تعداد بازدید : 65
دنیا به روایت تصویر
گتی ایمیج| مجسمه یادمان یک راننده فوت شده مسابقات اتومبیل رانی فرمول یک، اسپانیا
آسوشیتدپرس| استراحت باربر جوان روی چرخش در بازار تهران
نشنال جئوگرافیک| روشنایی های آسمان
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 12
تفأل
همیشه پیشه من عاشقی و رندی بود
دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم
بود که لطف ازل رهنمون شود حافظ
وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
از اون لحاظ
تعداد بازدید : 21
کدوقلقلهمرد
نویسنده : مهرشاد مرتضوی | طنزپرداز
کدوقلقلهزن برادری داشت که طبعا اسمش بود کدوقلقلهمرد. کدوقلقلهمرد کارگری بود که به تازگی بیکار شده و وقتی برای مطالبه حقوق عقب افتادهاش مراجعه کرده بود، کارفرما تا میخورد، زده بودش. در نتیجه سرخورده شده و چون سابقه مشکل عصبی داشت، به یک فرد ضداجتماع تبدیل شده بود. او یک روز صبح زود که کدوقلقلهزن و سایر اهالی خانه خواب بودند، یواشکی کدو را برداشت و رفت داخلش و قل خورد توی راه که ببیند قسمتش چیست؟ رفت و رفت و رفت تا رسید به گرگ. گرگ که فکر میکرد طبق معمول کدوقلقلهزن داخل کدوست، او را نگه داشت و گفت: «به به چه سری، چه دمی، عجب کدویی! بگو ببینم کجا میری؟» کدوقلقلهمرد ناگهان فکری به ذهنش رسید، بنابراین صدایش را نازک کرد و گفت: «منم منم مادرتو... ببخشید اشتباه شد. دارم میرم قل بخورم، چاق بشم، چله بشم، بعد میام تو منو بخور.» گرگ کمی سرش را خاراند ولی باز هم متوجه ارتباط معنایی جملههای کدو نشد. پس جواب داد: «باشه حالا برو، برگشتی بیشتر صحبت میکنیم.» و او را قل داد داخل جاده.
کدوقلقلهمرد باز هم رفت و رفت تا رسید به پلنگ. پلنگ گفت: «کدوی خوب و نازنین، کجا میری؟ asl plz» کدوقلقلهمرد جواب داد: «سلام. Kadoo 24 ny. دارم میرم کلاس تی.آر.ایکس، میرم لاغر بشم، مانکن بشم، بعد میام تو منو بخور.» پلنگ با وجود اینکه خودش پلنگ بود و ته این پلنگ بازیها را درآورده بود، گول خورد و گفت: «باشه هانی. برو زود بیا.» و کدو را قل داد داخل جاده.
کدو هم رفت تا رسید به شیر. شیر کدو را نگه داشت و گفت: «ای کدو کجا میری؟» کدوقلقلهمرد باز صدایش را نازک و شیطون بلا کرد و جواب داد: «دارم میرم باشگاه، نه، میرم چاق بشم چله بشم، اممم نه، میرم آرایشگاه، برگشتنی با یه کدوی بلوند مواجه میشی... اینم نه؟» شیر که در تمام این مدت خیره به کدو نگاه میکرد و معلوم بود هیچکدام از بهانهها قانعش نکرده، گفت: «من کاری با چهره و زیبایی و این چیزها ندارم. نقطه ضعف من شنیدن صدای زیباست. و صدای تو بسیار جذاب و دلنشین بود و دیگر نمیتوانم بگذارم بروی.» بعد ناگهان پرید روی کدو و آن را تکه پاره کرد و کدوقلقلهمرد را بیرون کشید و او را هم تکه پاره کرد.
