تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 131
دنیا به روایت تصویر
پایان کار نقاشی روی سبد گل و میوه برای شروع جشنواره پاییزه در چین(برای درک ابعاد سازه به کارگران دقت کنید)
لحظه نشاندن یک هواپیما روی باند فرودگاه هلند، عکس روز نشنال جئوگرافی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خودمونی
تعداد بازدید : 54
راز محرم
محرم که می شود، انگار قافیه های زندگی عوض می شود. هر کاری هم انجام بدهی، آخرش هیئت است و عزاداری و سینه زنی. مثل شعری که ابیاتش عوض می شود اما قافیه هایش تغییر نمی کند. اوضاع و احوال شهر هم، چنین وضعی پیدا می کند. شاید زندگی میشود شعر محتشم و قافیه هایش عاشورا و عزاداری و حسین (ع). وقتی دقیق تر نگاه می کنی متوجه می شوی به غیر از حال آدم ها چیزهای دیگری هم هستند که همزمان تغییر میکنند؛ مثل طعم چایها که در روضهها با بقیه روزهای سال فرق می کند و چای خور هم که نباشی چای روضه را نمیشود نادیده بگیری. این تغییر و تحولات در احوالات آدمی از یک طرف و تغییر نکردن بعضی از عناصر این ماه از طرف دیگر، کم کم آدمی را متقاعد می کند در این قضیه رازی نهفته است. از قدیم الایام تا به امروز محرم برای خیلی ها ماه عوض شدن بود و با این وجود غمش فرق میکرد. شور و حرارت عزاداری هایش در تاسوعا و عاشورا تغییر نمیکرد و افراد زیادی مثل شاهرخ ضرغامها و طیب حاج رضایی ها را عوض می کرد. این سرّی است که شاید از روز واقعه شروع شده است و بعد از آن هر ساله این اتفاق سهمگین در دل ها و روان های عاشقان حسین (ع) و اهل بیتش تکرار شده است. از سویی دیگر، شمرها و یزیدها در طول تاریخ عوض نشدند و گویی در هر زمان و مکان می شود رد پایی از آن ها پیدا کرد و امام حسین (ع) هم همواره می خواهد حال عده ای را عوض کند و از بیراهه ها به کربلا دعوت کند تا عاقبت شان ختم به خیر شود. در این رستاخیز هستی هم البته عده ای پیدا میشوند که از قافیه زندگی جا می مانند. نسبتی با محرم ندارند و قافیه هایشان فرق میکند. همان کسانی که خرده می گیرند و اظهار تعجب می کنند. اما چه اهمیتی دارد؟! وقتی که شعر زندگی در کربلا این گونه آغاز می شود: «ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست/ عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد».
احمد کاظمی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 52
ما و شما
* پرونده «قاب ها و یادها» عالی بود. دم همتون گرم.
* پرونده «نقاشی دیواری» را نخواندم. همین.
* در ستون یادبود، آخرش نفهمیدیم یارو توماس ایلوت هست یا توماس الیوت؟
ما و شما: توماس ایلوت صحیح است. در عکس، اشتباه نوشته شده است.
* این فردی که براش یادبود زدین، ظاهرا با الهام از خیام، اعصابش خرد شده و بعدش شعر گفته! به پیشه خودش گفته، لعنتی!
* در صفحه سلامت برای مطلب دشمن کلیه ها، عکس قلب گذاشتین!؟ آیا تفاوت قلب و کلیه را نمی دانید؟ جمع کنین بابا!
* ما و شما: عکس درباره هوای آلوده بود و کادر قلبی شکل، آرزوی داشتن هوای سالم را نشان می داد که به نفع کلیه هم هست.
* چرا قصه های تکیه را چاپ نمی کنید؟ بسیار آموزنده و یادآور خاطرات ما بود.
* از متن ها و تصاویر خوبی که در بخش زندگی سلام چاپ می کنید، ممنونم. سرگرم کننده است.
* چرا در بیشتر سریال ها، هیجان یعنی بیمارستان و اتاق عمل و کما؟ مگر موضوع دیگه ای برای هیجان وجود نداره؟
* بریده کتاب امروزتان را همه پدر و مادرها باید قاب کنند و بزنن جلوی چشم شان.
