- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
داستانهای علمی-تخیلی همیشه واسطهای برای نزدیک کردن تخیل آیندهنگرانه به واقعیت زندگی روزمره بودهاند، اگرچه تماشاچیان معمولا آنها را بهچشم سرگرمی نگاه میکنند اما مخترعان میتوانند از آنها ایده بگیرند و چیزهایی را که زمانی خیالپردازی محسوب میشده است به واقعیت تبدیل کنند. در ادامه با چند ایده جالب آشنا میشویم که ابتدا در فیلمها دیده شده و بعد سر از واقعیت درآوردهاند.
مترجم چندزبانه
پیشتازان فضا
در فیلم «پیشتازان فضا، 1966» شخصیتهای اصلی قصه، «کاپیتان کرک» و «اسپاک» حین کاوش در فضا با بیگانهای مواجه میشوند که به زبانی متفاوت از آنها حرف میزند. شخصیتهای فیلم برای درک بیگانگان فضایی از دستگاهی استفاده میکنند که زبان آنها را به زبان خودشان ترجمه میکند. ایده آشنایی است، نه؟ حالا سرویسهای ترجمه مکتوب و صوتی، یک راه فوری هستند برای برقراری ارتباط بین کسانی که زبان یکدیگر را نمیفهمند.
تبلت
ادیسه فضایی
رایانه های دستی سبکی که با فشار انگشت قابل کنترل هستند، اولینبار در فیلم «ادیسه فضایی، 1968» استنلی کوبریک دیده شدند. در این فیلم دکتر «دیوید بومن» و دکتر «فرانک پول»، اخبار را از طریق صفحات رایانهای تختی دنبال میکردند که سالها بعد دست هر بچه و بزرگ سالی دیده شد. جالب است بدانید از این فیلم در یک دعوای حقوقی استفاده شده است؛ شرکت سامسونگ با استناد به نسخه اولیه تبلت در «ادیسه فضایی» سعی کرد ادعای کمپانی «اپل» را رد کند. اپل ادعا کرده بود که اولین تبلتها با آیپدهای او به بازار وارد شدهاند. البته شرکت سامسونگ نتوانست قاضی دادگاه را مجاب کند که یک فیلم را بهعنوان سند حرفش بپذیرد.
دست مصنوعی
جنگ ستارگان
«لوک اسکایواکر»، شخصیت اصلی فیلم «جنگ ستارگان» بعد از آنکه دستش قطع شد، یک دست بیونیکی دریافت کرد که تمام قابلیتهای یک دست طبیعی را داشت. درست است که سرنوشت لوک و اتفاقاتی که برایش رخ داد، خیلی عجیب و باورنکردنی بود ولی لااقل ماجرای دست مصنوعیاش به واقعیت نزدیک بود. امروزه استفاده از اندامهای مصنوعی برای افراد دچار نقص عضو، یک کارکرد پزشکی رایج است.
بیلبوردهای دیجیتال
بلید رانر
فیلم «بلید رانر» تصویری آیندهنگرانه از لسآنجلس را نمایش می دهد ؛ روی آسمانخراشهای این شهر یک بیلبورد بزرگ دیجیتالی ظاهر میشود، چیزی که امروز دیدنش برای ما عجیب نیست ولی آنوقتها تخیل محض بود.
«اندرو فیپس نیومن»، مدیر عامل کمپانی «DOOH» که کارش ارائه تبلیغات زنده و پویا بود، ایده بلید رانر را به واقعیت تبدیل کرد و بیلبوردهای دیجیتالی به عضو شناخته شده شهرهایی مثل لندن و نیویورک تبدیل شدند.
