امام کاظم(ع): هرکس خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب خود را در روز قیامت از او باز می دارد.
الکافی
ذکر روز سه شنبه
صد مرتبه «یا ارحم الراحمین»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حجت الاسلام دکتر رفیعی می فرمایند:
هر کسی در هر کجا یا هر اثری این فکر انحرافی را گسترش دهد که در قرآن اسم ائمه بوده یا آیات و مطالبی داشته که حذف شده، این فکر خلاف قرآن و خلاف فرمایش بزرگان و خلاف سیره ائمه ماست. اعتقاد ما این است که این قرآن همان قرآنی است که بر پیامبر خدا نازل شده، بی کم و کاست. شخصی خدمت امام صادق(ع) آمد و گفت: آقا، چرا اسم ائمه در قرآن نیست؟ آقا فرمودند: قرآن کتاب کلیات است، کتاب اخلاقی و کتاب تبیان است. قرار نبوده جزئیات در قرآن باشد، آیا جزئیات نماز در قرآن آمده؟ عرض کرد: نه آقا. حضرت فرمودند: چرا شما نماز صبح را دو رکعتی و ظهر را چهار رکعتی میخوانید؟ گفت: پیغمبر فرموده است. پس پیغمبر(ص) آمده جزئیات نماز کلّی را بیان کرده و فرموده مردم این گونه نماز بخوانید. پیغمبر(ص) اینها را توضیح داده است.
وب سایت سخنرانی مکتوب «تبارک»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مریم: «الهه، تو چه رشته ای خوندی؟» الهه: «اکولوژی» مریم: «چی چی لوژی؟» الهه: «ا... کو... لو... ژی!» مریم: «معنیش چی میشه؟» الهه: «بوم شناسی دیگه!» مریم: «خب همون اول مثل...» الهه: «مثل چی؟!» مریم: «مثل یه دختر خوب بگو بوم شناسی دیگه!» الهه: «این طوری پیش همکلاسی هام تابلو می شم، آبروم میره.» مریم: «اگه آبرو در به کار بردن کلمات بیگانه است، چه بهتر که این آبرو بر باد بره!»مریم درست می گفت. چرا پاسداشت فرهنگ و زبان این قدر باید غریب واقع شود که فردی جوان برای به کار بردن یک واژه خودی از دیگران حساب ببرد و خجالت بکشد؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نقل می کنند که روزی سلطان، بهلول را احضار کرد و گفت: «خوابی دیدهام، میخواهم تعبیرش کنی.» بهلول گفت: «چیست؟» سلطان گفت: «خواب دیدم به جانور ترسناکی تبدیل شدهام و نعره زنان به اطراف خود هجوم میبرم و آن چه از خرد و کلان در سر راه خود می بینم، در هم میشکنم و میبلعم. بگو تعبیرش چیست؟» بهلول گفت: «من تعبیر واقعیت ندانم، فقط خواب تعبیر می کنم!»
حکایت های بهلول
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عبرت های بلند
و نظاره های شهری بزرگ
با انسجام توده های گردنه ای سخت
تو را می نوازد!
تا خویش را
با دستانی پاک
به چشم هایی زیبا بسپارد!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فاطمه قاسمی -یک سرباز ژاپنی، بی خبر از پایان جنگ جهانی دوم تا 29 سال بعد، دست از جنگیدن برنداشت! «هیرو اونودا»، یک شهروند ژاپنی بود که وقتی بیست ساله بود به ارتش پیوست. او به طور تخصصی نحوه جمع آوری اطلاعات و انجام جنگ های چریکی را آموزش دید. در 26 دسامبر 1944 برای جنگ با آمریکایی ها، با این پیام از فرمانده خود مبنی بر این که ممکن است این ماموریت او سال ها به طول انجامد و تحت هیچ شرایطی خودخواسته دست از نبرد برندارد، به جزیره لوبانگ در فیلیپین فرستاده شد. بعد از ورود آمریکایی ها به جزیره لوبانگ، اونودا و سربازانش عقب نشینی کردند و به جنگ چریکی ادامه دادند. در این مدت از میوه های جنگل وگوشت پرندگان برای زنده ماندن استفاده می کردند. بعد از جنگ، سربازان کاغذی را که از هواپیما به پایین انداخته شده بود، پیدا کردند که در آن، خبر تمام شدن جنگ اعلام و از آن ها خواسته شده بود که خود را تسلیم کنند، اما اونودا و سربازانش این پیام را حقه نیروهای آمریکایی برای پیدا کردن آن ها تلقی کردند و سال ها در پست خود باقی ماندند!
