اف. سی. خانجون

رقابت با فک شکسته

قسمت دوازدهم
نویسنده : مهرشاد مرتضوی | طنزپرداز
اکنون که در خانه نشسته و تخم‌مرغ به پایم بسته‌ام، توصیه می‌کنم که هرگز ورزش‌های رزمی را نریزید توی والیوال‌ها. آره مادر، اگه یه وقت رفتین والیوال، بردنتون تو تیم، لیبرو شدین، یه توپ حساس بعد از دفاع ناموفق روی تور داشت پشت زمین‌تون می‌خوابید، برای برگردوندنش «آن نریو چاگی» رو امتحان نکنید. به خصوص اگه بالای شصت سال سن دارید. مورد داشتیم یه نفر امتحان کرد (نه که خودم رو بگما!) الان نشسته تو خونه، اونقدر تخم مرغ و آرد مالیده به پاش که می‌تونست عوضش برای کل نوه نتیجه‌هاش و همکلاسی‌هاشون کیک درست کنه.
قضیه از اون جایی شروع شد که حس می‌کردم چون به عنوان لیبرو، لباسم با بقیه فرق داره، باید خودی نشون بدم که بیشتر لباسم رو ببینن و چشمشون دربیاد. یکی دوتا بازی همه چی به خیر و خوشی گذشت و رسیدیم به بازی سوم. نمی‌دونم چرا تیم حریفمون اونقدر قوی بود! مگه اولش امتحان نمی‌گیرن ببینن همه تیما در یه سطح باشن؟ یکی خیلی قوی باشه که دیگه حال نمیده. خلاصه اینا چپ و راست توپ رو می‌کوبیدن تو منطقه پنج زمین ما. تو اون بازی من فهمیدم چرا سعید معروف این همه ریش گذاشته. واسه اینه که شیرجه میره توپ رو بزنه، محکم با چونه نخوره زمین، ضربه‌گیر داشته باشه. وگرنه مثل من که شیرجه زدم توپ رو جمع کنم، فکش از سه جا در می‌رفت!
جالب اینه که از رو نرفتم و با همون فک دررفته بازی رو ادامه دادم. ولی چشمتون روز بد نبینه، همین ‌که اومدم توپ ته زمین رو با پا دور کنم، با زانو خوردم زمین و جوری فریاد زدم که موقع زایمان بچه چهارمم که موقع تولد چهارکیلو و هشتصد بود این‌طوری داد نزده بودم! الانم فقط توصیه‌ام بهتون اینه که ورزش مناسب سن‌تون انتخاب کنین و جوگیر هم نشین.