- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آیت ا... جوادی آملی در کلاس اخلاق خود گفته اند: «بیان نورانی رسول گرامی (ص) این است که «دانش بیاموزید زیرا که آموختن دانش، ثواب و حسنه است». بنابراین اگر کسی گوش به حرف کسی بدهد، مقاله کسی را نگاه کند، روزنامه کسی را، سخن کسی را گوش بدهد، نوار کسی را گوش بدهد که بخواهد بپذیرد باید بداند دارد او را عبادت می کند. اگر او (ان شاءا...) از خدا و پیغمبر بگوید، این کار او عبادت خداست و اطاعت پیغمبر و اگر (خدای ناکرده) او باطل می گوید، او دارد شیطان را عبادت می کند. بنابراین ما باید فضای مجازی را فضای حقیقی بدانیم نه مجازی. بارها به عرض شما رسید که سیم حقیقت نیست تا بی سیم بشود مجاز، چهره تلویزیون و شیشه حقیقت نیست تا بی شیشه و بی چهره بشود مجاز، این فضا، فضای حقیقی است نه مجازی، وقتی اندیشه، نقل و انتقال بشود، فضا فضای حقیقی است. اگر کسی این را گوش می دهد و بی تحقیق می پذیرد، دارد آن گوینده را عبادت می کند؛ لذا هر گفتار و رفتار و نوشتاری را ما باید تحقیق کنیم، این سخن نورانی امام جواد(ع) است: «مَنْ أَصْغَی إِلَی نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ کَانَ النَّاطِقُ عَنِ ا... فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ» اگر او از خدا و قیامت و پیغمبر می گوید، این شنیدن و خواندن و مطالعه کردن عبادت است و اگر بر خلاف دین سخن می گوید این دارد ابلیس را عبادت می کند.»
پایگاه رسمی آیت ا... جوادی آملی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روزی مدیر یکی از شرکت های بزرگ در حالی که می خواست وارد اتاق محل کارش شود، چشمش به جوانی افتاد که در کنار دیوار اتاقش ایستاده بود و به اطراف خود نگاه می کرد. جلو رفت و از او پرسید: «شما ماهانه چقدر حقوق دریافت می کنی؟» جوان با تعجب جواب داد: «ماهی 2000 دلار.» مدیر با نگاهی آشفته دست به جیب شد و از کیف پول خود 6000 دلار در آورد و به جوان داد و به او گفت: «این حقوق سه ماه تو، اخراجی! برو و دیگر این جا پیدایت نشود، ما به کارمندان خود حقوق می دهیم که کار کنند نه این که یک جا بایستند و بیکار به اطراف نگاه کنند.» جوان با خوشحالی از جا جهید و به سرعت دور شد. مدیر از کارمند دیگری که نزدیک اش بود پرسید: «آن جوان کارمند کدام قسمت بود؟» کارمند با تعجب از رفتار مدیر خود به او جواب داد: «او پیک پیتزا فروشی بود که برای کارکنان پیتزا آورده بود.»
منبع: سایت مدیر یار
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در فاصله میان شکست اولیه و موفقیت های بعدی، میان فردی که می خواهیم باشیم و فردی که هم اکنون هستیم، حتما درد، اضطراب، حسد و تحقیر وجود دارد. ما رنج می کشیم زیرا نمی توانیم مولفه های رضایت خاطر را به طور خودجوش کسب کنیم.
برگرفته از کتاب «تسلی بخشی های فلسفه» اثر آلن دوباتن
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بر فرو رفتگی های این سنگ
دست بکش
و قرن ها
عبور رودخانه را حس کن!
سنگ ها
سخت عاشق می شوند
اما فراموش نمی کنند
گروس عبدالملکیان
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رسم خرید هدیه به خصوص برای اعضای خانواده و عزیزان هنگام بازگشت از سفر در بیشتر کشورهای دنیا وجود دارد. در ادامه با شش نمونه از عجیب و غریب ترین سوغاتی های دنیا آشنا خواهید شد. سوغاتی هایی که معمولا بسیار گران هم هستند.
خاک منطقه 51 آمریکا
دلیل مشهور شدن منطقه 51 در آمریکا این است که می گویند محل سقوط یک سفینه فضایی بوده است. جالب است بدانید که خاک این منطقه در بطری های کوچک ریخته می شود و به فروش می رسد و این قوطی های کوچک را می توان به عنوان سوغاتی تهیه کرد.
تکه ای از آتش فشان
«ایسلند» کشور آتش فشان هاست. اگر به ایسلند رفتید و بوی سولفور آتش فشان های فعال آن را حس کردید، می توانید این حس را با هدیه بردن تکه ای از آتش فشان با دوستان تان در میان بگذارید. در هاوایی و ایسلند می توانید در فروشگاه های خرید سوغاتی، بطری های حاوی خاکستر آتش فشان بخرید.