منبع: space.com
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلام دوستان! همانطور که میدانید امسال وضعیت کرونا خیلی بهتر شده و حتما همه شما از آمدن تابستان در شرایط بهتر، خیلی خوشحال هستید. من این هفته با چند نوجوان درباره برنامههایشان برای تعطیلات گفتوگو کردهام. خب تابستان است و مسافرتهایش، پس از بچهها درباره یک سفر هیجانانگیز هم سوال کردم؛ اگر قرار باشد به دنیای یک فیلم یا کتاب سفر کنید، انتخابتان چه چیزی خواهد بود و چه کسی را به عنوان همسفر با خودتان همراه میکنید؟
سفر به دنیای قصههای همیشگی
آرمیتا امتیاز
۱۳ساله
من از آمدن تابستان احساس آزادی و شادی میکنم و روزها بهنظرم رنگارنگتر هستند چون در دوران قرنطینه همهچیز یکنواخت و کدر بود. دوست دارم کتابها و رمانهای مورد علاقهام را بخوانم و وقتم را با یادگیری مهارت انیمیشنسازی پر کنم. برای سفر خیالیام، مجموعه کتاب «قصههای همیشگی» از نشر «پرتقال» را انتخاب میکنم چون ترجیح میدهم به دنیایی جدا از عالم واقعی سفر کنم تا پدیدههای غیرممکن را ببینم و تجربه کنم. انتخاب کردن یک همسفر برایم سخت است ولی اگر قرار بر انتخاب باشد، دوست دارم با مادرم همراه شوم چون وقتی که او باشد، احساس ناامنی و غربت نمیکنم و مادرم برای هر اتفاقی راهحلی پیشنهاد میکند.
همراهی با مادر در فیلم بینوایان
هانیه غفورپور
۱۵ساله
تابستان امسال میتوانیم
با دغدغه و نگرانی کمتر، زمان بیشتری را با کسانی بگذرانیم که دوستشان داریم و با آرامش بیشتری به پر کردن اوقات فراغتمان مشغول شویم. برای تعطیلات تصمیم دارم برنامهام را با کلاسهای ورزشی از جمله بدمینتون و شنا و کلاسهای فرهنگی-هنری پر کنم. البته در کلاسهای آموزشی مدرسه برای مرور درسها هم شرکت خواهم کرد. برای سفر خیالیام دوست دارم به فیلم «بینوایان» بروم. اگر در این فیلم میبودم، به مادر کوزت کمک میکردم تا بتواند هزینههای خود و فرزندش را تأمین کند تا در کنار هم با شادی زندگی کنند. چون بینوایان، سرنوشت یک مادر و دختر را به تصویر میکشد، میخواهم در این فیلم مادرم همسفرم باشد چون او در تمام مراحل زندگی الهامبخش من بوده است و هنگام گرفتاری و خوشی در کنار هم بودهایم.
مستقیم تا جنگ جهانی دوم
فاطمه نیرآبادی
۱۵ساله
حسی که از آمدن تابستان دارم، وصفنشدنی است.
فکر میکنم حالا با کمرنگ شدن کرونا و نزدیکتر شدن روابط بین انسانها، قدر با هم بودنمان را بیشتر میدانیم. برای تابستان برنامه دارم که قرآن را حفظ کنم و مهارتهای آشپزیام را افزایش دهم. همچنین قصد دارم در کلاس ورزشی ثبت نام کنم. من کتابهای زیادی خواندهام اما کتابهایی که درباره گذشته هستند توجهم را بیشتر جلب میکند؛ مثل کتاب «عصا» که داستانی درباره جنگ جهانی دوم است. برای سفر خیالیام هم این کتاب را انتخاب میکنم. میدانم که آن وقتها روزگار بسیار سخت بوده است برای همین دوست دارم با کسی که خیلی جسور و شجاع باشد، به این سفر بروم. اولین انتخابم پدرم است.
اقامت در خانه درختی
وحیدرضا رئوفینژاد
۱۲ساله
از آمدن تابستان خیلی خوشحالم چون بعد از مدتها میتوانم با دوستانم وقت بگذرانم و تصمیم دارم از حالوهوای دنیای مجازی فاصله بگیرم. برنامه من برای تابستان پیشرو استراحت کردن و لذت بردن است. میخواهم در کلاسهای مختلف شرکت کنم، مهارتهای تازه بهدست بیاورم و با آدمهای جدید آشنا شوم. اگر هم قرار به خیالپردازی باشد، دوست دارم به دنیای یک مجموعه داستان پرطرفدار بهاسم «خانه درختی» از نشر «هوپا» سفر کنم. ماجرا درباره سه کودک بهنامهای «اندی»، «تری» و «جیل» است که زندگی پرهیجانی دارند. من در این سفر با پدر و مادرم همراه میشوم چون آنها در همه لحظات زندگی کنارم بودهاند و برایم خیلی ارزشمند هستند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
وقتی حرف از خلاقیت میشود، خیلیها فکر میکنند درباره یک موهبت ذاتی صحبت میکنیم که اقلیتی خوششانس از آن بهرهمندند و اکثریت، دستشان به آن نمیرسد. اما آنچه تفاوت بین خلاقها و غیرخلاقها را تعیین میکند، درواقع فرایندهای فکری متمایز است که میشود آنها را یاد گرفت و به کار بست. در ادامه چند پیشنهاد برای تقویت خلاقیت برایتان داریم.
