والامقام «سلبریتی»
یونانیان باستان درباره کسی که کمی بیش از اندازه شیفته خودش میشد، افسانهای داشتند. نارسیسِ افسانهای جوانی بود که عکس خود را در آب رودخانه دید و عاشق خودش شد. این داستان آشنای سلبریتیهایی است که تا عکسشان روی جلد مجلهها میرود یا تعداد لایکهایشان بیشتر از حدی میشود، تصور میکنند انسانهای ویژهای هستند که همهچیز و همهکس باید در خدمتشان باشد. ظاهرا هضم شهرت برای این گروه از سلبریتیها آنقدر سخت است که بهنظرشان همیشه حق با آنهاست و تا کمی به چالش کشیده میشوند از کوره در میروند. در واقع دورنمای این آدمها زیباتر از چیزی است که واقعا هستند. مثل تجربه شخصی من از برخورد با یکی از همین هنرمندنماها که تا جملهای خلاف میلاش از من شنید، شروع به بد و بیراه گفتن و تهدیدهای عجیب و غریب کرد که اگر حرفم را پس نگیرم فلان میکند و بهمان. البته هنوز که هنوز است یا نتوانسته تهدیدش را عملی کند یا عذرخواهی کردن آنقدر سختاش بوده که دیگر خبری ازش نیست. نقش شرایط محیطی را نباید در حال و روز این سلبریتیها نادیده گرفت. رسانههای اجتماعی شرایطی را برای مورد توجه قرار گرفتن برخی از این افراد فراهم کرده که باعث شدهاست خودشان را مهمتر از آن چیزی که هستند تصور کنند. برای همین توجهی به رعایت بدیهیات اخلاقی ندارند. در نتیجه بهجای آنکه کارشان را انجام دهند، دیگران را منبعی برای تعریف و تمجید شنیدن میدانند. البته خودشان از این وضع احساس خوبی دارند اما نمیدانند اطرافیان شان که ما باشیم و بیشتر از مردم با آن ها در ارتباط هستیم، از این رفتار رنج میبریم. برای این سلبریتیها سخت است که با تصویر واقعی خودشان روبهرو شوند. عاقبت هم احتمالا مثل نارسیسِ قصه که نتوانست بیخیال تصویر خودش در آب شود، غرق میشوند.