آب نبات چوبی عقرب
آب نبات چوبی عقرب نوعی آب نبات چوبی مشهور در ویتنام است که بسیاری از گردشگران آن را به عنوان سوغاتی تهیه می کنند. هرچند شاید هیچ گاه خودشان و دیگران آن را امتحان نکنند!
جا کلیدی با لاک پشت زنده
یکی از عجیب ترین چیزهایی که می توانید در چین به عنوان سوغاتی بخرید، یک حیوان کوچک زنده در جا کلیدی است! در این جاکلیدی ها که دارای یک کیسه کوچک پر از مواد مغذی است، حیوانات کوچکی همچون لاک پشت برزیلی و مارمولک وجود دارد! حیوانات با این کیسه مواد غذایی تاسه یا چهار ماه زنده می مانند!
قهوه کوپی لواک
کوپی لواک به عنوان گران ترین قهوه جهان شناخته شده است، قهوه ای که در برخی نواحی آفریقا و آسیا نظیر فیلیپین تهیه می شود. این قهوه از دستگاه گوارش حیوانی به نام «زباد نخلی» تهیه می شود.
هوای پاک داخل قوطی
اگر به مجارستان سفر کنید، به احتمال زیاد از بودن در هوای دلپذیر «بوداپست» بسیار لذت خواهید برد بنابراین چرا این هوا را با خود به خانه نبرید! هوای داخل قوطی یکی دیگر از سوغاتی های عجیبی است که می توان در پاریس و بوداپست پیدا کرد.
منبع: سایت skyscanner
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عکاسی از افتادن!
تاکسل/ هنرمندان همیشه دنبال موضوعات و سوژه های جدید برای عکاسی هستند. موضوعات معمولی و تکراری برای آن ها چندان جذابیتی ندارد. یک هنرمند لهستانی هم برای این که در سوژه های عکاسی تنوعی ایجاد کند، مجموعه ای عکس را با عنوان «عکاسی پرت شدن» یا «عکاسی افتادن» منتشر کرده است. او در این عکس ها سعی کرده است استرس و اضطراب ناشی از پرت شدن را به تصویر بکشد.
مجری رکوردشکن انگلیسی درگذشت
گینس ورلد رکورد/ «سر بروس فورسیس»، بازیگر رکورددار انگلیسی در 89 سالگی در گذشت. او نام خودش را در گینس به عنوان طولانی ترین نقش آفرینی در برنامه های تلویزیونی ثبت کرده بود. زمانی که فورسیس 11 سال داشت، شروع به کار در یک برنامه تلویزیونی انگلیس کرد و این برنامه به مدت 72 سال پیاپی اجرا شد و او هم در تمام این سال ها با برنامه همراهی کرد تا توانست نامش را در کتاب رکوردهای گینس ثبت کند!
ادعای کشف کردن گنج قارون!
العالم/ یک شهروند مصری از استان المنوفیه با انتشار ویدئویی مدعی شد که گنج قارون را پیدا کرده است. کاشف گنج قارون، مساحت منطقه کشف شده را بیش از چهار هکتار اعلام و تاکید کرده که تمام این مساحت، آکنده از طلا و جواهر و آثار فرعونی است و این ثروت، برای خرید یک کشور کامل کفایت می کند! کاشف گنج قارون در ازای این گنج، 10 درصد از آن به اضافه 16 میلیون پوند(جنیه) مصری و همچنین مدال افتخار نیل را از دولت مصر خواستار شد. وی که نامش را اعلام نکرده است، تاکید کرد حاضر است در صورت اثبات نشدنِ ادعایش، 16 میلیون جنیه، غرامت به دولت بپردازد و بقیۀ عمر خود را در زندان به سر ببرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خانه ای زیبا در روستای کنگ
عکس: عادل یل
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کسی دانشمندی را در عشق به دوستی سرزنش کرد. آن دانشمند فرمود ای دوست، مرا در این حال سرزنش نکن که بسیار فکر کردهام، ولی صبر در برابر قهر و بیاعتنایی یار، آسان تر از صبر به خاطر محروم شدن از دیدار جمال اوست. حکمای فرزانه گویند رنج فراق بردن، آسانتر از فرو خواباندن چشم از دیدار یار است.