گیر افتادن
گیر افتادن برای بروز خلاقیت ضروری است؛ وقتی به نقطهای میرسیم که تصور میکنیم هیچ راهکاری وجود ندارد و مشکلمان حل نخواهد شد، به لحظه پیش از «بینش» نزدیک میشویم. دانشمندان طی مطالعات نقشهبرداری مغز روی تعدادی آزمودنی، کشف کردند که هنگام مواجهه با یک مسئله، نیمکره چپ مغز –بخشی که با تحلیل مسائل مرتبط است- کارش را بهدرستی انجام میدهد اما وقتی دانشمندان مسائل پیچیدهتری ترتیب دادند، عملکرد نیمکره چپ آزمودنیها با دشواری مواجه شد. آزمودنیها ناامید شدند و از غیر قابل حل بودن مسائل شکایت کردند، این نقطه ناامیدی بسیار مهم بود چون فعالیت مغز از سمت چپ به سمت راست –بخش خلاقترِ مغز- منتقل شد؛ در این موقعیت، آزمودنیها تجربه رسیدن به بینش را گزارش و برای حل مسئله دشوار، شروع به جستوجوی راههای خلاقانه کردند.
دستوپا زدن
خب میبینید؟ فرار کردن از موقعیتهای دشوار و استقبال از شرایطی که جواب همه سوالها را میدانیم، قرار نیست همیشه برای ما مفید باشد. بعضیوقتها مواجهه با دشواری بهکارمان میآید. حالا که گیر افتادهایم یا خودمان را با مسئلهای سخت رودررو کردهایم، چه باید کرد؟ ناامیدی و تسلیم شدن، انتخاب اول خیلیهاست چون زحمت کمتری دارد اما خب در این گزینه، نه خبری از حل مسئله است و نه خلاقیت و شکوفایی. پس باید قدم سخت را برداریم؛ استقامت و تلاش برای حل مسئله، تنها در این صورت است که مغزمان به کمکمان میآید و به ما یادآوری میکند هیچکس آنقدر هوش و استعداد ندارد که بدون تحمل دشواری و تلاش، موفق شود. خلاقیت از دل تمرین، ظاهر میشود نه از داخل جعبه جادو.
استراحت کردن
اگرچه پشتکار کلید موفقیتهای خلاقانه است اما گاهی اوقات استراحت، عقبنشینی و تمرکز مجدد، میتواند به تغییر خلقوخوی شما و دستیابی به حالت ذهنی خلاقتر کمک کند. گرفتن دوش آب گرم و دور شدن از حواسپرتیهای روزمره مثل مشغول بودن دایمی با تلفن همراه، میتواند پیشنهاد خوبی برای آرام کردن ذهن باشد. شاید فکر کنید هیچ کاری نکردن، با خلاقیت مغایر است اما درواقع این وقفههای گاهبهگاه، بهرهوری و خلاقیت را افزایش میدهد.
بچهبازی!
در یک تحقیق، تعدادی دانشجو به دو گروه تقسیم شدند. به گروه اول گفته شد: «شما هفتساله هستید و مدرسه تعطیل شده است. تمام روز متعلق به خودتان است، چه کار خواهید کرد؟ کجا میروید؟ چه کسی را میبینید؟» گروه دوم همین دستورالعمل را دریافت کردند با این تفاوت که جمله اول حذف شد. یعنی گروه دوم، خودشان را بچه هفتساله تصور نکردند. پس از چند دقیقه نوشتن، از هر دو گروه آزمونهای خلاقیت گرفته شد. آنهایی که خود را بچههای کوچک تصور کرده بودند، در کارهای خلاقانه امتیازات بسیار بالاتری کسب و دو برابر بیشتر از گروه دیگر ایده ارائه کردند. دانشمندان نتیجه گرفتند که ما وقتی خودمان را در موقعیت کودکانه تصور میکنیم، میتوانیم خلاقانهتر فکر و عمل کنیم.
