به مناسبت روز ملی فرش با «یاشار ملفوظی» گفتوگو کردیم که فرشهای دستباف ایرانی را به شکل شگفتانگیزی برجستهکاری میکند و میخواهد دوباره توجه جهان را به فرش ایرانی جلب کند
فرش در تاروپود زندگی ما ایرانیها جا گرفته. بیشترمان با رج و گره و چله و دار آشناییم و شاید در کودکی گلهای فرش را شمردیم، اسم پرندههای روی آن را پرسیدهایم و با ماشینهای اسباببازیمان حاشیههای فرش را جای پیست خیالیمان گذاشتیم و روی آن ویراژ رفتیم. قصه فرش دستباف ایرانی متفاوت است و انگار جادو میکند. هروقت آن را میبینیم غافلگیرمان میکند و مسحور وجنات آن میشویم. 20خرداد روز ملی فرش است و ما به همین بهانه خواستیم سری به دنیای جادویی فرشهای ایرانی بزنیم. به سراغ «یاشار ملفوظی» 45ساله و اهل تبریز رفتیم که در خانوادهای چشم باز کردهاست که تا چند نسل قبل همه در کار فرش ایرانی بودهاند. او تحصیلات خود را هم به فرش گره زده و در دانشگاه هنر در مقطع کارشناسی طراحی فرش و در کارشناسی ارشد تاریخ هنر ایران خوانده است تا بتواند نگاه تازهای به فرش داشتهباشد. یاشار مدرک درجه یک هنری در زمینه برجستهکاری فرش دستباف را هم دارد. میگوید علاقه به هنر فرش به خانوادهاش هم سرایت کردهاست و علاوه بر استفاده از نظرات همسرش، فکر میکند پسر 16ساله و دختر 4سالهاش هم کار او را ادامه میدهند و از همین الان با هنر ارتباط گرفتند. این هنرمند با نقش برجستهسازی روی فرشهای دستباف، فرشهایی ارائه میدهد که شبیه گچبریهای روی سقف، حجم دارند و جلوه و زیبایی فرش ایرانی را چندبرابر میکند. در پرونده امروز زندگیسلام با او درباره سبک و سیاقش و فرش ایرانی گفتوگو کردیم.
دانشگاه نگاهم را به فرش پربار کرد
حجره یاشار در بازار دالان تبریز شبیه یک گالری نقاشی است؛ پر از رنگ و لعاب و پیچ و خم. او داستان ورودش به رشته فرش در دانشگاه را اینطور تعریف میکند: «من سال 88 به اصرار همسرم وارد دانشگاه شدم. او میدید که چقدر به فرش علاقه دارم. یک روز با من تماس گرفت و گفت رفتم دفترچه دانشگاه را گرفتم؛ میخواهم در گروه هنر ثبتنامت کنم تا امتحان بدهی. جرقه این کار از آنجا زده شد و من در دانشگاه هنر رشته طراحی فرش را خواندم. پشتبند آن کارشناسی ارشد تاریخ هنر ایران خواندم تا با تاریخ و هویت هنر آشنا شوم و نقشبرجستهای را که خودم انجام میدهم، بیشتر بررسی کنم. من برای پایاننامه ارشد رفرنسی برای موضوع نقش برجستهها نداشتم و میتوانم بگویم اولین پایاننامه را در اینباره نوشتم. به صورت تجاری در بازار کار میکردم ولی تحصیل در دانشگاه، ذهنیت، نگاه و آموزههایم را درباره فرش عوض و پربارتر کرد. به این معنی که میدانستم موتیف، سمیل، نگاره و ترنجها در فرش ایرانی به چه معناست، چرا فرشها مستطیلشکل هستند، چرا حاشیه دارند و چراهای دیگر. دانشگاه اینها را به من آموخت. همسرم خیلی به کار من علاقه دارد و یک حاشیه امن برای من است که هنرم را بیشتر گسترش بدهم».
