث آن شده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.