گفت وگویی دلنشین با نوجوانان درباره علاقهشان به سلبریتی ها
تعداد بازدید : 55
گاهی به سلبریتی ها حسودی می کنم!
مهین ساعدی- احتمالا بین دوستان شما هم هستند کسانی که از عشق به یک سلبریتی شبها خواب ندارند، عکسهایش را جمع میکنند، به دنبال آخرین فعالیتهای ستاره محبوبشان، گاهی طرفدار عاشق و گاه هواداری متعصب میشوند و تمام سعیشان را میکنند که هرچه بیشتر شبیه شخصیت محبوبشان زندگی کنند. هفته گذشته سه نفر از دختران نوجوان شاعر و نویسنده را به دفتر روزنامه دعوت کردیم تا با آنها در این باره صحبت کنیم. آنچه در ادامه میآید نتیجه گفتوگوی سه ساعته ما با زهرا فرهادی، مهزاد نظری و فاطمه سادات میرنجفیزاده عزیز است.
آدم معروفها، صدای جامعه
از بچهها میپرسم میدانید سلبریتی به چه کسانی گفته میشود؟ فاطمه خیلی سریع میگوید: «آدم معروفها! افرادی که علاوه بر مشهور بودن بین مردم، محبوب هم هستند. انتخاب سلبریتی به نوع فرهنگ بستگی دارد، مثلا در یک جامعه ورزشکاران سلبریتی اند و در جامعه دیگری هنرمندان! به نظر من آدمهای معروف باید صدای کارشناسها در بیان مشکلات باشند». زهرا که به نظر می رسد تا حالا واژه «سلبریتی» را نشنیده است، ادامه میدهد: «من معمولا به چیزی که برای همه جذاب است، کمتر جذب میشوم؛ علاقه من بیشتر به هنر، نویسندگی و نقاشی است و آدمهایی را که در این حوزه کار میکنند سلبریتی میدانم مثل «باب راس» یا همان «دادماس» خودمان!» مهزاد هم میگوید:« اتفاقا چند روز پیش در اینترنت جست و جو میکردم تا بدانم سلبریتی یعنی چه؛ برایم مهم است که اولویتهای رفتاریاش شبیه من باشد چون این افراد میتوانند در زمینههای مختلف مردم را تشویق به هرکاری بکنند. سلبریتیزده نیستم و به نظرم سن، خیلی در سلبریتیزدگی موثر است».
عاشقان سلبریتیها
سوال بعدی ام از آنها درباره میزان سلبریتیزدگی در میان دوستانشان است؛ باز هم فاطمه پیشتازانه جواب میدهد: «شبکههای اجتماعی مهمترین دلیل معروف شدن سلبریتیهاست، زندگی شخصی و کارهایی که انجام میدهند برای من و همسنوسالهایم جذاب است؛ مثلا زندگی محسن چاووشی برای من جالب است و جدای از اینکه برای شناخت شخصیت، کارها و مفهوم آهنگهایش وقت گذاشتم سعی کردم با آگاهی از او طرفداری کنم، هرچند به نظرم آدمها در سنین پایینتر، راحتتر و بر اساس ظاهر از سلبریتیها طرفداری میکنند». مهزاد هم میگوید: «به نظر من الگوگرفتن و اینکه سعی کنیم شبیه سلبریتیها شویم، اشتباه است. من الان کمتر بین دوستانم میبینم برای طرفداری از یک آدم معروف، تعصب داشتهباشند و عکسهایش را جمع کنند اما دیدهام برای آهنگ جدید یک خواننده یا فیلم یک بازیگر لحظهشماری میکنند». زهرا که انگار دل پُری دارد، با خنده میگوید: «بین دوستانم زیاد سلبریتیزده دیدهام، همین مهزاد و فاطمه زمانی برای فیلمهای «هری پاتر» کلی وقت میگذاشتند و مجذوب زندگی «دنیل ردکلیف»، بازیگر نقش هریپاتر، شدهبودندکه باعث حسادت من میشد. درحقیقت یکجورهایی با سلبریتیها لج هستم».
سلبریتیها، الگوهایی دور از دسترس
از آنها سوال میکنم الگوی خوب از نظر شما چه ویژگیهایی دارد و نظر خانوادهتان در اینباره چیست؛ فاطمه میگوید: «پدر و مادرم به من میگویند بزرگ فکر کن تا بزرگ شوی اما به نظر من در سنین مختلف تعریف الگوی خوب متفاوت است، مثلا من زمانی «ترانه علیدوستی» را دوست داشتم و سعی میکردم شبیه او شوم؛ چون در عین سادگی، زیبا بود و برای حقوق خانم ها تلاش میکرد اما الان که بزرگ تر شدهام به نظرم میتوان از هر فردی ویژگیهای خوبش را گرفت و رشد کرد». زهرا هم میگوید: «مادر من روی الگوبرداری من خیلی حساس است و بیشتر دوست دارد شبیه دختر خالهام شوم که دختر باهوشی است؛ مثلا زمانی باب اسفنجی و سیندرلا خیلی برایم جذاب بودند اما خانوادهام در اینباره با من صحبت کردند و توضیح دادند دلیلی ندارد یک شخصیت کارتونی هرچقدر هم موفق و رویایی، اساس زندگی من شود. حالا میدانم الگوی خوب، الگویی است که شبیه خود من باشد، در زندگی شکست بخورد و الگویی ساده و در دسترس باشد». مهزاد که تا به حال شنونده خوبی بود، با خنده میگوید: «خانواده من خیلی اصرار ندارند از فرد خاصی الگو بگیرم اما برای خودم مهم است فردی که از او الگو میگیرم تا چه حد میتواند روی من تأثیر بگذارد، مثلا چند سالی است مسائل مذهبی و اعتقادی برایم اهمیت پیدا کرده است و به جای الگو گرفتن از سلبریتیها، کتاب میخوانم. شاید برای بقیه جذاب نباشد اما من معتقدم تنها یک آدم خاص نمیتواند برای من الگوی خوبی باشد».