تعداد بازدید : 62
دنیا به روایت تصویر
ای پی اِی| رانش زمین بر اثر زلزله، ژاپن
گاردین| بازگشت عقاب شکاری به سمت مربی اش
گتی ایمیج| برداشت میوه نارگیل در شب، مکزیک
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 17
تفأل
چو برشکست صبا زلف عنبرافشانش
به هر شکسته که پیوست تازه شد جانش
کجاست همنفسی تا به شرح عرضه دهم
که دل چه میکشد از روزگار هجرانش
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کآشوب
تعداد بازدید : 47
جلوی امام(ع) داد می زنی؟
میکروفون را داخل دهانش برده گمانم. چون صدایش نامفهوم است. مردم با فریادهای مقتل خوان ناله می زنند. در محراب مسجد نور سبزی روشن است. میان مسجد کسی پرچم سرخی را می چرخاند. باندهای صوتی چاق گوشه های مسجد هیچ خلوتی برایت باقی نمی گذارند. هرچه اما به گودی قتلگاه نزدیک می شود نعره ها و ناله های مقتل خوان بیشتر می شوند. انگاری می خواهد امام را از گودی دور کند یا شمر را بترساند یا شاید... استیصال، فریاد. سرم درد می گیرد. خودم را می کشانم کنج مسجد ...
نور گوشی ام را کم می کنم تا توی تاریکی مجلس چشمی را نزند. می نویسم «مقتل آرام باید اوج بگیرد. فکر کن نشستی مقابل امام صادق(ع)، داد می زنی؟ اصلا شاید بهتر باشد روی صورتت یک تبسم باشد از غم. خودت گوله گوله اشک بریزی و با آستین های بلند قبایت آب بینی و چشمت را پاک کنی و همان طور مقتل بخوانی. تصویر کنی که آقا به زخم های شکم شان نگاه کردند. روی اسب شان خم شدند. در همان حال خمیده به خیمه ها نگاه کردند. چشم هاشان سیاهی رفت. دست شان ضعف کرد. شمشیرشان افتاد. اصلا شمشیر را تصویر کنی وقتی می افتد روی زمین. هلهله لشکر خصم را. شمشیر یک بنی هاشمی. بعد دست های آقا را تصویر کنی که از دو طرف زین آویزان شده. دیگر تا این جا اگر مجلس زنده است تو روضه خوانی نه مقتل خوان. این جاها شاید بهتر است با خودت حرف بزنی و بگویی آقاجانم دلم نمی آید بیشتر بخوانم. بعد خودت هق هق گریه کنی. بعد یکهو خیلی بی نظم مثل مصیبت زده ها شروع کنی یک بیت شعر را که مال بعد شهادت است این جا بخوانی. مجلس باید بفهمند مقتل خوان پریشان شده. حتی لازم شد به خودت نهیب بزنی بگویی چه می خوانی؟ نمی خواهی بس کنی؟ مجلس هم بشنود با خودت چه زمزمه می کنی. اصلا یک جاهایی سکوت کنی. بگذاری مردم صدای ناله های هم را بشنوند. بعد تازه سر و کله شمر پیدا شود. بعد اصلا مقتل خوان دست جمعیت را بگیرد ببرد توی گودی قتلگاه. با هم دست ببریم خاک از دهان و چشم آقا پاک کنیم. از توی چشم آقا خون جمع کنیم. روی زخم پیشانی آقا دست بگذاریم تا خون فواره نکند».
بریده ای از روایت «تا شام غریبان شیفت نمیآیم» به قلم سید حمیدرضا قادری، از کتاب کآشوب
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
قاب جهان
تعداد بازدید : 54
ونیز و قایق هایش
ونیز که زادگاه مارکوپولوست، با تمام شهرهای دنیا فرق دارد. ونیز از نظر کانال های آبش مثل آمستردام، در هنر مانند فلورانس، در سواحل مثل مارسی و در رنگارنگی شبیه کپنهاگ است؛ همه این ها هست اما هیچ کدام نیست. در ونیز تقریبا تمام کارکردهای معمول خودرو در شهرهای دیگر جهان را با قایق انجام می دهند؛ به جای تاکسی باید قایق کرایه کرد، به جای وانت میوه قایق میوه دارند و به جای خودروی جمع آوری زباله هم قایق بزرگ جرثقیل دار.
