چه زمانی به فرزندم بگویم که دختر تنی ما نیست؟
نویسنده : اکرم جمشیدی فر روان شناس بالینی کودک و نوجوان
دختری ۱۱ ساله و بسیار حساس و زرنگ دارم اما او دختر تنی ما نیست بلکه دختر برادر شوهرم است که به دلیل جدایی او از همسرش از دو ماهگی سرپرستی اش با ما بوده است. حال باید در چه سنی این موضوع را با او در میان بگذارم که به روحیه اش لطمه ای وارد نشود. سه فرزند دیگر نیز دارم.
پاسخ دادن به سوال شما والد عزیز، برایم تا حدودی دشوار بود چرا که برای ارائه پاسخ دقیق تر و متناسب با شرایط خانواده شما به اطلاعات بیشتری نیاز است. حتی اگر صادقانه بگویم مدت زیادی با خودم فکر می کردم که آیا در لغت، درست است که درباره دخترتان از کلمه «فرزندخوانده» استفاده کرد یا نه؛ فارغ از ملاحظات قانونی و نحوه سپرده شدن او به شما و اما و اگرهای دیگر، مطمئن هستم شما و همسرتان را می توان والدین عاطفی او نامید و از سوال بسیار خوب تان تشکر می کنم؛ برایم قابل درک است که در بسیاری از موارد والدین به دلیل سختی مسئله یا گاهی ترس های خودشان، گفتن موضوع فرزندخواندگی را به تعویق می اندازند.
هرچه سریع تر به او بگویید
در پاسخ به شما والد عزیز باید گفت، برای مطرح کردن موضوع با دختر خود هرچه سریع تر اقدام کنید. در سنین پایین تر به خصوص نسبت به دوران نوجوانی، توانایی سازگاری کودک با چنین موضوعی بیشتر خواهد بود و البته سوالات و عکس العمل های او نیز پیچیدگی کمتری دارد. به طور کلی سن اعلام فرزندخواندگی حدود شش سالگی بیان شده است (گاهی حتی سنین کمتر مثل 4 سالگی یا سنین بالاتر از 8 سالگی). نحوه مطرح کردن موضوع فرزندخواندگی به اندازه زمان آن مهم است، نکاتی که در ادامه مطرح می شود در این باره به شما کمک خواهد کرد.
خودتان به او بگویید
بهترین گزینه برای در میان گذاشتن موضوع فرزندخواندگی، پدر و مادر عاطفی کودک هستند، درباره شرایط، شما می توانید با پدر زیستی دخترتان هماهنگ کنید، نظر ایشان را هم بپرسید و با هم یک زمان مناسب را تعیین کنید تا موضوع را سه نفری با او در میان بگذارید. همچنین زمان و مکان مناسبی را برای گفت و گو پیش بینی کنید. مکانی که نسبتاً خصوصی باشد، زمانی که کودک سرحال است و توجه کافی به شما دارد و به اندازه کافی فرصت برای بیان موضوع یا پاسخ گویی به سؤالات احتمالی او داشته باشید.
ابتدا از علاقه تان به او بگویید
می توانید به او بگویید می خواهید درباره یک راز خانوادگی حرف بزنید. به عنوان مقدمه از این که او را چقدر دوست دارید، شروع کنید و به زبان بیاورید که از داشتن خانواده و همچنین وجود او خوشحال هستید. شاید دختر حساس شما قبلاً از این که فرزندخوانده است، اطلاعات مبهم یا ضد و نقیضی داشته باشد. می توانید از سطح اطلاعات خودش شروع کنید و از او بپرسید آیا می داند چطور عضوی از خانواده شما شده است؟ اگر اطلاعاتی دارد آن را تصحیح و تایید کنید. در این سن لازم نیست کودک همه جزئیات را بداند اما لازم است توضیحات تان ساده و برمبنای واقعیت باشد.
درباره والدین اصلی اش بد نگویید
به این نکات در صحبت هایتان توجه داشته باشید: والدین زیستی کودک را بد جلوه ندهید. همین طور لازم نیست خیلی خوب و آرمانی درباره آن ها حرف بزنید. ممکن است کودک بخواهد مادرزیستی خود را ملاقات کند، به این منظور به او کمک کنید. درباره برنامه آینده و این که تا چه سنی با خانواده شما می ماند، به او اطلاعات بدهید. واکنش کودکان متفاوت است، به آن احترام بگذارید و او را به حرف زدن یا حرف نزدن مجبور نکنید. به او اطمینان بدهید که تا همیشه زمان دارد و هر وقت سوالی داشت تا آن جا که می دانید، پاسخش را می دهید.
3 فرزند دیگرتان را هم خبردار کنید
لازم است دیگر فرزندان تان نیز نکاتی را درباره فرزند خواندگی بدانند. در این باره ابتدا با خود کودک صحبت کنید و این که مایل است چگونه و چه زمانی این موضوع مطرح شود. سن فرزندانتان و دیدگاه آن ها نیز در زمان بیان این موضوع دارای اهمیت است اما لازم نیست از همه جزئیات باخبر شوند. نگران برچسب های کودکانه خواهر و برادرها هنگام دعوا و عصبانیت نباشید، می توان آن ها را مدیریت کرد. به طور کل چند عامل ممکن است موضوع فرزندخواندگی را با چالش هایی روبه رو کند، مانند نحوه فرزندخواندگی، سن وارد شدن کودک به خانواده، وجود خواهر و برادر بزرگ تر یا کوچک تر، واکنش ها و نحوه برخورد افراد فامیل و آشنا، زنده بودن والدین زیستی کودک و نحوه برخورد و تعامل با آن ها؛ در نهایت آن چه که نباید از آن غافل شویم ویژگی های هیجانی و توانایی پردازش کودک درباره موضوع است. گاه لازم است برای مدیریت کردن بهتر این چالش ها از کمک حرفه ای یک روان شناس و مشاور استفاده کنیم.