پرونده
اربعین مختص شیعیان نیست برای انسانیت است
گفت وگو با عکاس اسپانیایی که 2 سال پیش در پیادهروی اربعین حضور یافته و چندین بار در ماههای محرم به ایران سفر کرده است
بسیاری از افرادی که تجربه شرکت در پیادهروی اربعین را داشتهاند، این روزها به شدت دلتنگ و در حال مرور خاطرات خود هستند. فردا روز اربعین است و به همین مناسبت هم در زندگی سلام تصمیم گرفتیم تعدادی از عکسهای گرفته شده از این مراسم را با شما مرور کنیم اما برای این کار سراغ عکاسی رفتهایم که از جهاتی شرایط متفاوتی با بسیاری از ما دارد. او ایرانی نیست، شیعه نیست، مسلمان نیست و خلاصه در ظاهر به نظر نمیرسد دلیل موجهی برای علاقه مند شدنش به اربعین و پیادهروی اربعین وجود داشته باشد. اما داستان «مانولو اسپالیو»، داستانی خاص است. عکاس مسیحی اسپانیایی که به دلیل عشق به ایران بارها برای انجام پروژههای مختلف به کشورمان سفر کرده و طی نشست و برخاستها با مردم ایران، از پیادهروی اربعین شنیده است. «مانولو»دو سال قبل برای اولین بار برای پیادهروی اربعین به عراق رفته است. حالا او عکسهایی دیدنی و داستانهایی شنیدنی از این مراسم دارد. در پرونده امروز زندگی سلام در کنار گفت وگو با «مانولو» و مروری بر عکسهایی از پیادهروی اربعین و عزاداریهای محرمی، میتوانید در خصوص پروژه «سفر به ایران» او هم اطلاعاتی به دست بیاورید. «مانولو» تا به امروز چندین نمایشگاه عکس در کشورهای مختلف با همین موضوع داشته و بخشی از عکسهای او از ایران هم در قالب یک کتاب منتشر شده است.
«مانولو اسپالیو» کیست؟
عکاس اسپانیایی مانولو اسپالیو، متولد 1970 است. از حدود 20 سالگی علاقه مند به عکاسی شده است و تا به امروز توانسته جوایزی در این زمینه کسب کند. تخصص اصلی مانولو عکاسی از بناها و به ویژه بناها و اماکن تاریخی است. او که خودش را عکاسی عاشق ایران معرفی میکند، تا به حال سفرهای متعددی به ایران داشته و پروژههای عکاسی زیادی را در ایران انجام داده است. از جمله پروژه «به نام حسین(ع)» شامل عکاسی از آیینهای ماه محرم در شهرهای مختلف، «مغرب» عکاسی از خیابانها و کوچههای شهر یزد به وقت غروب آفتاب، «مسکن مهر» عکاسی از شهر جدید پردیس در نزدیکی تهران، «یادگیری مذهب» همراهی با گروهی از شیعیان اسپانیا در سفر به قم و عکاسی از برنامههای این سفر و در نهایت «سفر به ایران» پروژهای که در گفتوگو، مانولو درباره آن بیشتر توضیح داده است. همچنین شایان ذکر است که او دو سال پیش و برای اولین بار، راهی پیادهروی اربعین شده است.
امامحسین(ع) راهنمای زندگی همه است
«مانولو اسپالیو» به سوالات ما درباره دلایلش برای رفتن به پیادهروی اربعین، خاطراتش از آن جا و عکاسی از مراسم عزاداری در ایران پاسخ میدهد
این عکاس اسپانیایی که به کشورهای زیادی سفر کرده، پیادهروی اربعین را یک مراسم خارقالعاده و استثنایی میداند که مردمانی از همه کشورهای دنیا در آن شرکت می کنند و به این نتیجه میرسند که هنوز انسانیت نمرده است. در ادامه پاسخهای جالب و خواندنی «مانولو اسپالیو» را به سوالات ما خواهید خواند.شایان ذکر است توضیح کنار هر عکس توسط خود عکاس نوشته شده است.