دکتر ناصر مکارم، استاد دانشگاه در اسکاتلند
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 41
ما و شما
راه های ارتباطی با ما :پیامک 2000999 و 09215203915 در تلگرام
* قلعه جوق از فیض آباد است، برای چی تو صفحه زندگی سلام نوشتین از تربت حیدریه است؟ نکنه قلعه ما رو هم فروختن؟
ما و شما: متن زیر عکس رو مخاطبی که عکس رو فرستاده بودن نوشتن.
* فرزندان عزیزم شبنم خانم و اردل آقا، بیست و پنجم شهریورماه زادروزتان خجسته. پدرتان مهدی سلیمی، بردسکن
* زندگی سلام، چند وقته ندیدمت چقدر بزرگ شدی!
* تولد همسر عزیزم تاریخ 23/6/1344 گرامی . همسرت خوش سیما
* چرا به خاطر محرم که هنوز چیزی نشده مسابقه این کیه را چاپ نمی کنی؟
* می خواستم از همین جا به دوست خوبم فائزه رنجبر بگم دلم برات خیلی تنگ شده. غزاله لطفی، مشهد
* تشکر و قدردانی از زندگی سلام که پیام تولد فرزندم را چاپ کردید. در ضمن بابت فداکاری همسرم در طول 8سال دفاع مقدس که رنج زیادی کشید ممنون و سپاس گزارم.
ستوان یکم جانباز علی شهری، مشهد
* چرا صفحه زندگی سلام را به این بزرگی چاپ می کنید؟ واقعا از روزنامه دلزده شدیم. حرف جمعی از دوستان
* آقا رسول 23 شهریور تولدت خجسته. خاله
* آقکمال؛ جناب عالی در فضای مجازی سایت دارید؟ اگه دارید میشه معرفی کنید!
آق کمال: بله، یادداشت کنن: دبلیو دبلیو دبلیو، روزنامه خراسان دات کام! چیزایی که منویسم همی تویه.
* همسر کرمانشاهی من، از این که شش ساله داری دور از پدر و مادرت با من در مشهد زندگی می کنی ممنونم. تو عشق رو ثابت کردی. دوستت دارم.
شوهرت حسین
* همسر عزیزم عفت جان خیلی دوستت دارم. دوستدارت محمد جواد
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدنی ها
تعداد بازدید : 38
هنر ساخت مجسمه های حشرات از مواد طبیعی
گاردین- هنرمند مبتکر «راکو اینو» با الهام از یک سبک سنتی از چیدمان گل های ژاپنی به نام «ایکبانا»، با استفاده از زباله های باغی مثل چوب، دانه ها و گلبرگ ها، مجسمه های زیبایی از حشرات را خلق می کند. او این مجسمه ها را با جزییات بی نظیری ساخته به گونه ای که حتی ترسناک ترین حشرات به یک اثر هنری زیبا و جذاب تبدیل شده است. او می گوید: «قبل از خلق هر اثر به شکل حشرات دقت و سعی می کنم مناسب با آن موادی را فراهم کنم، این هنر برای من مثل چیدمان یک پازل است و سال به سال، این آثار خلاقانه تر خواهد شد. مواد اولیه بر اساس تغییرات فصلی تغییر خواهد کرد.» خلق این آثار برای او هیچ وقت، فرایند پیچیده ای نبوده بلکه یک تمرین ذهنی صبحگاهی است. در ادامه چند نمونه از این آثار زیبا را می بینیم:
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندکی صبر
تعداد بازدید : 41
حضور
نویسنده : اکبر نصرتی
بی حضور تو
اندوه از لحظه ها می چکد
و هزاران سخن در اعماق سینه می ماند
با آن که شیرین من نیستی
فرهاد تو شده ام
بیستون خیال را می تراشم
و با قامتی خمیده چون کمان ابرویت
به انزوا می نشینم
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 32
قرار مدار
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حکایت
تعداد بازدید : 37
یادگاری شاهان
پادشاهی از صاحب دلی سوال کرد از پادشاهان چه ماند؟ گفت: «یک چیز ولیکن به دو صفت.» پرسید که آن کدام است؟ گفت: «نام، که چون عدل و احسان کنند، به نیکی و الا به زشتی.»