وی طی اولین سالهای اقامتش در جنگل ، با دیگر چریکهای ژاپنی در تماس بود، ولی رفیقانش یکی یکی یا تسلیم شدند یا مردند و برخی از آنها هم خودکشی کردند. تا ۱۷ سال پس از این واقعه اونودا به همراه تنها سربازش همچنان در حال جنگهای چریکی بود. مقامات دولتی چند بار تلاش کردند که اونودا را در جنگل بگیرند و بازگردانند اما او به حرفشان توجهی نکرد. بالاخره در سال ۱۹۷۴، افسر بازنشستهای برای پیدا کردن او دست به کار شد.
تلاشها نتیجهبخش بود و او سرانجام افسر اونودا را پیدا کرد. اما اونودا گفت فقط در شرایطی تسلیم میشود که فرمانده اش به او دستور دهد. افسر تحقیق به ژاپن برگشت و فرمانده تانگوچی را که پس از بازنشستگی یک کتابفروشی باز کرده بود، پیدا کرد و همراه او به فیلیپین سفر کرد. در آنجا بود که اونودا به دستور فرماندهاش به ژاپن بازگشت.
اونودا در سال ۲۰۱۰ در مصاحبهای به شبکه ایبیسی گفت: «همه سربازهای ژاپنی برای مردن آماده بودند، اما من دستور داشتم که مراقب پارتیزانها باشم و تسلیم نشوم.» او بعد از بازگشت به ژاپن چند مدرسه برای آموزش چگونگی زنده ماندن در شرایط سخت تأسیس کرد.
منبع: سی ان ان، بی بی سی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با جا به جا کردن 4 چوب کبریت
3 مربع بسازید!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
من فکر میکنم هیچ اتفاقی بی خودی نیست. مسائل در عمق خودشون یه نظم پنهان و سری دارن، حتی اگه ما درکش نکنیم. همه ما به دوست نیاز داریم، حتی تو... یه بار یه نفر گفت به محض اینکه به دوست داشتن یا نداشتن کسی فکر میکنی، دیگه دوستش نداری.
برگرفته از «سایه باد»
اثر کارلوس لوئیس سافون
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تنبیه کارمندان به بدترین شکل
آدیتی سنترال- مدیران یک شرکت چینی به دلیل تنبیه وحشتناک کارمندان شان مجرم شناخته شدند و در انتظار حکم شان هستند. آن ها کارمندانی را که به فروش بالا دست پیدا نکرده بودند، مجبور می کردند تا در حضور دیگر کارمندان، سوسک زنده بخورند! یکی از کارمندان این شرکت فیلمی در شبکه اجتماعی اش گذاشت و در آن از توهین بزرگی که مدیران شرکت به کارمندان می کنند، اظهار نارضایتی کرد. هرچند او این فیلم را خیلی زود حذف کرد اما به سرعت در شبکه های اجتماعی این کشور پیچید و باعث واکنش مقامات و مردم شد.
کیف لپ تاپ محرمانه
تاکسل- احتمالا شما هم وقتی لپ تاپ تان را با خودتان حمل می کنید، نگران دزدیده شدن آن هستید. اما یک طراح آمریکایی کوله پشتی را طراحی کرده است که بسیار کم حجم است و به گونه ای بر پشت شما قرار می گیرد که با پوشیدن یک لباس روی آن، اصلا قابل دیدن نیست. این کیف برای کسانی که همیشه مجبورند لپ تاپ شان را همراه داشته باشند، طراحی شده است.