مراسم اربعین در رسانههای غربی چندان شناخته شده نیست. میخواهم ببینم شما از کجا با این مراسم آشنا شدید و چه چیزی باعث شد تا تصمیم به شرکت در آن بگیرید؟
بله، درست است. مراسم اربعین در رسانههای غربی چندان شناخته شده نیست. این موضوع هم به خاطر این است که هر چیزی که به نوعی به ایران مربوط باشد در رسانههای غربی دچار سوگیری است؛ غالبا آن را نادیده میگیرند یا گاهی اوقات به شکلی تحریف شده آن را به نمایش میگذارند. من به عنوان عکاس، 9 سال روی مراسم محرم کار کرده بودم و البته چند سال قبل هم این فرصت را داشتم تا یک دوره تابستانی کوتاه مدت درباره تشیع در دانشگاه جامعة المصطفی(ع) قم بگذرانم. همکلاسیهایم در آن دوره به من درباره اربعین و معنای آن گفته بودند. از همان زمان به سفر به کربلا و عکاسی از این مراسم علاقه مند شدم تا این که در نهایت دو سال قبل توانستم از نجف به کربلا با پای پیاده بروم.
تقریبا هر کسی که در پیادهروی اربعین شرکت داشته، میگوید این پیادهروی، مراسمی خارقالعاده و استثنایی است. میخواهم ببینم برداشت شما درباره این مراسم چیست؟
من هم بعد از تجربه این پیادهروی میخواهم بگویم که این مراسم خارقالعاده و استثنایی است. اصلا هم اهمیتی ندارد که پیش از آن چقدر برای شما درباره این مراسم و معنا و مفهوم آن توضیح بدهند، هیچ چیز جای تجربه شخصی و آن چند روز زندگی در عراق را نخواهد گرفت. آن جا هیچ فردی از شما نمیپرسد که شیعه هستید یا نه، هر کسی که فقط کمی درک داشته باشد، متوجه میشود که این تجربه، متفاوت از هر چیز دیگری است. حتی من که شیعه نیستم و در خانوادهای کاتولیک بزرگ شدهام، به شدت تحت تاثیر برخی ابعاد این مراسم مانند همبستگی و برادری بین ادیان قرار گرفتم. در نهایت هم اگر شما مثل من بعد از پیادهروی، امکان حضور در حرم امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) را داشته باشید که دیگر این سفر برای شما سفری به شدت احساساتی خواهد بود.
از تجربه سفر به عراق و پیادهروی اربعین اگر بخواهید نکات بیشتری بگویید، چه خواهید گفت؟ به خصوص خاصترین خاطرهای که از این سفر دارید؟
پیادهروی اربعین سرشار از لحظات احساسی و معنوی و لبریز از عشق است. این مراسم یکی از آن مواردی است که شما بعد از تجربه آن با خود فکر میکنید که خب، هنوز انسانیت زنده است. از همان بدو ورود به نجف ما از تعداد زیاد مراکزی که بدون چشمداشت مالی، به زائران خدمات میدادند، متعجب شدیم؛ از جایگاههای شارژ برای تلفن همراه، بطریهای آب خنک، صبحانه، ناهار، شام، افرادی که ماساژ میدادند و زخمها و خراشها را درمان میکردند، درمان دندان درد یا حتی کارهای سادهای مانند تعمیر کولهپشتی و کفش. اما چیزی که همه این کارها را متفاوت میکرد این بود که ظاهرا این کارها نه توسط دولت عراق یا ایران که توسط نیروهای مردمی انجام میشد. آن جا همسایهها و مجاوران بودند که به زائران کمک میکردند. نکته جالب دیگر این بود که در این پیادهروی شما میتوانستید مردمانی از هر کجای دنیا پیدا کنید. درست است که بیشتر جمعیت متعلق به کشورهایی است که بیشترشان شیعه هستند مانند ایران، عراق و لبنان اما همزمان شما افرادی از کشورهای اروپایی و آفریقا هم میدیدید. یکی از خاصترین لحظات این سفر زمانی بود که ما «ابوفرات» را در خانهاش در نزدیکی رودخانه فرات دیدیم. زمانی که از او پرسیدیم بعد از این که مراسم اربعین تمام میشود، چه اتفاقی میافتد؟ او ناگهان شروع به گریه کرد و به ما گفت که آن وقت باید یک سال دیگر صبر کند تا دوباره بتواند از زائران در خانهاش پذیرایی کند. با ابوفرات درباره بیرحمیهای صدام با شیعیانی که میخواستند به زیارت امام حسین(ع) بروند، حرف زد م. آن دیدار و آن صحبتها فوقالعاده بود و باعث شد دید بهتری در خصوص معنای اربعین و جایگاه آن پیدا کنم. البته برای من زیارت حرم امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) خاصترین بخش سفرم بود.
