نیاز مردم به شما از نعمت های خدا بر شماست، از این نعمت افسرده و بیزار نباشید.
امام حسین(ع)، بحارالانوار
ذکر شنبه
صد مرتبه «یا رب العالمین»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کلمه «الرحمن» صیغه مبالغه از رحمت است و بر زیادی رحمت دلالت می کند.
رحمت به وسیله بذل نعمت و به همین جهت مناسب آمد که در این سوره نعمت های عمومی را به رخ بکشد. چه نعمت های دنیایی مؤمن و کافر را و چه نعمت های آخرتی مؤمن را و چون نام رحمان دلالت بر رحمت عمومی خدا داشت، در اول این سوره واقع شد که در آن انواع نعمت های دنیوی و اخروی که مایه انتظام عالم انس و عالم جن است ذکر شده است.
بعضی از مفسران گفته اند نام رحمان از اسامی خاص خدای تعالی است، غیر خدا را رحمان نمی نامند به خلاف نام رحیم و راحم که بر دیگران نیز نهاده می شود.
تفسیر المیزان
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در خیابان مرد میان سالی جلوی راهم را گرفت و گفت: «آقا ببخشید، مادر من تو اون آسایشگاه روبه رو نگهداری میشه. من روم نمیشه چشم تو چشمش بشم چون زنم مجبورم کرد ببرمش اون جا... این امانتی رو اگه از قول من بهش بدید خیلی لطف کردید.»
قبول کردم و کلی هم نصیحتش کردم که مادرت است، گناه دارد و... آن مرد ابراز پشیمانی کرد و من هم داخل آسایشگاه رفتم. پیرزن را پیدا کردم و گفتم: «این امانتی مال شماست» پیرزن با خوشحالی پرسید: «جورج پسرم تویی؟» گفتم نه مادر. دیدم دوباره با اصرار گفت: «جورج تویی مادر؟»
دلم نیامد این بار نه بگویم. گفتم بله مادر! پیرزن داد زد: «می دونستم منو تنها نمی ذاری مادر...» و شروع کرد با ذوق به صدا کردن پرستار که دیدید پسر من نامهربان نیست و من را تنها نمی گذارد!
پرستار تا به اتاق آمد پرسید: «شما پسر ایشون هستید؟» تا گفتم بله، دستم را گرفت و گفت: «چهار ماه هزینه نگهداری مادرتون عقب افتاده، باید تسویه کنید!»
حالا از من هی انکار و این که من پسرش نیستم و از آن ها هی اصرار و باور نمی کردند.
آخر چک را نوشتم دستش دادم، ولی ته دلم راضی بود که باز این پیرزن را خوشحال کردم. هر چند از دست پسرش خیلی شاکی بودم.
خواستم از پیرزن خداحافظی کنم که تا من را دید گفت: «دستت درد نکنه مادر، رفتی بیرون به پسرم جورج بگو اون قضیه حل شد، بیا تو مادر!»
سایت داستانک
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
و به بارانیِ یک روز دل انگیز
سلام
آسمان شوق قشنگی دارد
که به پیدایش یک حادثه می انجامد...
زندگی تکرار است
که به هرروز سلامی تازه
از سر لطف سزاوار شود
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تغییر باور نکردنی پسر جوان چینی
آدیتی سنترال- ژانگ شویی، پسر جوان 22 ساله چینی کاری کرده است که همه حیرت زده شده اند. او توانست در مدت شش ماه از یک فرد چاق تبدیل به یک بدن ساز حرفه ای و در مسابقات بدن سازی کشورش قهرمان شود! او سال ها به صورت حرفه ای بسکتبال بازی می کرد تا این که در اثر یک سانحه دچار افسردگی شدید شد و به پرخوری روی آورد. ژانگ تا شش ماه پیش، 40 کیلوگرم اضافه وزن داشت اما با اراده ای قوی در مدت شش ماه با انجام تمرینات ورزشی سنگین و رژیم سخت توانست در بهترین حالت قرار بگیرد و در مسابقات بدن سازی کشورش شرکت کند و قهرمان شود!
