دوبیتی های خبری هفته
از درس و کلاس مُرده بودیم اینیم!
در دربیِ علم برده بودیم اینیم!
اینها که مجازیاند آخر چه شوند؟
ما دود چراغ خورده بودیم اینیم!
*
من عاشق چوب هاکیام اما کم
خوشتیپ؛ شبیه «راکی»ام اما کم!
تاریکی محض بود و خوردم به یکی
از قطعی برق شاکیام اما کم!
*
هی آدم چِت به ریش ما میخندد
اوضاعِ «کوزت» به ریش ما میخندد!
10 سال گذشت و فیلم دانلود نشد!
هی سرعت نت به ریش ما می خندد!
*
چون خودروی بیحفاظ بالا برود
بیترمز و از «هراز» بالا برود
از قیمت گاز؛ جامدان آب شدند!
این گاز چه تختهگاز بالا برود!
امیرحسین خوش حال
پایان ترم
رد شد این ترم تو دانی به چه سان
پوچ و بس وای چنان باد دمان
همه تقصیر من است، که نکردم فکری
که چه سان میگذرد ترم گران
ترم یک بیحاصل، ترم بعدی غافل، ترم آخر باطل
به زبانی دیگر
ترم اول وحشت، ترم بعدی غفلت، ترم آخر حسرت
اما من...!
بهار نژند
*****
در وصف یک عده خاص!
یک عده همیشه بدبیاری دارند
یک عده برار ته تغاری دارند
یک عده برای دو عدد مرغ یخی
یک هفته تمام سوگواری دارند
یک عده به عشق صد گرم دنده بز
یک ماه فقط اضافهکاری دارند
یک عده به دوش ملت آهنگ سفر
ویزای جزایر قناری دارند
با تکیه به الطاف بزرگان، خالو
عمریست که چند پست اداری دارند
هرجا که روند به نام شان مینازند
چون که ژن خوب یادگاری دارند!
خدنگی