کدام تخم مرغ واقعی است؟
آدیتی سنترال- یک هنرمند ژاپنی به تازگی عکسی از یک تخم مرغ خام واقعی در کنار یکی از نقاشی هایش گذاشته و از طرفدارانش پرسیده است که کدام یک نقاشی و کدام واقعی است. او سال هاست که نقاشی های خیلی واقعی از مواد غذایی می کشد. هرچند او قبلا هم نقاشی های بسیاری از سبزیجات، بستنی و انواع ساندویچ ها کشیده است اما جدیدترین نقاشی او از تخم مرغ خام، با واقعیت مو نمی زند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
توجه شما را به خبری که بهتازگی در فضای مجازی خواندم، جلب میکنم: «آقای علی عسگری رئیس رسانه ملی گفت: رسانه ملی بالای ۸۰ درصد از بینندهها را داشته و در فضای مجازی هم ۲۰ درصد مخاطب دارد که اگر همکاران بنده با مهارت و غیرت کار نمیکردند، واقعا کار این بخش تمام شده بود».
خب ما همین جا یک خسته نباشید جانانه به آقای علی عسگری و همکارانشان عرض میکنیم که واقعا چنین کار بزرگی را انجام دادهاند. بالای 80 درصد، آمار خیلی خیلی خوبی است، فقط ما نمیدانیم چطور محاسبه شده است. مثلا مواقعی که تلویزیون روشن است ولی حواس مان نیست و بهش زل زدیم و به مشکلات معیشتیمان فکر میکنیم را هم ایشان حساب کرده یا نه؟ البته خیلی وقتها هم تلویزیون روشن است و ما حوصلهمان نمیکشد برویم کنترل را برداریم تلویزیون را خاموش کنیم که این زمان را هم احتمالا حساب کردهاند. تازه زمانهایی هم هست که مبلمان خراب میشود و هر چه کنترل را میزنیم به دسته مبل تا شارژ شود کار نمیکند، که ما مطمئن هستیم این زمان را هم حساب کردهاند. من بعید نمیدانم حتی زمانهایی که قبل از فوتبال سرمان توی گوشی است تا فوتبال شروع شود یا چهل دقیقه قبل از نود زرنگی میکنند آگهی پخش میکنند را هم حساب کرده باشند.یا فقط اخبار هواشناسی را دنبال می کنیم و به چیز دیگری کاری نداریم. ولی باز هم هر چه فکر میکنم بالای 80 درصد عدد زیادی است و از وقتی این خبر منتشر شده پیکسلهای تلویزیونمان بیاختیار فرو ریخته است.
ایشان همچنین گفته در فضای مجازی هم 20 درصد مخاطب داریم، که نشان میدهد کسانی پیدا میشوند اینترنت کمسرعت خودشان را صرف دنبال کردن برنامههای تلویزیون کنند. البته بعضیها هم از آن سوی مرزها بیننده پر و پا قرص رسانه ملی هستند. از همین جا یک سلامی عرض میکنم خدمت آقای قادری از آلاسکا که هر شب پخش سریال یوزارسیف را از آی فیلم و خانم خانلری از جزایر فارو که سریال پایتخت را از شبکه تماشا درخواست می کنند. شما واقعا چراغ رسانه ملی را زنده نگه داشتهاید. فقط چرا این قدر زحمت میکشید؟ دوستان خودشان پخش سریالها را روی «اتوپلی» گذاشتهاند، چه شما پیامک بزنید چه نزنید.
آقای علی عسگری همچنین از بودجه بسیار کم صداوسیما گلایه کردهاند که ما هم موافقیم افزایش پیدا کند. منتها جوری نشود که همان بودجه کم صرف ورود بیربط سلبریتیها به تلویزیون شود و بعد از آن طرف سریالهای درامی که میسازیم تبدیل به کمدی شود و به علت اینکه پول بازیگر را ندادهایم و بازیگر قهر کرده مجبور شویم پایان سریال را هندی-تخیلی تمام کنیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گتی ایمیج| نمایشگاه هنرهای یک معمار ژاپنی، فرانسه
فرانس پرس| آتش سوزی در ایالات متحده
بارکرافت| جمع آوری پلاستیک ها برای بازیافت از ساحل یکی از آلوده ترین رودخانه های بنگلادش
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تو یک پست اینستاگرام 5-6 تا عکس از زوایای مختلف خودتون میذارید آدم یاد محصولات دیجیکالا میافته!