هزار سال که ضحاک پادشاهی کرد
از او نماند به جز نام زشت در عالم
اگرچه دولت کسری بسی نماند ولی
به عدل و داد شدش نام در زمانه علَم
برگرفته از کتاب «پریشان» اثر قاآنی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سوره الرحمن (21)
تعداد بازدید : 37
میوه های بهشتی
«فیهما عینان تجریان» در این جمله کلمه «عینان» بدون الف و لام و بدون توضیح آمده تا دلالت کند بر عظمت امر آن دو چشمه که در آن دو بهشت است. «فیهما من کل فاکهة زوجان» یعنی در آن دو بهشت از هر میوه ای دو زوج هست، و منظور دو صنف است. بعضی از مفسران درباره این دو صنف میوه گفته اند یک صنف از آن میوه هایی است که آن را می شناسند چون آن ها را در دنیا دیده بودند، و صنف دیگری هست که آن را نمی شناسند، چون در دنیا نبوده و ندیده بودند.
تفسیر المیزان
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 29
حدیث روز
امام رضا(ع): مسلمان کسی است که مردم از دست و زبان او آسوده باشند و از ما نیست آن که همسایه اش از شر او در امان نباشد.
عیون اخبار الرضا(ع)
ذکر روز شنبه
صد مرتبه «یا رب العالمین»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عبدا... بن عُمَیر کَلبی
تعداد بازدید : 53
شهید خانوادگی کربلا
همه ما از کودکی با شنیدن ماجرای کربلا بزرگ شدهایم. ذکر مصیبتهای عاشورا در جانمان پیچیده و تکتک وقایع «روز واقعه» جلوی چشمانمان جان گرفته است. در این سلسله مطالب میخواهیم با کاروان کربلا همسفر شویم و با شخصیتهای تاثیرگذار صحرای کربلا که کمتر میشناسیمشان یا حتی اصلا نام شان به گوشمان نخورده است بیشتر آشنا شویم.
عبدا... به همراه همسرش «ام وهب»، شبانه خود را از کوفه به سپاه امام حسین(ع) رساند. به گفته طبری، عبدا... بن عمیر دومین شهید کربلا در عاشورا بود. همسرش اموهب نیز نخستین زنی بود که در واقعه کربلا به شهادت رسید (ماجرای شهادت ام وهب را در ستون فردا بخوانید).
عبدا... بن عمیر از قبیله بنیعُلَیم بود. برخی گزارشهای تاریخی مربوط به وَهْب بن وهب یا همان وهب بن عبدا... کلبی مشابهتها و مشترکاتی با متون مربوط به عبدا... بن عُمَیر دارند و همین باعث شده تا برخی محقّقان این دو را یک نفر بدانند، ولی دو نفر بودن آنها بعید نیست، به ویژه مسیحی بودن وَهْب که در برخی منابع آمده، با عبدا... بن عُمَیر که اینجا منظور ماست، به هیچ وجه قابل جمع نیست.
هنگامیکه سپاه کوفه در «نخیله» آماده جنگ با امام حسین(ع) میشد، عبدا... به آن ها برخورد و ماجرا را پرسید. آن ها گفتند: «به جنگ حسین بن علی میرویم.» او گفت: «به خدا سوگند من مشتاق جنگ با مشرکان بودم، و امیدوارم ثواب پیکار با اینان که قصد جنگ با پسر دختر پیامبرشان را دارند، از ثواب جنگ با مشرکان کمتر نباشد.» در روز عاشورا که عمر سعد با پرتاب تیری به سوی اردوگاه امام حسین(ع) جنگ را آغاز کرد، «یسار» و «سالم» دو غلام لشکر دشمن به میدان آمدند و هماورد طلبیدند. حبیب بن مظاهر و بریر بن خضیر از جا برخاستند اما امام حسین(ع) به آن دو اجازه میدان نداد. عبدا... بن عمیر با اجازه امام به میدان رفت، خود را معرفی کرد. گفتند ما تو را نمیشناسیم. زهیر یا حبیب یا بریر به مبارزه ما بیاید. عبدا... به «یسار» که جلوتر ایستاده بود گفت: «هیچ یک از اینان به جنگ تو نمیآید مگر این که از تو بهتر است.» سپس به او حمله کرد و او را از پا درآورد. در همین حال «سالم» به سوی او حمله کرد. یاران امام حسین(ع) فریاد زدند تا عبدا... از حمله او آگاه شود ولی متوجه نشد، سالم به او ضربهای زد. عبدا... با دست چپ جلوی ضربه را گرفت و انگشتانش قطع شد. سپس عبدا... بر او حمله برد و با ضربهای او را به قتل رساند.