نقشبرجستهها ساختهوپرداخته ذهن خودم بود
برجستهکاریهای یاشار ملفوظی با فرشهای برجسته معمولی بسیار متفاوت است و بیشتر آن فرشها تک نسخه و تزیینی هستند. دوستدارم بدانم برجستهکاریهای یاشار ملفوظی به شکلی که او دارد انجام میدهد در تاریخ فرش ایران هم سابقه دارد یا نه. او در پاسخ میگوید: «تنها کاری که میشود گفت شبیه به کار ماست اثر آقای خدادادی در موزه فرش تهران است که تکنسخه است. فرشهای ما با سبکوسیاقی که داریم در نوع خودش منحصربهفرد خودمان است. من چندین هنرآموز هم داشتم ولی چون نگاه تجاری دارند، کارهای هنریشان چنگی به دل خودم نمیزند. اینطور به قضیه نگاه میکنند که یاشار یک کار را انجام میدهد و با فلان قیمت فروخته شده، پس ما هم برویم آموزش ببینیم و نصفِ آن که میتوانیم بفروشیم. به نظرم این نگاه همیشه در دنیای هنر مخرب است. اول فکر میکردم یکسری هنرها آموزشدادنی باشد اما بعد متوجه شدم یک هنرمند باید یک اثر هنری را از ته دل ارائه کند تا روی بیننده بدون آنکه درباره اش حرفی بزند، اثر بگذارد و مخاطب با آن ارتباط بگیرد. من خودم این کار را از کسی یاد نگرفتم و ساخته وپرداخته ذهن خودم بود. در واقع با آزمون و خطا به این روش رسیدم. بعدها فهمیدم یک نمونه فرش با این سبک در موزه فرش تهران هست. مراحل استاندارد کار را نوشتم و کتاب آموزشی آن هم در حال ویراستاری است.»
نقشبرجستهها 7 مرحله دارند
«من در 12سالگی درجه استادی بافت فرش را گرفتم و براساس تجربیاتی که از بافت دارم استارت این کار زدهشد و به مرحلهای رسید که نقشبرجستههای خیلی خاص و یونیک را در دنیا ارائه میکنیم.» یاشار با این مقدمه درباره پرداختکاریهایش توضیح میدهد: «فرشهایی که برای برجستهکاریهای مدنظر من بافته میشود تفاوتهایی دارد. ما در حین طراحی برآورد میکنیم چقدر حجم نیاز داریم و کجای فرش چطور بافته شود؛ چون بافندهها نمیتوانند یک جای کار را کوتاهتر و یک جا را بلندتر ببافند. مثلا اگر ما بخواهیم پرز فرش در جایی 5سانتیمتر باشد آنها همه پرزها را 6سانتیمتری میگیرند و فرش را میبافند تا مراحل آمادهسازی کار انجام شود. قبل از قیچیکاری هم قالیشویی، پرداخت اولیه، موگیری انجام میشود و فرشها دوبار شسته میشود تا مراحل هفتگانه کاری خودمان را روی فرش انجام دهیم. این مراحل شامل موگیری اولیه، خالی کردن، ریزهکاریهای دور موتیفها، دورگیری موتیفها، ریزهکاری داخل گلها، موگیری نهایی و مرحله آخر کفشور کردن است که کنترل نهایی کیفیت کارمان به حساب میآید. کفشوری با محلولهای شوینده مخصوص انجام میشود تا ما بتوانیم محصول نهایی را ارائه بدهیم.»