جوان ترین مادر 50 ساله دنیا!
آدیتی سنترال- لیو یلین، زن 50 ساله اندونزیایی با انتشار عکس هایش در اینستاگرام، مردم را شوکه کرده است! او به قدری جوان به نظر می رسد که همه فکر می کنند پسر 25 ساله اش، نامزد اوست! او نه تنها از نظر چهره بلکه از نظر وزن و اندام هم کاملا شبیه یک دختر 20 ساله است. بعد از این که لیو عکس هایش را در صفحات مجازی منتشر کرد، بسیار معروف شد و در چندین برنامه تلویزیونی شرکت کرد. هر چند او سال هاست به صورت حرفه ای ورزش می کند اما پزشکان می گویند این جوان ماندن عجیب و غریب، نتیجه ژن های اوست.
اجاره جهیزیه برای پز دادن به مردم!
آدیتی سنترال- رسم جهیزیه سنگین و اهدای طلا و جواهر گران قیمت به عروس و داماد در تایلند بسیار اهمیت دارد. یک شرکت تایلندی که سه ماه است شروع به فعالیت کرده، وسایل گران قیمت و جهیزیه های سنگین را به مردم فقیر اجاره می دهد تا جلوی دیگران، آبرویشان نرود! استقبال از این شرکت به حدی زیاد بوده است که افراد بی بضاعت برای استفاده از وسایل و هدایا باید از مدت ها قبل وقت رزرو کنند!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شاتر استاک | نمای هوایی از بیش از 30 میلیون لاله هلندی در مزرعه، چین
پاسیفیک پرس| قایق سواری روی دریاچه، هندوستان
گتی ایمیج| جوجه پنگوئنی که در قلاب ماهیگیران گیر کرده بود، پس از درمان به ساحل بازگردانده شد، استرالیا
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مردم در این فراق و در آن پرده راه نیست
یا هست و پرده دار نشانم نمیدهد
زلفش کشید باد صبا چرخ سفله بین
کان جا مجال باد وزانم نمیدهد
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چند روز پیش، روز جهانی بناها و محوطههای تاریخی بود. به تازگی هم فیلمی در فضای مجازی منتشر شده است که در آن یک پدر ایرانی به کودکش که دارد روی یک اثر تاریخی با کلید خط میاندازد، میگوید: «نکن بابا!» خب تا این جایش ما خیلی خوشحال بودیم، یک پدر ایرانی منفعل نیست و فرزندش را خیلی نرم از خط خطی کردن ابنیه تاریخی نهی میکند. اما ادامه جمله پدر ما را غافلگیر میکند. پدر سپس میگوید: «نکن بابا، کلید خراب میشه!» ببینید در این جا این پدر ایرانی از ذهنهای ما کلیشهشکنی کرده است و در حالی که ما انتظار داشتیم بگوید: «نکن بابا این بناهای تاریخی هویت این ملت هستند و به عنوان میراث به ما رسیدهاند، باید در حفظ آنها کوشا باشیم» اما جمله او خیلی کوتاه است: «کلید خراب میشه». شما ببینید کلید مسئله خیلی مهمی است که نباید خراب بشود و اگر خراب بشود خیلی چیزها خراب میشود. ما مورد داشتیم با همین کلید، رئیس جمهور شدهاند.نکته دیگر این است که این فیلم به ما نشان میدهد، پدر مد نظر چندان به گذشته نظری ندارد و بیشتر حال و آینده را در نظر دارد؛ یعنی کلید امروز را باید بچسبیم و این گذشتهها به هیچ کس وفا نکرده است. اصلا فرهنگ امروزمان مهم است که البته اشاره میکنند فرهنگ امروزمان هم مشکلاتی دارد و اگر خودمان را اذیت نکند ولی پدر آقای مسی را در فضای مجازی درآورده است.