* توصیه ای دوستانه به زندگی سلامی ها: دخترخانم ها از ازدواج با آقایانی که عزت نفس و اعتماد به نفس پایینی دارند و به دنبال آن علاقه مند به خودنمایی و به رخ کشیدن داشته های خود هستند، پرهیز کنند چون بعدا مثلا از خانم شان می خواهند در جامعه بی حجاب حاضر شود و بالعکس، آقایان هم از ازدواج با چنین دخترانی، پرهیز کنند.
* ماجرای سگ قهرمان در مکزیک تکراری بود. مثل این که مطلب هم کم میاریدکه حتی نحوه تمیزکردن تخم مرغ رو آموزش می دهید. آخه شستن تخم مرغ هم آموزش می خواد!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اینستاگردی
تعداد بازدید : 126
و او نبود...
«هادی کاظمی»،بازیگر به مناسبت پنجمین سالگرد درگذشت مادرش، عکسی تکان دهنده و متنی را منتشر کرد که تلنگری به جا برای همه آن هایی است که سایه نعمت بزرگی به نام «مادر» روی سرشان است:
«آسمان آبیست / و زمین باردار / ایستاده بود بر ابر هوا / رویش شعر از زمین / ما سیاه و او سپید / خانه پدرى شلوغ از سر سلامتى / زمان، زمان دلتنگى / و او نبود / پدرم مى گفت؛ قول از خدا گرفته بودم زودتر بروم / باران بارید روى صورتش / و او نبود رفته بود / ما سیاه و او سپید / آسمان دلش گرفت / و زمین ویار خوردن داشت / زمین شاعر شد / زبانم الکن پُر از واژه هاى کاش و حسرت / و او نبود / ایستاده بود بر ابر هوا / ما سیاه و او سپید.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یادبود
تعداد بازدید : 102
دیالوگ های ماندگار فیلم های «کمال تبریزی»
به مناسبت سالروز تولد مردی که بارها و بارها نامزد دریافت سیمرغ بلورین در رشته های مختلف در جشنواره فیلم فجر شده است، سری می زنیم به دیالوگ های ماندگار فیلم هایش. فیلم هایی که «کمال تبریزی» ساخته است و کمتر طرفدار سینمایی پیدا می شود که آن ها را ندیده باشد به خصوص: «طبقه حساس»، «همیشه پای یک زن در میان است»، «یک تکه نان» و «لیلی با من است»...
وسط بیابان/ پیرمرد (رضا کیانیان): دلت گرفته؟! / سرباز (هومن سیدی): آره. / پیرمرد: دل همه می گیره. دل داشته باشی می گیره دیگه. اصلا دلی که نگیره که دل نیست. میخوای یه راهی بهت یاد بدم دلت وا بشه؟ مثل من چشمات رو ببند... د ببند دیگه... چی می بینی؟ / سرباز: هیچ کس. / پیرمرد: هیچ کس قشنگه دیگه... هیچ کس همه کسه، همه کس هیچ کسه!یک تکه نان
مغازه سنگ قبرسازی/ کمالی (رضا عطاران): یه چیز تک می خوام. داری رو گرانیت اصل برزیل می نویسی، حاجی؟ یه چیزی که در شأن گرانیت برزیل باشه واسم پیدا کن. / کاظم (هوتن شکیبا): پس بریم تو کارای سنگین تر... بله... شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت/ روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت. مال حافظه. / کمالی: شما این رو بلانسبت رو قبر خواهر و مادر خودت هم می نویسی؟طبقه حساس
در حال رفتن/ غلامعلی: حاج آقا خود خدا هم نمی خواد من آدم شم/ رضا (پرویز پرستویی): بزمجه خریت خودتو گردن خدا ننداز!مارمولک
در حال صحبت کردن/ جاهد (مهران مدیری): چه طور قیمت شاهد برای طلاق گرون تر از عروسیه؟ / دوستش: آخه آزادی بیشتر می ارزه!همیشه پای یک زن در میان است
در حال صحبت/ شیرین (نازنین بیاتی): ببخشین من می تونم یک سوال از شما بکنم؟ / گروس (شهاب حسینی): بله، خواهش می کنم! / شیرین: شما به غیر از اگزوز ماشین و زباله های بازیافتی به چیز دیگه ای هم فکر می کنین؟ / گروس: بله، به شما! من به شما فکر می کنم.طعم شیرین خیال
روی نیمکت پارک / حمید امجد خطاب به هانیه توسلی: «اعتراف می کنم. اعتراف می کنم من نیز گاه به آسمان نگاه کرده ام. دزدانه. به ستارگان ولی نه به همه آن ها... به آن ها که شبیه ترین به چشمان تو بودند.»گاهی به آسمان نگاه کن
پرویز پرستویی: اولا فکر نکنید که خدا شما رو فراموش کرده، شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد اما درهای رحمت خداوند همیشه به روی شما باز است و این قدر به فکر راه های دررو نباشید! خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا، خدای آدم های خلافکار هم هست و فقط خودِ خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. فی الواقع او: اندِ لطافت، اندِ بخشش اندِ بی خیال شدن، اندِ چشم پوشی و اندِ رفاقت است. رفیق خوب و بامرام همه چیزش را پای رفاقت می گذارد! اگر آدم ها مرام داشته باشند، هیچ وقت خلاف نمی کنند...مارمولک
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 151
دور دنیا
زن عنکبوتی!
