مصطفی میرجانیان- «احمدرضا احمدیپور» نوجوان 13 سالهای است که روی زمین ماندن برایش معنی ندارد. او یک کوهنورد است و تا حالا بیشتر قلههای مرتفع استان خراسان رضوی را فتح کردهاست. ماجرای کوهنورد شدن احمدرضا خیلی ساده است. او از کودکی همراه با خانوادهاش به کوه رفته و کمکم به این رشته ورزشی علاقهمند شده و تصمیم گرفتهاست آن را دنبال کند. او حالا لحظه شماری میکند تا 16 ساله شود و بتواند قله دماوند را فتح کند؛ چون صعود به قلههای مرتفع برای نوجوانهای کم سنوسال خطراتی دارد، مثلا ممکن است به سلولهای خاکستری مغز آسیب وارد کند. دوست کوهنورد ما، این هفته به دفتر روزنامه آمدهاست و کلی حرفهای جالب درباره کوهنوردی و نوجوانی دارد.
هوای همدیگر را داشته باشیم
احمدرضا خود و رشته ورزشیاش را اینطور معرفی میکند: «من «اَرس» هستم! «اَرس»درختچهای است که در کوهستان رشد میکند و در مقابل بادهای شدید و سختیهای کوهستان مقاوم است و به تصفیه هوای منطقه هم کمک میکند. من همه کوهنوردان را با گیاه «اَرس» میشناسم. چون یک کوهنورد اول از همه باید در مقابل سختیهای صعود مقاوم باشد و بعد هم باید هوای اطرافیانش را داشته باشد. کوهنوردی یک ورزش دسته جمعی است و به از خودگذشتگی زیادی نیاز دارد. اگر در مسیر صعود یک کوهنورد مشکلی پیش بیاید، انگار برای همه تیم مشکل پیش آمدهاست. بنابراین کوهنوردان مثل درختچههای «اَرس»، باید هوای اطرافیان و هم تیمیهایشان را داشتهباشند».
قله فقط یک هدف است
از احمدرضا میپرسم بالارفتن از کوه با این همه سختی، چه فایدهای دارد؟ میگوید: «شما تا حالا بالای قله نرفتهاید. نمیدانید آن بالا چه احساسی دارد. وقتی سختیها را تحمل کنیم تا به هدفمان برسیم، احساس وصفناپذیری دارد. همین احساس خوب است که کوهنوردان را به طرف کوه و صخرههای پرخطر میکشاند. خیلیها فکر میکنند کوهنوردی که ساعتها از وقتش را میگذارد تا به قله برسد، هدفش تنها همین است که به بالای قله برسد و بس! بنابراین تصور میکنند یک کوهنورد وقتی به بالای قله برسد زمان زیادی آن بالا میماند و خوش میگذراند، درحالیکه اینطور نیست. قله فقط یک هدف است تا سختیهای صعود قابل تحمل شود. برای کوهنورد، همین که از صعود لذت ببرد، کافی است. وگرنه کوهنوردان زمان زیادی بالای قله نمیمانند و بلافاصله پس از صعود برمیگردند».
آسمان را در آغوش بگیر
احمدرضا ادامه میدهد: «خیلی از آدمها فکر میکنند آخر کار یک ورزشکار، این است که بالای سکو بایستد و مدال بگیرد. با این تفکر، کوهنوردی مدال ندارد، پس فایدهای هم ندارد. من اما معتقدم کوهنوردی با این که هیچ مدال و سکویی ندارد اما یک کوهنورد قهرمان، بالای بلندترین سکوها میایستد. درست است که بقیه ورزشها سکوی قهرمانی دارند ولی سکوی قهرمانی یک کوهنورد، آنقدر بلند است که میتواند آسمان را در آغوش بگیرد! هرچند این مسائل هیچوقت برای یک کوهنورد اهمیت ندارد. برای او همین که سختیها را تحمل کند و بعد از آن، از هوای خوب و نزدیکی به آسمان لذت ببرد، کافی است. از خوبیهای کوهنوردی همین کافی است که یک کوهنورد هیچوقت برای به دست آوردن مقام و افتخار حرص نمیخورد و فقط از ورزشش لذت میبرد».