گفت و گو

مطالعه و پیاده روی در کنار همسر

امین‌ا... رشیدی، هنرمند مردمی و دوست‌داشتنی در آستانه 95 سالگی از امید به زندگی می‌گوید
نویسنده : صادق جهانی| روزنامه‌نگار

امین‌ا... رشیدی، آهنگ‌ساز و خواننده مشهور کاشانی، سال 1304 در خانواده‌ای اهل شعر و ادب متولد شد. نواده ادیب بیضایی کاشانی صاحب کتاب‌های «از کاشان تا کاناری»(سفرنامه) و «عطر گیسو» است که سال‌‌های طولانی در کنار موسیقی، به شغل سردفتری هم مشغول بوده است. در صفحه 60+ امروز با این هنرمند موی سپیدکرده که هنوز جوانی در صدایش موج می‌زند گپی زدیم و حال و هوای این روزهایش را جویا شدیم. همچنین استاد رشیدی قطعاتی را به‌طور زنده برای ما خواندند که به‌مرور در کانال «زندگی سلام» قرار خواهیم‌داد.
10 کیلومتر پیاده‌روی در روز
استاد رشیدی در 95سالگی هم نفسی گرم و صدایی گیرا دارد. او صحبتش را با حال و هوای این روزهایش آغاز می‌کند: «هم اکنون مانند همه جهانیان بیشتر اوقاتم را در خانه می‌گذرانم، گاهی هم در حد نیم‌ساعت پیاده‌روی می‌کنم. خوب است بدانید قبل از کرونا به‌طور مرتب روزی 10 ‌کیلومتر پیاده‌روی می‌کردم. همچنین کتاب‌های زیادی به‌ ویژه کتاب‌های تاریخ و ادبیات را مطالعه می‌کنم، چون به قول گوستا وفلوبر فرانسوی معتقدم که یکی از راه‌های تحمل زندگی، روی‌آوردن به ادبیات و غرق‌شدن در آن است. در کنار این‌ها به همسر عزیزم هم کمک می‌کنم».
آغاز زندگی مشترک با 2 مراسم عروسی!
«اهل کاشانم و روزگارم بد نیست»، رشیدی با این مقدمه ما را به خاطرات جوانی‌اش می‌برد و به ماجرای آشنایی و ازدواج با همسرش، اشاره می‌کند: «خانواده می‌گفتند اگر با یک دختر کاشانی ازدواج کنی بهتر است و به همین دلیل مادر را برای خواستگاری از خانواده محترم غفارپور به کاشان فرستادیم. زمانی که به تهران برگشتند، گفتند من عروسم را پسندیدم و این‌طور شد که من هم موافقت خودم را اعلام کردم. بعد از چند وقت به همراه خانواده، فامیل و چندتن از دوستان هنرمند به کاشان رفتیم و جشنی گرفتیم. بعد از آن دوستان تهرانی گفتند باید یک جشن هم برای ما در تهران بگیرید و بالاخره مراسم دوم را هم در تهران برگزار کردیم».
آهنگی به افتخار تولد دخترم
وی که به گفته خودش 60 اثر جدید آماده انتشار دارد، درباره مهم ترین اثرش می‌گوید: «قطعه افسانه شناسنامه من شده، منظورم «شیدای زمانم، رسوای جهانم» است. در واقع همه مردم ایران مرا با این اثر  می‌شناسند. داستان این قطعه هم جالب است. در دلم افتاده بود که فرزندم دختر است و دوست داشتم که اسمش را افسانه بگذارم، به همین‌ دلیل پیشاپیش و یک‌ماه قبل از تولد تنها دخترم قطعه افسانه را ساختم و بعد هم اسم دخترم را افسانه گذاشتم. به‌جز افسانه یک پسر به نام صبا دارم که هر دو از موسیقی بهره برد‌ه‌اند، پسرم پیانو می‌نوازد و دخترم هم سه‌تار.»
سخت نگیرید
توصیه رشیدی به هم‌نسلانش، پایان‌بخش گفت وگوی صمیمانه‌ام با اوست: «من هنوز در این سن و سال آرزوی جهانگردی دارم. به همسن و سالانم می‌گویم که امید به زندگی هنوز باید در شما جاری باشد و به هر نحوی که می‌توانید خودتان را سرگرم کنید، موسیقی گوش کنید، کتاب مطالعه کنید، به گردش بروید، سال‌های عمر را زیاد سخت نگیرید و در بند مال و منال نباشید. چون این فکر آدم را مریض می‌کند و ما را از بین می‌برد. تعلق به مادیات بدترین چیز است. البته مادیات خوب است، اما به اندازه خودش».