آدیتی سنترال/ بنا بر یک سنت دیرینه در چین، مردان خانواده از صخره های شیب دار بلند وحشتناک بالا می روند تا نوعی گیاه کوهی را که در ارتفاعات می روید و خواص دارویی زیادی دارد، برای گذران معاش خانواده بچینند. این گروه از مردان به مردان عنکبوتی شهرت دارند اما به تازگی یک زن هم در میان آن ها دیده می شود! این زن که تنها زن صخره نورد این گروه است، بدون کمک گرفتن از هیچ وسیله ای از قبیل طناب و تجهیزات حرفه ای، ارتفاع صد متری این صخره های وحشتناک را بالا می رود!
کار گذاشتن میکروفون در دهان!
آدیتی سنترال/ «اسپریت پیتون» زن 47 ساله، یکی از کسانی است که به طرز عجیب و غریبی در صفحات اجتماعی معروف شده است. او با قرار دادن یک میکروفون در کنار دهانش، روزی چند بار غذا و نوشیدنی می خورد و صدای گوش خراش جویدن غذا را در اینستاگرامش منتشر می کند! از آن جایی که این روزها هر کسی کار عجیب و غریبی و نامعقولی انجام دهد، به شدت در شبکه های اجتماعی از آن استقبال می شود، این زن هم طرفداران بسیاری دارد.
درخواست پول از مردم برای برگزاری عروسی لاکچری!
آدیتی سنترال/ «جیسون میلک» و «ربکا»، زوج کانادایی زمانی که تصمیم به ازدواج گرفتند، متوجه شدند هزینه یک عروسی مجلل را ندارند. آن ها همیشه آرزو داشتند که عروسی با شکوهی برگزار کنند و از همه اقوام و دوستان دعوت کنند تا در شادی شان شریک باشند. این زوج با وجود این که هر دو شاغل بودند، وب سایتی طراحی کردند و در آن توضیح دادند که چرا رویای یک عروسی با شکوه را دارند و از مردم خواستند تا هزینه عروسی آن ها را تامین کنند. در کمال ناباوری هزینه عروسی آن ها با کمک های مردمی تامین شد و توانستند یک جشن عروسی با شکوه برگزار کنند!
بزرگ ترین هویج جهان!
دیلی میل/ «کریس کوآلِی» 34 ساله ملقب به سبز انگشتی نام مردی است که عاشق پرورش میوه ها و سبزیجات غول پیکر است و برای همین به چنین نامی شهرت یافته است. او دو سال پیش برای پرورش یک هویج غول پیکر برنامه ریزی کرد و تمام این مدت مانند یک کودک از آن مراقبت کرد تا بالاخره به آن چیزی که مد نظرش بود، رسید! هویجی که او پرورش داده، 22 کیلوگرم وزن دارد و به زودی در گینس ثبت خواهد شد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندکی صبر
تعداد بازدید : 48
روشنی نزدیک است
«قد کشیدن در باد»
چه کسی میگوید
پشت این ثانیه ها
تاریک است؟
گام اگر برداریم
«روشنی» نزدیک است
سهراب سپهری
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سفرنامه
تعداد بازدید : 76
دلیل مهارت کوبایی ها در تعمیر خودرو!