شما هم الکی صدایتان را نازک نکنید و آمار اشتباه ندهید، بالاخره کسی از شما زرنگتر هم پیدا میشود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 36
یادش به خیر
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 11
ما و شما
راه ارتباطی با ما :پیامک 2000999 و تلگرام 09354394576
* آقای صابری عزیز و همکاران، سلام و خسته نباشید. دست همگی درد نکنه، ما هر روز اول زندگی سلام را می بینیم، بسیار عالی و جذابه، به خصوص دنیا به روایت تصویر. ممنون
سوسن و مریم اباذریان
* خانم مریم نوفرستی، همسر عزیزم بابت نمونه بودنت تو زندگیم و تک بودن توی مادری برای بچه هامون ازت ممنونم.
دوستدارت حسن زارعیان، امیرعلی، عاطفه و حسین
* سپاس که در بخش فتوترانه، آهنگی از مرحوم بهنام صفوی را چاپ کردید. روحش شاد.
* آق کمال، کولر خانه تانه راه انداختی؟ اگه وقت نمکنی بگو بیام برات درستش کنم.
آق کمال: دست شما درد نگیره، هر روز مگم امروز بعد از افطار مرم درست مکنم، ولی بعد از افطار نمتنم از جام جُم بخورم!
* باز چرا ترسانک چاپ نمی کنین؟! آرمین و دوستان
* ساعتها به حرفایی فکر میکنم که هیچوقت جرئت زدنش رو ندارم. مسعود مجنونپور
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 1 نظر
تعداد بازدید : 37
سه نقطه
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندکی صبر
تعداد بازدید : 15
حادثه عشق
نویسنده : مریم باغ شیرین
تو باشی
سه شنبه باشد
در اتفاقی ترین حادثه عشق
اردیبهشت
برای من بهشت میشود
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 20
قرار مدار
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 18
کاریکلماتور
نویسنده : سید مصطفی صابری
* حتی وقتی دو دلم، هر دویش را برای تو میخواهم.
* آنقدر دقیق بود که از احساساتش هم فاکتور میگرفت.
* آهنگ صدایت کاری کرد که دنیا را تار ببینم.
* پشتکارش از بدشانسیها سبقت میگرفت.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 20
آیات نور
سوره انفال
اصلاح رابطه بین مردم، یکی از برترین عبادات
«اصلاح ذات البین» و ایجاد تفاهم و زدودن کدورتها و دشمنیها و تبدیل آن به صمیمیت و دوستی، یکی از مهمترین برنامههای اسلامی است و در تعلیمات اسلامی به اندازهای به این موضوع اهمیت داده شده که بهعنوان یکی از برترین عبادات معرفی شده است. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «من از جد شما پیامبر(ص) شنیدم که میفرمود اصلاح رابطه میان مردم از انواع نماز و روزه مستحب هم برتر است.»
منتخب تفسیر نمونه
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 21
حدیث روز
حضرت علی(ع): روزه پرهیز از حرامهاست، همچنان که شخص از خوردنی و نوشیدنی پرهیز میکند.
بحار
ذکر روز چهارشنبه
صد مرتبه «یا حی یا قیوم»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 34
فتو نکته
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
منتخب چی شده؟
تعداد بازدید : 39
سرکشی!
سلام، خوبین؟ ممنون از همه دوستانی که درست و طبق روش گفته شده تو مسابقه شرکت کردن. عکس راحت بود ولی پیامک بیربط زیاد داشتیم، برای همین پیامک های بی ربط و بی نام و کم مزه متاسفانه حذف شدن. چندتا از جمله های بانمک تر رو انتخاب کردیم که می خونید. دمتون گرم و خوش باشین همیشه.