قدیم وقتی فامیل دو ماشینه میرفتن جایی وقتی کنار هم میرسیدن الکی دست میزدن یعنی تو این ماشین شادتره. اینکار بعدا تبدیل شد به اینستاگرام!
بزرگ ترین ترسی که من از سرکار رفتن دارم اینه که نمیشه مثل دانشگاه پیچوندش و وسط تعطیلی ها تعطیلش کرد. تحت هر شرایطی باید بری سرکار!
کلا نصیحت کردن کار اشتباهیه چون طرفت ناراحت میشه... باید بذاری نابود که شد بری باهاش همدردی کنی، خوشش هم میاد!
اگه شماره ناشناس بهتون زنگ زد دفعه اول جواب ندین، صبر کنید اگه با فاصله 5 دقیقه دوباره زنگ زد از همه جا بلاکش کنید... رفیقته که پول می خواد!
ولی این رو آویزه گوشت کن که نمی تونی شخصیتت رو فتوشاپ کنی!
منم می تونم پشت بنزم عکس بگیرم و همه جا بذارم، ولی اهل این خودنمایی و مسخره بازی ها نیستم، بنز هم ندارم!
آلارم گوشی اگه آدم بود از اونایی می شد که سر ساعت دقیقا اون جایی که باید باشن بودن، بی تاخیر!
اگه اون انرژی که هموطنان تو مترو برای هل دادن هم می ذارن تو کارشون هم می ذاشتن الان جزو دو، سه تا کشور ابرقدرت صنعتی جهان بودیم!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
باز آی و دل تنگ مرا مونس جان باش
وین سوخته را محرم اسرار نهان باش
زان باده که در میکده عشق فروشند
ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با توجه به سالگرد زلزله کرمانشاه، قصد داریم ستون امروز را به سخنان رئیس سازمان مدیریت بحران اختصاص بدهیم. همچنین یاد کنیم از هموطنانی که در این زلزله جانشان را از دست دادند یا زنده ماندند و هنوز دارند درون چادر و کانکس با سرما دست و پنجه نرم میکنند و بعد از یک سال امیدوارند کمکها از راه برسد. همینطور تشکر کنیم از هممیهنانی که با جان و دل به زلزلهزدگان کمک کردند و هنوز کمک میکنند، یا یادشان رفته و لازم است دوباره یادآوری کنیم که از دیگران آبی گرم نمیشود و خودمان باید آستین بالا بزنیم و پاچهها را وربمالیم و دست به کار بشویم. همچنین یک تشکر ویژه هم داریم از سلبریتیهایی که در اوج زلزله سوار هواپیما شدند و نفری چهار قوطی تن ماهی و یک بسته آب معدنی و دو تا پتو دستشان گرفتند و با ده تا دوربین و خدم و حشم به مناطق زلزلهزده رفتند و در حالی که سعی میکردند بچهها و پیرمردها و پیرزنها را در بغل بگیرند، رو به دوربین میخندیدند و لایک جمع میکردند و یک ساعت بعد برای این که سرما نخورند و حالشان بد نشود، فوری به شهر و خانهشان برگشتند. البته آنهایی هم که هنوز پای کار ایستادهاند و با جان و دل دارند برای زلزلهزدگان تلاش میکنند و نتیجه کارهایشان را هم میبینیم و نامرئی و مفهومی و نمایشی و دکوری و لایکی نیست، نیازی به تشکر ما ندارند، آنقدر کارشان بااهمیت و درست است که زبان در برابرش قاصر است. در آخر هم یاد کنیم از مسئولان که... بگذریم.
معاون وزیر کشور و رئیس سازمان مدیریت بحران گفته: «ایران مقام دهم حوادث دنیا را دارد و ما هر از گاهی شاهد حوادثی مانند سیل، زلزله و... در کشور هستیم که خسارات جانی و مالی وارد میکند.» آقای رئیس به مورد خوبی اشاره کرده، انصافا به فکر ما نمیرسید که ممکن است گاهی شاهد حوادث باشیم که خسارت دارند! آن اشاره به رتبه دهم حوادث دنیا هم واقعا مهم و حیاتی است تا خوشحال باشیم و یادمان باشد 9 کشور دیگر هم هستند که وضع حوادثشان از ما بدتر است و مردم آن ها باید بیشتر از ما گاهی شاهد حوادث باشند!