برگرفته از کتاب «حکایتهای گلستان»، صفحه 209
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حمل یخچال با مینی بوس!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«اسم فامیل» تفریح محبوب خانواده ما بود به جز برادر کوچک ترم که آن روزها هنوز به مدرسه نمی رفت. وقتی هم که باسواد شد، رایانه و میکرودار شده بودیم و دیگر حوصله حروف الفبا را نداشتیم. بعدها هم افتادیم توی سراشیبی کار و درس و دغدغه های کوچک و بزرگ و این وسط اگر وقت بیکاری پیدا می کردیم، می نشستیم به گوشی بازی و چک کردن تلگرام و اینستاگرام. اما چندشب پیش که بی حوصلگی مان به نهایت رسید، تلویزیون خاموش و گوشی ها غلاف بود، دوباره هوس اسم فامیل بازی کردن به سرمان زد. چهارنفر بودیم. هرکداممان یک «حرف» را بیشتر بلد بودیم و به نوبت «استپ» می گفتیم و داد و هوار راه می انداختیم که «ننویس خودکارتو بذار زمین»! برادر کوچک تر اما نوبت استپ گفتنش نمی رسید. هاج و واج ما را نگاه می کرد که چطور چندثانیه ای کاغذ را سیاه می کنیم. هر سه تایی مان سریع بودیم اما برنده نمی شدیم. ما بازی را از حفظ بودیم. فکر نمی کردیم و از ذخیره ذهنی مان خرج می کردیم. اشیا را از «ه»، هاون می نوشتیم بدون آن که دیگر هاون جزئی از اشیای خانه مان باشد، هر کداممان هم یکی پنج امتیاز می گرفتیم. ذهن هم را می خواندیم و جلو جلو حدس می زدیم هرکس چه چیزی نوشته است. ذهن ته تغاری خانواده اما خواندنی نبود، اشیا را از «ه» مینوشت، «هارد اکسترنال» و 10 امتیاز می گرفت. به اندازه کافی سریع نبود، اما درگیر کلیشه ها هم نبود. ما همان راه تجربه شده را می رفتیم تا دست کم اگر برنده نشدیم، بازنده هم نباشیم. ریسک فکر کردن به اسم ها و رنگ ها و اشیای جدید را به جان نمی خریدیم. خلاصه تفریح کردیم، دوباره مثل قدیم به ما خوش گذشت اما به فکر هم فرورفتیم. چندتا موقعیت و فرصت خوب را به خاطر امنیت حاصل از تجربه های امتحان پس داده، از دست داده ایم؟ چندبار به قلاب باورهای قالبی درست و نادرست گیر کرده ایم و دایره امکانات و انتخاب هایمان را محدود کرده ایم؟ چقدر به پاداش های کوچکِ تضمینی دلخوش کرده ایم و خودمان را از امتیازهای پرزحمت اما بزرگتر محروم کرده ایم؟
الهه توانا
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* پرونده زندگی سلام درباره اسپینر جالب ولی ناقص بود. آیا نمی شه تصور کرد دست هایی در کار است تا مسلمانان را از تسبیح که هم وسیله ذکر و یاد خداست و هم بسته به نوع و جنس آن آثار مثبت در آرامش و تمدد اعصاب دارد، دور کنند؟
* من یکی از این اسپینرها خریدم. عصبانی می شم، می چرخونم و بهم آرامش میده. حالا روان شناس می گه آرامش نمی ده، چون می خواد همه برن پیش خودش. حرفش قبول نیست.
* کاش قیمت این اسپینرها رو هم می زدین؟ واقعا کسی هست پول به این چرت و پرت ها بده!
* الان آخرش چه کنیم با این اسپینرها؟ پسر نوجوانم گیر داده که براش بخرم. مرتضوی، مشهد
* کوکوسبزی، اشکنه، پلو عدس، پلو لوبیا، سبزی پلو با ماهی و ... یک بار دیگه باید مطلب خوشمزه های ایرانی رو چاپ کنید. فهرست تان خیلی ضعیف بود.
* عادت بد کوبایی ها خیلی خیته که! فکرش رو بکن! فاجعه است. فاطمه، بیرجند
* از دیدن عکس گوشت چرخ کرده در صفحه سلامت، حالم بد شد. به نظرم اون گوشت گوسفند نیست. مجتبی، مشهد
* حرکت بازیکنان تیم راگبی در بخش دنیا به روایت تصویر، اصلا عجیب نیست. یک رسم معمولی است که بعضی تیم ها دارند و شبیه رجزخوانی است. اطلاعات ورزشی تان را بیشتر کنید. یک بازیکن تیم راگبی استان خراسان رضوی
* این مریخی ها خواب تشریف دارند؟ این همه از استندآپ های خندوانه گذشته، تازه براشون مطلب زده!
* ای کاش آق کمال باجناق من بود!
پاسخ خفن استریپ شماره قبل: کاسبی - پردیس - پیتزا
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.