قیچیهایم از جنس شمشیر ساموراییهاست
کنجکاوم درباره ابزار کار آقای ملفوظی برای برجستهکردن فرشهای ایرانی بیشتر بدانم. او با اشاره به این که هماکنون از ابزار کاملا دستساز استفاده میکند، در پاسخ به این سوال میگوید :«ما از هیچ وسیله برقی یا ماشینی استفاده نمیکنیم چون برایم آن حسوحالی که با قیچی و دستی کارکردن روی کارها ذخیره میکند و به آدمها بازمیگردد مهمتر از سرعت عمل است. ابزاری که استفاده میکنیم انواع قیچیهای دستساز با خمهای مختلف است. الان قیچیهایی را دارند برای من درست میکنند که از فولاد SPK که در شمشیرهای کاتانای ژاپنی(همان شمشیرهایی که ساموراییها از آن استفاده میکنند و به شمشیر سامورایی معروف است) استفاده میشود و قدرت برش خیلی بالا و تیزشوندگی خیلی خوبی دارند. فقط چون درصد کربن این قیچیها خیلی بالاست شبیه چینی میشوند و اگر از دستتان بیفتد میشکنند. باید در هنگام استفاده از این قیچیها مواظب دستتان باشید چون کوچکترین تماس با دست برش ایجاد میکند و مسائلی که چندین مرحله برای خود من اتفاق افتاده است. البته ما قیچیهای مختلفی داریم و همین الان در کارگاه خودم 120 نوع قیچی دارم که روی مناطق مختلف فرش استفاده میشود. قیچیهای ما را مثل مداد حساب کنید؛ از روزی که صفر هستند و ارتفاع بلندی دارند برحسب تیزشوندگی و سنگهای تیزکاری که داریم قیچیها کوتاهتر میشوند و بعد در ردیف قیچیهای نوکتیز و سرنخزنی استفاده میشوند. یعنی قیچیها از مرحله تولید که میآیند مراحل و انواع قیچیها را سپری میکنند و در نهایت در قسمت قیچیهایی که عمرشان تمام شده است، بایگانی میشوند.»
ششدانگ حواس استادکار باید به پرداخت باشد
«فرشهای برجسته را روی زمین هم میشود استفاده کرد ولی بهترین رویتشان روی دیوار است. بیشتر مخاطبان من میگویند آدم دلش نمیآید این فرشها را روی زمین بیندازد و روی دیوار حسوحال خوبی به آدم میدهد. ما نسبت به نوع کار زمانهای مختلفی برای فرش میگذاریم و یک تناسب بین ابعاد، رجبافت و متریال مورد استفاده با زمان داریم. یعنی هرچقدر رجبافت فرش بالاتر میرود ریزهکاری ما بیشتر میشود و ابزار مخصوص میخواهد. برای مثال وقتی ابریشم در کار استفاده میشود سختی کار چندبرابر است. اگر با ساختار ابریشم آشنایی داشته باشید میدانید ابریشم لخت است و با کوچکترین رطوبت و نم روی هم میخوابد و برجستگی ایجاد نمیکند. شما ببینید ما چقدر روی این فرشها کار انجام میدهیم که این نقشبرجستهها که به آن گچبری هم میگوییم کاملا به صورت دستی و با قیچی انجام میشود. یکی از کارهای نفیس من با رجبافت هشتاد است و یک سالِ تمام نقشبرجستهسازی آن طول کشید و من واقعا با آن زندگی کردم. حدود دو سالونیم زمان صرف شد تا فقط این فرش بافته شود. برای درک ریزبافتی این فرش تصور کنید در هر هفتسانتیمتر هشتاد گره زدهشده است. البته کارهایی هم داریم که برجستهسازی آنها یک ماه زمان میبرد. روی بعضی فرشها آنقدر رجبافت و دقت کار زیاد است که شما اصلا ذرهای نباید اشتباه کنید. ممکن است قابل جبران باشد اما باید با یک هزینه گزاف ترمیم شود پس شش دانگ حواس استادکار یا هنرمند پرداختکار باید به اثر باشد. این کار خیلی دقت میخواهد؛ حتی نوع نصب فرش روی استندها، نورپردازی، زاویه نشستن، زاویه گرفتن قیچی، استفاده از قیچی مناسب و تناسب با رج بافت و متریال فرش بسیار اهمیت دارد.» اینها صحبتهای این هنرمند درباره اهمیت آشنایی نقشبرجستهکار با فرش و انجام مراحل آن روی فرش است.
آمریکاییها و ژاپنیها فرشهای خاص ایرانی را میخرند
همه میدانیم پشت هر نقش و رنگ فرش ایرانی دنیایی از معنا و مفهوم است. از ملفوظی میپرسم کدام کشورها بیشتر خواهان فرش ایرانی و نقشبرجستهها هستند، میگوید :«من الان 28سال است این کار را انجام میدهم و حدود 30 هزار تخته فرش و تابلوفرش به صورت دستی به دست خودم پرداخت شده است ولی آنها کارهای تجاری بودند. من از سال 90 به بعد شروع کردم به ارائه تک آثار هنری در دنیا. یعنی از هر نمونه فرشی که کار میکنیم فقط یک نسخه طراحی و تولید میشود. ما روی این آثار شناسنامه میدهیم و بیشتر مشتریان ما کشورهای حوزه خلیجفارس هستند و البته آمریکا و ژاپن. ما خیلی از فرشهایمان را به آمریکا میفرستیم و چون نقش برجستهها شیوه و رویکرد جدیدی دارد مردم کشور ژاپن از آن استقبال میکنند. طوری که چندین نمونه از آثار خاصم را مجموعهداران ژاپنی خریدند.»