پیش از ظهر عاشورا، شمر بن ذیالجوشن که فرمانده جناح چپ سپاه کوفه بود، با افراد تحت فرمان خود به سپاه امام هجوم برد. در این حمله عبدا... بن عمیر را به شهادت رساندند. رجز عبدا... در میدان چنین بود: «اگر مرا نمیشناسید، من پسر کلب و از دودمان علیم هستم و این افتخار مرا بس است. من دلیرمردی پرتوانم و هنگام مصیبت خوار و زبون نیستم. ای امّوهب! من عهدهدار میشوم که با نیزه و شمشیر با آنان بجنگم؛ ضربه زدن بندهای که به پروردگار ایمان دارد.» عبدا... و همسرش یکی از سه خانواده ای بودند که خانوادگی در سپاه امام حسین(ع) حضور داشتند.
رمان «نامیرا» نوشته «صادق کرمیار» درباره حماسه عاشوراست که به داستان «عبدا... بن عمیر کلبی» که در میانه شک و تردید سرانجام به یقین می رسد، می پردازد.
منبع: ویکی شیعه، تبیان
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 40
پند نیکان
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 92
دوردنیا
پرتره های سه بعدی واقعی
آدیتی سنترال- زن جوان هنرمند ژاپنی پرتره های بسیار واقعی از گربه های خانگی می سازد. پرتره های سه بعدی او به قدری واقعی است که با دیدن آن ها تعجب خواهید کرد که تنها با استفاده از سوزن و پشم ساخته شده و تاکسیدرمی نیست. او این پرتره ها را به قیمت بالایی می فروشد و حسابی هم مشتری دارد.
اولین هواپیما با برند لیموزین
تاکسل- اولین و تنها هواپیما با برند لیموزین در دنیا ساخته شد. این هواپیما در واقع یک جت شخصی است و قابلیت حمل 16 تا 18 نفر را دارد و بدنه آن دقیقا شبیه یک خودروی لیموزین و از همان جنس بدنه ساخته شده است. اما موتور آن موتور جت است. صاحب این هواپیمای شخصی، یکی از عاشقان سینه چاک خودروی لیموزین است.
بیشترین تعداد سوسیس تولید شده در یک دقیقه!
گینس ورلد رکورد- «بری جان کرو» مرد ایرلندی که 43 سال است مثل پدرانش سوسیس تولید می کند، توانست یک رکورد استثنایی را به نام خودش ثبت کند. او که از 13 سالگی در این شغل فعالیت می کند، توانست در مدت یک دقیقه 78 عدد سوسیس تولید کند. رکورد او به قدری سخت است که احتمالا تا سال ها بی رقیب بماند!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 56
کاریکلماتور
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آزمون هوش
تعداد بازدید : 46
حدس زدن سن دیگران
بااین روش شما می توانید سن دیگران را حدس بزنید و شگفت زده شان کنید: 1- از دوست تان بخواهید سنش را دو برابرکند ولی به شما نگوید.
2- سپس آن را با عدد 5 جمع و در عدد 50 ضرب کند.
3- در آخر یک عدد کمتر از ۱۰۰ را به دلخواه انتخاب و با عدد بهدست آمده جمع کند.
4- حال عدد نهایی بهدست آمده را به شما بگوید.
کافی است مقدار 250 را از عددی که دوست تان گفته کم کنید.
دو رقم سمت چپ عدد گفته شده، سن دوست تان و دو رقم سمت راست آن، عدد دلخواه اوست!
همین الان امتحان کنید!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.