منبع: greatergood.berkeley.edu
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
توصیههای زیادی درباره نوشتن نقد فیلم از دیدگاه یک منتقد وجود دارد که هرکدام با روشهای منحصربهفرد خود سعی دارند به بیان دیدگاهشان بپردازند. فارغ از انتخاب شیوه خاص برای نوشتن، نکته مهم در نقد، صادق بودن آن و تشویق دیگران به ایجاد یک گفتوگوی سازنده در راستای پیشرفت بحث است. در سینماتوگراف این هفته چند مرحله پیشنهادی برای نوشتن یک نقد را قبل از دیدن فیلم تا لحظه نوشتن نظرمان درباره آن مرور میکنیم.
مرحله اول قبل از تماشای فیلم
سختترین بخش این گام اجتناب از انجام تحقیقات زیاد درباره فیلم، خواندن نظرات دیگران و دیدن پیشنمایش تبلیغی «تریلر» قبل از تماشای فیلم است. این کار باعث میشود از جنبههای تبلیغی فیلم و نظرات دیگران فاصله بگیرید و با دیدگاهی بیطرفانه به تماشای فیلم بنشینید. صرفا اطلاعات کمی از بازیگران، کارگردان و کارهای قبلی آنها جمعآوری کنید.
مرحله دوم تماشای فیلم
برای نقد یک فیلم میتوانید آن را یک یا چند بار تماشا کنید. هرچند تجربه ثابت کرده است که مشاهدههای متعدد درواقع میتواند ارزیابی شما را تغییر دهد اما بیشتر منتقدها ترجیح میدهند فیلم را بهطور کامل، بدون حواسپرتی و فقط یک بار تماشا کنند. «بهطور کامل» یعنی پرهیز از تماشای فیلم با مکث و پخش یا تماشای مجدد بخشها در یک زمان. حین دیدن فیلم سعی کنید نکتههایی را که به ذهنتان میرسد، به صورت کلیدواژه یادداشت کنید تا هم لحظات حیاتی فیلم را از دست ندهید و هم بخشهای مهم را فراموش نکنید. اینکار هنگام نوشتن نقد به کمکتان خواهدآمد.
مرحله سو م پس از تماشای فیلم
بازه زمانی بلافاصله پس از مشاهده فیلم برای نقد نوشتن بسیار مهم است. متمرکز بمانید و تمام چیزهایی را که درباره فیلم جذاب است، یادداشت کنید. ابتدا هر آنچه را که فهمیدهاید، بیوقفه روی کاغذ بیاورید و بعدا آن چه را که لازم است به خواننده منتقل کنید، نگه دارید. دقیق بودن در تفسیر و گنجاندن مثالهایی از فیلم برای مستند کردن نظراتتان، مهم است. اینجاست که کلیدواژههای مرحله قبل وارد عمل میشود. هنگام نوشتن نقد به چند جنبه فیلم توجه کنید از جمله:
خلاصه داستان: فیلم درباره چیست؟ نقطه اوج چگونه آشکار میشود و چه تأثیری بر داستان میگذارد؟
مضامین و لحن: هدف اصلی فیلم چیست؟ برای سرگرمی، آموزش یا آگاهیبخشی درباره یک موضوع ساخته شدهاست؟ آیا نمادگرایی دارد؟
بازیگری و شخصیتها: نحوه نمایش شخصیتها چطور است؟ شخصیت ها پیچیده و خلاقانهاند یا کلیشهای؟
کارگردانی: از نحوه روایت کارگردان برای تعریف داستان خوشتان آمد؟ سرعت فیلم خیلی سریع است یا خیلی کند؟ کارگردانی اثر با فیلمهای دیگری که این کارگردان ساخته است، نقطه اشتراک دارد؟ داستانسرایی پیچیده است یا ساده؟ تعلیق و تنش موجود در فیلم تأثیرگذار است؟ کارگردان توانسته است مخاطب را با فیلمش درگیر کند؟
موسیقی: موسیقی چقدر با حالوهوای فیلم تناسب دارد؟ آیا نتهای موسیقی برای صحنههایی که روی آنها شنیده میشود، بهخوبی تنظیم شده است؟
فیلمبرداری: آیا از نماها بهشیوهای منحصربهفرد برای روایت داستان استفاده شده است؟ آیا تم رنگی و نور روی داستان تأثیر گذاشته است؟ آیا بازیگران و صحنهها بهخوبی در یک قاب قرار گرفتهاند؟
فرایند تولید: صحنههای فیلم برای پیشبرد داستان و نمایش زندگی شخصیتها باور پذیرند؟ لباسها مناسب شخصیتها و داستاناند؟ آیا میزانسن باعث افزایش باورپذیری شده است؟
جلوههای ویژه: آیا جلوههای ویژه قابل باور و همسو با لحن فیلم هستند؟ آیا اغراق شدهاند یا به جا به کار رفتهاند؟ آیا در خدمت هدف داستان هستند؟
دیالوگها: آیا گفتوگوها قابل باور و ضروریاند؟ آیا کلمات با لحن فیلم و شخصیت کاراکترها مطابقت دارد؟
مرحله چهارم نوشتن نظر
پس از توجه به جنبههای مختلف فیلم و نوشتن تمام افکارتان، نظراتتان را بهگونهای تنظیم کنید تا برای مخاطبتان روشن باشد که این نظرها از کجا آمده است. مهمترین مولفهای که در نقد فیلم باید به آن پرداخته شود، احساسی است که در شما ایجاد میکند. هرکسی میتواند خلاصهای از یک فیلم بنویسد یا فهرستهایی از نکات برجسته آن سرهم کند اما نقد خوب به مخاطب نشان میدهد که فیلم چگونه شما را درگیر خود کرده است. اگر صدای شما در نقدتان شنیدهنشود، مخاطب در درک دیدگاهتان و ارتباط با شما بهعنوان یک منتقد به مشکل خواهد خورد و ممکن است اعتمادش را به شما از دست بدهد.