به هرحال برخورد این حد صمیمانه با بناهای تاریخی بسیار در کشور ما متداول است. خیلیها نام و تاریخ بازدیدشان را حک میکنند و واقعا برای ما مسئله مهمی است که بدانیم اصغر شیطون بلا به اتفاق بچههای محلهشان پارسال بهار دسته جمعی از کتیبه هخامنشی بازدید کردهاند، فقط ما نگران کلید اصغر هستیم خراب نشده باشد. مورد داشتهایم مجسمهای تا سالها محل خرسواری بچهها بوده که ناگهان یک نفر متوجه شده است این خر نیست و یک شیر سنگی است که دو هزار سال قدمت دارد و این حق اش نبود که خرسواری کنیم رویش.پس نتیجه میگیریم بین کلید و بنا، کلید مهمتر است چون اگر خراب بشود باید دو هزار تومان پول داد، درستش کرد اما اگر بنای تاریخی خراب بشود به ما ربطی ندارد و مهم این است که ما میتوانیم همچنان بدون مشکلی قفل در خانه خودمان را باز کنیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یه روز خونه مادرشوهرم بودم، قرار گذاشتیم بعد از ناهار با ایشون و جاریم بریم بیرون. تازه ناهار خورده بودیم و داشتیم سفره رو جمع می کردیم که تلفن خونه زنگ خورد. مادر شوهرم جواب داد، اصلا حواسش نبود که تلفن خونه دستشه و فکر می کرد تلفن همراهه. وقتی حرف زد فهمید از اقوام دورشونه. خانم پشت خط گفت: «چی کار می کنید؟ چه خبر؟ خونه اید که بیام خونه تون؟» مادرشوهرم هم به دلیل این که قرار گذاشته بودیم بریم بیرون گفت: «جات خالی با بچه ها اومدیم سر زمین کشاورزی مون!» این جای کار من و جاریم داشتیم زمین رو گاز می زدیم از خنده... یهو خانمه گفت: «عزیزم من به تلفن خونه تون زنگ زدم، چطور شما سر زمین کشاورزی هستین؟!» رنگ مادر شوهرم مثل گچ شد. ما که از خنده غش کرده بودیم، اون خانم هم ناراحت شد، خداحافظی کرد و دیگه هم پیداش نشد!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
داستانک ، ترسانک ، سوتی ، شعر ، طرح ، عکس و هر ایده بامزه و جالب خود را به تلگرام 09215203915 یا پیامک 2000999 بفرستید.
* خداوندا، حمایتم کن تا درک کنم هر احساسی یک هشدار و هر اتفاقی یک پیام است.
علی پشکار، نیشابور
* ماه های خوب خدا ازجمله رجب را پشت سر گذاشتیم، امیدوارم آن ها را پشت سر نیندازیم!
* آقکمال! شما خوشگلتری یا داداشتان آقجمال؟!
آق کمال: جفتمان، عین سیب زمینی که از وسط قاچ کردن هستِم!
* ممکنه تو یه بازی 10 تا توپ بگیری ولی مردم همون یک اشتباهی رو که کردی یادشون می مونه...
محمدجواد سلیمی
* بهتره بی خیال فلسفه مرغ و تخم مرغ بشیم و بگیم اول کار بوده یا سابقه کار؟! مسعود مجنونپور
* گاه می اندیشم چندان هم مهم نیست اگر هیچ از دنیا نداشته باشم، همین مرا بس که کوچه ای باشد و باران و خدایی که زلال تر از باران است! احمد آقا اوغلی، قوچان
* حیف پیامک هایی که برای«چی شده»فرستادم.
* آقای کاردار دهان مون رو آب انداختی با گوجه سبزها!
* مطالب پنج شنبه هایتان خیلی خوب شده است. فقط حیف که این هفته آق کمال نبود!
