با من یاد بگیر

آموزش لغات انگلیسی

مادر بزرگ
مادر بزرگ وقتی اومد خسته بود
چارقدشو دور سرش بسته بود
صدای کفشش که اومد دویدم
دور گلای دامنش پریدم
بوسه زدم روی لپاش
تموم شد خستگی هاش