آقای اسماعیل نجار در ادامه گفته: «مقابله با بحرانها نیازمند آمادگی دوطرفه از سوی مسئولان و مردم است.» واقعا این هم نکته مهمی است، البته از «آمادگی دوطرفه» اینطور برداشت کردیم که ما به عنوان مردم باید آمادگی این را داشته باشیم که در مقابله با بحرانها، امیدی به مسئولان نداشته و خودمان به تنهایی جور دو طرف را بکشیم! انصافا زیبا نیست؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یک روز مردی در حال عبور از خیابان بود که ناگهان در چاله ای افتاد. سپس مرد دیگری که داشت رد می شد هم در همان چاله افتاد... نفر سوم و چهارم و... هم در چاله افتادند اما نفر آخر با موفقیت عبور کرد و در چاله نیفتاد. به نظر شما دلیلش چیست؟
آفرین! چاله پر شده بود و نفر آخر پایش را روی سر افراد داخل چاله گذاشت و عبور کرد!
ترجمه و تصویرسازی: فرنگیس یاقوتی، سعید مرادی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
راه ارتباطی با ما :پیامک 2000999 و تلگرام 09354394576
* پسری 13ساله هستم و تا الان حدود 18داستان نوشتم، می خواستم بدونم امکان داره یک داستان کوتاهم رو براتون بفرستم تا تو روزنامه چاپ کنین؟
ما و شما: همون طور که هر روز در صفحه همشهری سلام اعلام می کنیم، ما همیشه منتظر مطالب خواننده ها هستیم. داستان هاتون رو به شماره تلگرام مون که بالای این ستونه بفرستید.
* آق کمال، مدتیه دندونم درد مکنه ولی جرئت ندرم برم دندون پزشکی، مترسم بعدش قلبم هم از کار بیفته! از عیالت خانم دکتر بپرس چی پیشنهاد مکنن؟
آق کمال: عیالم که تو ای زمینه تخصص ندره ولی خودم هم دچار این مرض بودم و بهترین کار ای بوده که یگ مدت بهش بی محلی کردم تا پولام جمع بره و پس انداز کنم، بعد رفتم دندون پزشکی!
* من که نفهمیدم لاک پشت (عکس دنیا به روایت تصویر) به اون سفتی و بزرگی چه مراقبتی لازم داره؟! اونی که مواظب بود فکر کنم خودش بیشتر مواظبت لازم داشت! راستی داشت چیکار می کرد؟ تعداد بچه ها رو یادداشت می کرد؟ لاک پشت به اون سفتی، شب تا صبح دستمال روی پیشونیش می ذاشتن مبادا طوریش بشه، من که مریض بودم بابام می گفت شبا جای این پسر رو تو پارکینگ بندازید بس که سرفه می کنه نمی ذاره بخوابیم!
* یلدای عزیزم، همسر گلم، تولدت پیشاپیش مبارک. من رو ببخش که تا این جا نتونستم شوهر دلخواهی برات باشم ولی قول می دم که از این به بعد همونی بشم که تو می خوای. دوستت دارم. محسن
* پورنگ تا زمانی که به مامانش بچسبه هیچ دختری زنش نمیشه. دختر، پسری رو دوست داره که مستقل از مامان و باباش باشه، نه این که این قدر وابسته.
* فتوکاتور عالی بود! دقیقا منم به همین فکر می کردم که چقدر تبلیغ کردن دخترها با لباس محلی میان مدال ها رو میدن ولی در عمل نذاشتن حتی دیده بشن!
* من معمولا علاوه بر این که حق ندارم کسی رو ناراحت کنم، خیلی وقت ها اجازه هم ندارم از کسی ناراحت بشم، چون به طرف برمی خوره... مسعود مجنونپور
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.