در یکی از پستهای اینستاگرامی خودتان(نوامبر 2018) نوشتهاید: «امام حسین(ع) به شدت برای ما آشناست، چرا که شباهت زیادی با مسیح(ع) دارد.» میشود درباره این جمله بیشتر توضیح بدهید.
من فکر میکنم شخصیت امام حسین(ع) شباهتهایی با برداشت مسیحیان و حتی مسلمانان درباره حضرت مسیح(ع) دارد. هر دوی آنها نمادی برای انسانیت هستند، هر دوی آنها رنج زیادی را متحمل شدند و «ترسیمگر» مسیری بودند که انسان باید طی کند. البته در این بین تفاوتهایی بین برداشت مسلمانان از مسیح در مقایسه با مسیحیان وجود دارد اما در عین حال هر دوی ما(مسلمانان و مسیحیان) باور داریم که امام حسین(ع) و مسیح(ع) راهنمای ما در زندگی هستند و ما باید اعتقاد آن ها درباره عدالت و مبارزه آنها با ظلم و سرکوب را دنبال کنیم. این که آنها نمایندگان و نمونه واقعی آن چیزی هستند که هر انسانی باید باشد.
عکسهای شما از ایران و عراق برخلاف تصاویری که بعضا در رسانههای غربی میبینیم، منفی نیست. دلیل این تفاوت چیست؟
پاسخ به این سوال ساده است؛ من هیچ هدف یا برنامه پنهانی مشابه آن چه بسیاری از رسانههای غربی دارند، ندارم. این موضوع به ویژه زمانی که بحث مراسم مذهبی در ماه محرم است، خودش را نشان میدهد. شما کافی است واژه «عاشورا»(به زبان انگلیسی) را برای جست وجو در اینترنت بزنید تا تصاویری را ببینید که تمرکز آنها روی خون(اشاره به قمه زنی) است. کاری که تنها توسط اقلیتی انجام میشود. هر کسی که برای عاشورا در ایران بوده باشد، میداند که از چنین سنتی این جا خبر چندانی نیست. در واقع میدانید بین مراسم محرم و مراسمی که در کشورهای کاتولیک جنوب اروپا و آمریکای لاتین برگزار میشود، شباهتهای زیادی وجود دارد. حتی سیلوا هم 400 سال قبل وقتی در اصفهان شاهد مراسم عاشورا بود، متوجه این شباهتها شد و به آن اشاره کرده است. او معتقد بود که بین «هفته مقدس کاتولیکها» و محرم شیعیان ارتباطی وجود دارد. حتی شریعتی هم درباره این شباهتها صحبتهایی داشته است. من هم دنبال مستندسازی شباهت بین مراسم مسیحیان و شیعیان هستم. راستش فکر میکنم این روزها افراد زیادی هستند که تلاش میکنند تا با تمرکز بر تفاوت مسیحیان و مسلمانان، بین ما فاصله بیشتری ایجاد کنند. در حالیکه من فکر میکنم بهتر است که به نقاط مشترک خودمان توجه کنیم. امری که من در اربعین هم تجربه کردم. در پیادهروی اربعین بسیاری از زائران به من گفتند که این مراسم مختص شیعیان نیست، بلکه برای انسانیت است و در این مراسم از مسیحیان هم به خوبی استقبال میشود؛ چیزی که من هم شخصا آن را تجربه کردم.