* وقتی میری برای پسرت ماشین بخری و قیمتها رو میبینی و میخوای سریعتر محل رو ترک کنی! رضا عرب روستای زوزن
* وقتی با داداشت یه جا سربازی و فرمانده میگه به راست راست و داداشت راست و چپ رو اشتباه میکنه! مهدیه سلطانی اول رودی، روستای زوزن
* وقتی که ما دهه شصتی ها 12 سال کچل تحصیل کردیم اما این دهه هشتادیها با موی بلند و ژل زده می رن مدرسه! وحید، کاشان
* وقتی بالاخره مامان عزمش رو جزم میکنه گوشی رو بذاره کنار تا به حموم کردن فرزندش برسه!اسد آرزومن نژاد
* وقتی از بچه ات سرکشی میکنی! سیدحسین آروند
* وقتی بچه آرتور ویدال به باباش میگه موهای من رو هم مثل خودت درست کن! حسین دلیر
* جوجه: بابایی من زن می خوام! بابایی: ببین پسرم اول بذار کاکلت مثل کاکل من بزرگ بشه، اون وقت برات زن می گیرم!
علی اکبر زهانی
* مگه بهت نگفتم ماهیا ره نخوری. الان مهمونا میَن ناهار چی بذارم جلوشا؟ ای هنوز اولشه، بذار مهمونا برن پوستته مکنم! محمد رضا سالار
* - آخ، آخ... ولم کن! +نه تا وقتی که پیازمو پس ندی وضع همینه!
فائزه کهن شهری
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 73
دوردنیا
لک لک خوش شانس
msn- یک دوربین فیلم برداری مداربسته که در نزدیکی لانه نوعی لکلک نایاب قرار داشت، فیلم عجیبی را از آتشسوزی در حال گسترش در منطقه «آمور» روسیه و در زیر لانه این پرنده، ضبط کرد. این تصاویر نشان می دهد که لکلک با آسودگی روی تخمهایش خوابیده و در زیر تیر برق، آتش در حال گسترش است. هر ساله تعداد زیادی از لکلکها به همراه جوجهها و تخمهایشان به دلیل لانهسازی روی درختها میسوزند.
روشی وحشتناک برای رهاشدن از دست مادر زن!
آدیتی سنترال- مرد چینی که از دست مادرزن سنتیاش به ستوه آمده بود و دیگر نمیتوانست هر روز حضور او در خانهاش و دخالتهایش را تحمل کند، تصمیم گرفت برای همیشه پای او را از زندگیشان بیرون بکشد. او که متوجه شده بود مادرزنش از دیدن یک عنکبوت کوچک در گوشه دیوار خانه وحشتزده میشود، یک رتیل غولپیکر را بهعنوان حیوان خانگی به خانه آورد تا مادرزن مزاحمش را فراری دهد!
جایزه برای حل معمای کتیبهای مرموز
بی بی سی- روستایی به نام «پلوگستل» در فرانسه، دو هزار یورو جایزه برای رمزگشایی کتیبهای ۲۳۰ ساله که روی سنگی یک متری در ساحلی دورافتاده حک شده، تعیین کرده است. تاکنون هیچکس نتوانسته مفهوم ۲۰ خط نوشته شده این کتیبه را که چند سال پیش پیدا شده است، کشف کند. این سنگ نوشته فقط در حالت جزر دریا دیده میشود. در میان حروف به کار رفته در این کتیبه، حروف الفبای فرانسوی و اسکاندیناویایی هم دیده میشود که برعکس نوشته شدهاند. روی این کتیبه دو تاریخ ۱۷۸۶ و ۱۷۸۷ وجود دارد که نشان میدهد این کتیبه باید متعلق به چند سال پیش از انقلاب کبیر فرانسه باشد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 36
تاپخند
نیم ساعت پیش به خودم گفتم امروز خیلی دراز کشیدم، برم یکم راه برم و زدم بیرون. فقط نمیدونم چرا الان رو چمن های پارک خوابیدم!
اعتراف میکنم سالهای بین کودکی تا نوجوانی من با این سوال هدر رفت که خود بامیه به این خوشمزگی پس چرا خورشت بامیه اینقدر بدمزهست و از اون بدتر چرا خورشتش اصلا بامیه نداره؟!
نقاشه اومده بود خونهمون رنگ آبی رو نشون میداد میگفت این سبز تیره رو بزنم خیلی قشنگ میشه. قشنگ مثل اینه که بری چشمپزشکی، دکتره چشماش 10نمره ضعیف باشه!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.