* سحر همسر عزیزم، اول اردیبهشت ماه، تولدت را تبریک می گویم. امیدوارم همیشه سالم و شاد باشی. مجتبی
* از همه مخاطبان زندگی سلام خواهش می کنم که قدر آب را بیشتر بدانند، این نعمت خدا به این راحتی ها جایگزین نمی شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* می گن پسران دهه ۶۰ هرگز تکرار نخواهند شد، انگار بقیه پسرها هر سال پخش مجدد دارن!
* فروردین قشنگ صبر می کنه کیف پولت رو هم بفروشی، بعد تموم میشه!
* ایران به روسیه پیشنهاد داده زبان روسی تو مدارس ایران آموزش داده بشه. حدس می زنم دانش آموزها الفبای روسی رو ببینن رشدشون بسوزه!
* 99 درصد اوقات وقتی استاد موقع توضیح درس بهم نگاه کرده، الکی سرمو تکون دادم و حرفاش رو تایید کردم!
* من یه غلام پیروانی درون دارم هروقت گند می زنم، به خودم میگم عیب نداره، بضاعت من همین بود، بیشتر از این نمی تونستم تلاش کنم!
* شما چطور فرق بین سبزی ها رو متوجه میشین و اسمشون رو بلدین؟ من فقط تره و تربچه رو می شناسم، اونم چون چاق و لاغرن!
* فکر کنم پنج شنبه هفته دیگه از کسی بپرسم امروز چندمه، میگه سی و هفتم فروردین!
* سازندگان ۲۰۶ یا نمی دونستن انسان هم پا داره یا این که اصلا برای نشستن آدم طراحیش نکردن!
* شما هم فکر می کنید قاشق و چنگال زن و شوهرن یا فقط من مشکل دارم؟!
* یه بار به رفیقم گفتم «مونیاین» به اسپانیایی یعنی چه خبر؟ الان سه ساله هروقت من رو می بینه میگه مونیاین؟ هنوز هم بهش نگفتم مونیاین اسم یه بازیکنه!
* به بعضیا هم باید بگی تو رایگان دانلود نکن، نمیخواد کمپین نه به سرقت ادبی تشکیل بدی!
* مسافر «هیچهایک» فقط این پیرزنها که وسط خیابون یهو داد میزنن آهای ننه جان منم تا سر میدون ببر!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جانم فضای کار در این مملکت عالی ست
جای اروپایی جماعت پیش ما خالی ست
همکار تو از پیشرفتت خوب و خشنود است
قلبش به دور از کینه و هر گونه کمبود است
لب ها سراسر قفل و سینه محرم راز است
از سادگی نیشش ز درد و غصه ات باز است
این گریه ها از پیشرفتت اشک خوشحالی ست،
این خنجر بر پشت تو، یک شیء نرمالی ست!
القصه جمع کارمندان خوب و زیبا بود
هرگونه لجبازی به دور از حلقه ما بود
زیرآب یکدیگر زدن افسانه ای پوچ است
اندام همکارت ز شیرین بازی اش «نوچ» است
این نردبان بر شانه ات شیء عجیبی نیست
پای رفیقان بر سرت کار غریبی نیست
با هم رفیق و مهربان و جان جانانیم
احوال ما خوب است... ما گل های خندانیم!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
به گزارش خبرنگار ما، گروه موسیقی ماستبند که به تازگی تشکیل شده است، اولین آلبوم خود را با عنوان «ماست ما ترش نیست» روانه بازار کرد. سرپرست این گروه موسیقی در مصاحبه با خبرنگار ما گفت: «خیلی دنبال اسم خلاقانهای برای گروهمان گشتیم اما متاسفانه روی هر بندی دست گذاشتیم قبلا انتخاب شده بود. این بود که تنها بند باقی مانده ماستبند بود و بر همین اساس هم تصمیم گرفتیم اولین آلبوم خود را در زمینه لبنیات منتشر کنیم.»
گفتنی است طی تحقیقات گستردهای که خبرنگار ما کرده متوجه شدیم اگر این روزها نام گروه موسیقیتان آخرش بند نداشته باشد، باختهاید و هیچ کس موسیقی شما را گوش نخواهد کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.