سفرم به ایران، بهترین سفر در طول عمرم بوده است
توضیحات این عکاس اسپانیایی درباره جزئیات و دلایل سفرهای متعددش به ایران
«سفر به ایران» عنوان پروژه عکاسی است که حدود شش سال پیش یعنی سال 2014 وقتی در قم در حال تحصیل بودم، آن را آغاز کردم. به عنوان فردی که عاشق ایران است، من درباره تاریخ ایران زیاد میخواندم و در یکی از موارد من با شخصیت «گراسیا د سیلوا فیگوئروآ» آشنا شدم. سیلوا سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس صفوی بود و به درخواست شاه فیلیپ سوم به ایران آمد. شاه فیلیپ تمایل به برقراری روابط دوستانه با ایران داشت تا بتواند متحدی در برابر پادشاه عثمانی برای خودش دست و پا کند. علاوه بر آن، در این زمان پرتغال و اسپانیا تحت فرمان یک پادشاه بودند و شاه فیلیپ میخواست از شاهعباس درخواست کند تا برای صد سال دیگر اجازه حضور پرتغالیها در جزیره هرمز را هم صادر کند. هر چند سیلوا در سفرش نتوانست به هیچ کدام از این اهداف دست پیدا کند اما در عوض او سفرنامهای نوشت که در آن با دقت به توصیف ایران در قرن هفدهم میلادی پرداخته و در آن فرهنگ، آداب و رسوم، مذهب، سیاست، معماری و جنبههای دیگر ایران در آن زمان را توصیف کرده است.
سال 2017، چهارصدمین سالگرد حضور دو ساله سیلوا در ایران بود. من در این سال با حمایت مالی دولت اسپانیا توانستم از جزیره هرمز تا قزوین سفر و در این سفر تلاش کنم تا پا جای پای سیلوا بگذارم. طی این 400 سال، نام بسیاری از شهرها تغییر کرده بود ودر نتیجه رمزگشایی از مسیر سفر سیلوا دشوار بود اما خوشبختانه من موفق شدم. این کار البته به مدد توصیفهای دقیق سیلوا میسر شد. این توصیفها آن قدر دقیق هستند که حتی با گذشت چند قرن من توانستم برخی مکانها را با کمک همین توصیفها پیدا کنم. از طرفی شخصیت سیلوا هم جالب است. او آدم بسیار باهوشی بوده که با تاریخ، جغرافیا، زیستشناسی، حقوق و ... آشنا بوده است. در واقع سیلوا اولین نفری بود که فهمید تخت جمشید یا چهل منار همان چیزی است که یونانیان به آن پرسپولیس میگویند. تا پیش از آن، این طور تصور میشد که پرسپولیس نزدیک بابل در عراق است. از طرفی سیلوا اولین نفری است که فهمید علایمی که روی بناهای به جا مانده از دوران هخامنشی دیده میشود، سیستم نوشتاری آن زمان یا همان خط میخی است.
باید بگویم که این سفر، بهترین سفر در تمام طول عمرم بوده است. در این سفر توانستم خودرو کرایه و طی یک ماه و نیم شش هزار کیلومتر از جنوب تا شمال ایران سفر کنم؛ سفری فوقالعاده. راستش من حتی با یک تلویزیون ایرانی برای ساخت مستندی از سفر مسیر سیلوا مذاکراتی داشتم، هر چند در نهایت این صحبتها به نتیجه نرسید.