بخشی از نگرانی مالی خانواده ها به این برمی گردد که آخر ماه، وقتی که حساب و کتاب می کنند و دخل و خرج را به چرتکه می سپارند، تازه متوجه می شوند که خرج شان با دخل شان مساوی نبوده و احتمالا خرج، کمی تا قسمت قابل توجهی بیشتر هم بوده است. بنابراین آن ها مجبور شده اند یا از دیگران قرض بگیرند یا از پس اندازشان استفاده کنند. همین بیشتر بودن خرج از درآمد، باعث می شود این فکر به ذهن برسد که ما چقدر فقیریم و در نتیجه، احساس و باوری از فقر به فرد و خانواده اش منتقل شود. این در صورتی است که ما می دانیم عادت های غلطی در حوزه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی داریم که با شناسایی و رفع آن ها می توانیم از این بی تعادلی دخل و خرج و حتی از این احساس فقر و ناامنی مالی جلوگیری کنیم.
به گزارش «موفقیت» در ادامه، چند عادت غلط مالی و اقتصادی را که در حوزه خانواده ها وجود دارد، با هم مرور می کنیم.
حساب و کتاب دقیق نداشتن
این روزها که دولت بودجه سال آینده را اعلام کرده تا بداند تکلیفش برای یک سال چیست و چقدر درآمد و خرج و هزینه خواهد داشت، شما هم باید بودجه سالانه و حتی ماهانه تان را تنظیم کنید. بالاخره باید بدانید تکلیف تان چیست. یک جورهایی باید حسابداری خرج و دخل تان را انجام بدهید و حواس تان باشد که چیزی این ور و آن ور نشود. اگر جز این باشد، بدون این که متوجه شوید پول کم می آورید و سال مالی خوبی در انتظارتان نخواهد بود.
قاطی شدن نیازها و خواسته ها
جنس مورد نیاز، چیزی است که واقعا لازمش دارید مانند مواد و مقدمات شام شب اما خواسته ها؛ آرزوها و هوس های ما را تشکیل می دهند مانند قاشق و چنگال و بشقاب های تزیینی که توی خانه گذاشته ایم و زیباست و شاید سالی چند بار به مناسبت مهمانی از آن ها استفاده کنیم، شاید هم فقط جنبه زینتی داشته باشد و حتی یک بار هم استفاده نکنیم. قاطی شدن این نیازها و خواسته ها مشکلاتی فراوانی ایجاد می کند و تفکیک شان باعث صرفه جویی قابل توجهی در زمینه های اقتصادی خانواده ها می شود.
آنتی خرید کردن
البته این عادت بیشتر مربوط به مردهاست تا خانم ها که وقتی برای خرید به جایی می روند، چیزهای دیگری هم می خرند که در آن لحظه احساس کردند باید بخرند! شکل دیگر این قضیه آن است که از چیزهایی که خانواده نیاز دارند، بیشتر از نیاز خریداری می کنند بدون محاسبه این که چقدر هزینه دارد و ممکن است خراب شود و شاید اصلا به کار نیاید.
تجمل گرایی
تجمل گاهی به خاطر دیگران است و گاهی به خاطر تجمل دوستی خود آدم. به طور مثال، وقتی کار شما با یک خودروی پراید راه می افتد اما خودتان را به زحمت می اندازید و پژو 206 می خرید، پولی که بابت این ماجرا پرداخت می کنید، شما را دچار زحمت مالی می کند و در وام و قرض و... می اندازد. این اتفاق گاهی به صورت عادت در ما شکل می گیرد و اصلا فکر نمی کنیم چرا باید این اتفاق بیفتد. ما می توانیم از هر چیزی، خوبش را داشته باشیم اما درگیر زندگی تجملاتی نشویم. سادگی نیز برای خودش، فلسفه و زیبایی هایی دارد و البته سادگی، مترادف با بد زندگی کردن نیست. باید تعریف هرکدام از این واژه ها را در ذهن مان تغییر دهیم.
قانع نبودن
شاید این ماه کمی درآمدتان کمتر شده یا خدای ناکرده عضوی از خانواده بیمار شده و هزینه ای اضافه را روی دوش تان گذاشته است. آیا باید زندگی را به کام خودتان و خانواده تلخ کنید؟ برعکس آن هم تا کمی درآمد آدم زیاد شد، چرا باید برای خودش خرج بتراشد و دنبال امکانات بیشتر برود؟ آدمی بنده طمع است و حرص و هر قدر بیشتر برای رسیدن به آرامش خرج کند، نه تنها به آرامش نمی رسد که همین جور در مرداب هزینه ها فروتر خواهد رفت. دقت داشته باشید قانع بودن به معنای این است که شما تحمل تان بالاست و در بدترین شرایط هم می توانید دوام بیاورید و البته اگر پول اضافه هم رسید، با برنامه ریزی خرجش خواهید کرد.
درست مصرف نکردن
وقتی خانه با یک لامپ کم مصرف به اندازه کافی روشن می شود، چه نیازی به سه یا چهار لامپ و حتی لوستر است؟ وقتی تلویزیون برنامه خوبی ندارد، چه نیازی است که روشن باشد؟ وقتی نیازی به برنج اضافی نداریم، چه لزومی دارد که انباری را از آذوقه دو ساله مان پر کنیم؟ اگر از چیزهایی که داریم، خوب و حساب شده استفاده کنیم به احتمال زیاد به بسیاری از چیزهایی که احساس می کنیم باید داشته باشیم، نیاز پیدا نخواهیم کرد.
چشم و هم چشمی
این قدر که به پیشرفت های مادی دیگران توجه می کنید و دل تان می خواهد کارهایی شبیه به آن ها انجام بدهید، به زندگی پایین دستی هایتان هم نگاهی می اندازید؟ اصلا ممکن است اهداف شما در زندگی، چیزهای دیگر به جز پول، خانه و خودرو باشد. سعی کنید خودتان باشید و این قدر دنبال چشم و هم چشمی نباشید. البته باید باور کنیم که فرار کردن و چشم پوشی از حرف های در گوشی فامیل و مردم سخت است ولی هدف نهایی شما، رهایی از استرس مالی است نه بستن دهان دیگران.
این سادگی و دوری از چشم و هم چشمی، وقتی که شما شأن اجتماعی بالایی هم داشته باشید برای دیگران انگیزه بخش خواهد شد چون دیگر نمی توانند اتهام خسیس بودن را به شما وارد کنند و این اتفاق را از شعور بالای شما خواهند دانست.