در کشور آذربایجان یک تکه فرش بکگراند اخبار بود
وقتی درباره جایگاه فرش ایرانی در جهان میپرسم سفره دل یاشار ملفوظی باز میشود و میگوید :«من فرشی را برای یک نمایشگاه در اتریش فرستادم. دوستم میگفت در نمایشگاه یک تابلو نقاشی آوردند که یک خط صاف روی آن بود. آنجا چندین کتاب برای توضیح این که نگاه نقاش برای کشیدن آن تابلو چه بوده، چرا آن رنگ انتخاب شده و مسائلی از این دست، چاپ شده بود. فرش ما دنیایی از فرهنگ و هویت ایرانی و نمادی از همکاری و کار گروهی است. ایرادی که همیشه به ما وارد میکنند این است که ایرانیها کار گروهی بلد نیستند اما فرش این ادعا را مردود میکند. یک فرش محصول نهایی چندین گروه است که روی آن کار میکنند از چیدن پشم و تبدیلش به نخ و رنگرزی تا بافتن و پرداخت و محصول نهایی. این خیلی مهم است که بتوانیم فرشمان را معرفی کنیم. من به تازگی به دعوت کشور آذربایجان به آنجا رفتم و یک ماه آنجا بودم تا نقش برجستهسازی هفتاد تخته فرش را انجام دهم. آنجا هم روز ملی فرش گذاشتند ولی نگاه دولت آذربایجان درباره فرش واقعا تفاوت دارد. نمیدانید چقدر ذوقوشوق ایجاد کرده بودند حتی در رسانههایشان. اینطور بود که حتی اگر اخبار هم میخواستند بگویند یک تکه فرش بکگراندشان بود. در صورتی که میتوانم بگویم فرشهای این کشور را اول ابتدایی باید تصور کنید و فرشهای ایرانی را دکتری و فولپروفسور. یعنی در این حد تفاوت دارند.»
برگ برنده ایران تولید فرش هنری است
یاشار ملفوظی که به اصطلاح خاک صحنه فرش خورده، معتقد است کشورهای چین، افغانستان، پاکستان و هندوستان عنوان تولید انبوه و تامینکننده فرش برای جهان را از ایران گرفتهاند. او راهکارهایی برای جلب توجه دوباره جهان به فرش ایرانی دارد و آن را اینطور توضیح میدهد:«هر منطقه ایران دنیایی از نقش و رنگ و فرهنگ است و هرکدام میتواند جوابگوی دنیا باشد. نمیدانید در کشور آذربایجان واقعا چقدر گردشگر میآمد و چه فرشهای سطح پایینی را با چه قیمتهای بالایی میخریدند. همه هفتاد تخته فرشی که روی آنها طرح میوه بود پیشفروش شد. اما الان اوضاع ما خوب نیست. چندین بافنده من اصلا کارشان را عوض کردند و این برای فرش ما خوب نیست. الان بچههای ما به چه امیدی بیایند در این کار؟ تنها برگ برنده ما تولید فرشهای خاص هست که کشورهایی که گفتم هرچقدر هم بخواهند تولید کنند فرش هنری ایران را نمیتوانند ببافند چون همیشه نگرش هنرمندهای ما روبهجلو است تا یک کار بهتر از قبلی ارائه دهند. من خودم هم دارم در این سمتوسو حرکت میکنم تا فرشهای ما لااقل ارزش اقتصادی و هنری خیلی بالاتری از تولید انبوه کشورهای دیگر داشته باشد. با یک گل که بهار نمیشود ولی ما داریم تلاشمان را میکنیم.»