منصور ضابطیان نویسنده و گردشگر در سفرنامه خود به کوبا درباره ارتباط آمریکایی ها با کوبا می نویسد: «آمریکایی ها تا پیش از انقلاب 1959 دارایی های فراوانی در کوبا داشتند. بسیاری از ثروتمندان، ویلاهای مجلل داشتند و از آن مهم تر ماشین هایی که نماد تجلل در آن سال ها بود. بلافاصله بعد از پیروزی کاسترو و یارانش آمریکایی ها از کوبا فرار می کنند. فراری که چندان هم سخت نبوده چراکه فاصله «هاوانا» تا ایالت فلوریدا فقط 150 کیلومتر است. آن ها که فرار را بر قرار ترجیح می دهند، اموال منقول و غیر منقول شان را می گذارند و می روند که مهم ترین شان مجموعه ای از همان ماشین هاست که بلافاصله مصادره و ملی اعلام می شود. ماشین هایی که در طول 60 سال گذشته کار کرده اند و کار کرده اند. تقریبا می شود ادعا کرد که به غیر از بدنه ماشین ها دیگر قطعه فابریکی در آن ها باقی نمانده. موتور بسیاری از آن ها بعدتر با موتورهای اهدایی کمپانی روسی «اشکودا» جا به جا شد و قطعه قطعه تغییر کرد. همین مسئله بسیاری از کوبایی ها را تبدیل به مکانیک های ماهری کرده که از عهده هرکاری بر می آیند.»
برگرفته از کتاب «سباستین» اثر «منصور ضابطیان»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
داستانک
تعداد بازدید : 75
عصای برعکس!
مجلس مهمانی بود. پیرمرد از جایش برخاست تا به بیرون برود اما وقتی که بلند شد، عصایش را برعکس بر زمین نهاد و چون دسته عصا بر زمین بود، تعادل کامل نداشت. دیگران فکر کردند که او چون پیر شده، حواس خود را از دست داده است و متوجه نیست که عصایش را برعکس بر زمین نهاده است. به همین خاطر، صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی گفت پس چرا عصایت را برعکس گرفتهای؟ پیرمرد، آرام و متین پاسخ داد: «زیرا انتهایش خاکی است، می خواهم فرش خانهتان خاکی نشود.»
برگرفته از سایت «یکی بود»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 109
یادش بخیر
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
احکام
تعداد بازدید : 63
محرم بودن داماد به مادر زن ناتنی
محمد علی ندائی- اگر مردی بعد از فوت همسر اولش ازدواج کرده و دارای همسر شده است یا این که دو همسر داشته باشد، آیا داماد هر یک از همسران به همسر دیگر آن مرد محرم است یا نه؟ حضرت آیت ا...خامنه ای در استفتایی می فرمایند که محرم نیست زیرا اسباب محرمیت که عبارت از ازدواج با دختر است، نسبت به همسر دیگر وجود ندارد و همسر دیگر، مادرزن به شمار نمی رود تا محرم داماد باشد:
سوال: آیا داماد خانواده (شوهر دختر خانواده) به مادرزن ناتنی (زن دیگر پدر) محرم است؟
جواب: نامحرم است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در محضر بزرگان
تعداد بازدید : 65
متوجه جایگاه خودمان بشویم
آیت ا... جوادی آملی با این مقدمه که اگر حرف انبیا را باور کنیم که ابدی هستیم، شرافت خود را ارزان نخواهیم فروخت، فرمودند: «... قرآن می گوید انسان مرگ را می میراند نه این که بمیرد. در فرهنگ دین، انسان ثابت است و نه ساکن؛ بنابراین اگر ما این حرف انبیا را بفهمیم و باور کنیم که ابدی هستیم، شرافت، کرامت و انسانیت خود را ارزان نخواهیم فروخت. قرآن جایی که از علم، فهم، ادب و امانت سخن می گوید نام انسان را در کنار نام فرشتگان ذکر می کند و در جایی که حرف از خوردن است، نام انسان را در کنار نام حیوانات می آورد؛ درک این معارف قرآنی، انسان را متوجه جایگاه خود می کند و او را به او می شناساند؛ بیماری هایی مانند اختلاس، بی آبرو کردن دیگران، حقوق های نجومی و غرور که جامعه را تکه تکه می کند، ریشه در همین نکته دارد که انسان خود را نشناخته است.»
ایسنا
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.