منبع: sdfilmfest.com
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلام رفقا! حال شما چطور است؟ همانطور که توجه کردهاید اوایل بهار امسال جزو فصلهای سرد سال محسوب میشد و تا اواخر اردیبهشت بخاریها کلافه و عصبی بودند از بس روشن و خاموششان میکردیم. اوایل خرداد که کلا سیستم فصلها ارور داد؛ یک روز چله تابستان بود، یک روز بهمن ۱۴۰۰ و اصلا معلوم نبود با خودش چندچند است. خب بالاخره از آن روزهای بلاتکلیفی گذشتیم و وارد تابستان شدیم و با خیال راحت میتوانیم کولرها را روشن کنیم اما زهی خیال باطل! باباها با بالا کشیدن شلوار روی پیراهن، عصبانیتشان را در مقابل روشن کردن کولر نشان میدهند و بعد از این رفتار، هر تلاشی برای روشن کردن کولر حرکت انتحاری محسوب میشود. دیشب خواب عجیبی دیدم. خواب دیدم دارم کولر را روشن میکنم که بابا با یک پیراهن سفید و شلوار راهراه سفیدآبی پیش رویم ظاهر شد. صدا زد: «نادیا»، گفتم: «بله آقاجون، بذارید دستتون رو ببوسم». یکهو اخمهایش را درهم کرد، سبیلش را تاب داد و خواست بیاید طرفم که از خواب پریدم. فوری اینترنت را روشن کردم تا ببینم تعبیر خوابم چیست اما متأسفانه هیچجا اشارهای به این موضوع نشده بود. یعنی هیچکس توی گرمای تابستان، خواب روشن کردن کولر نمیبیند؟ اصلا از شما میپرسم؛ شما بین کولر آبی و بابای شاکی کدام را انتخاب میکنید؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نویسنده: وندی مس
مترجم: ایمان رهبر
انتشارات: پرتقال
قیمت: ۶۵ هزار تومان
سلام به دوستان عزیزم، امیدوارم حالتان خوب باشد. الان که تابستان شده، فرصت بیشتری داریم برای مطالعه کتابهای جدید. خب من هم این هفته آمدم تا یک کتاب خیلیشیرین به شما پیشنهاد کنم: «آبنباتسازها، جلد یک نجات کارخانه». این کتاب درباره چهار نوجوان بهنامهای «لوگان»، «فیلیپ»، «دیزی» و «مایلز» است که تصمیم دارند در مسابقه ساخت آب نبات برنده شوند. از این بچهها دعوت میشود که در کارخانه پدر لوگان شروع به تمرین کنند برای ساخت آب نبات. هر کدام از آنها شخصیت کاملا متفاوتی دارند و در روزهای اول آشنایی کلی به هم دروغ میگویند. خب بالاخره پای رقابت در میان است. چه کسی از پس این مسابقه سخت و خوشمزه برمیآید؟ اگر میخواهید آخر قصه را بدانید، پیشنهاد میکنم این کتاب را مطالعه کنید. این هم یک بخش خیلی کوتاه از کتاب برای شما:
«بدترین قسمت کار جایی بود که شکلات تمام هیکلش، فضای کارش و صفحههای کتابچهاش را پوشانده بود. یک بار مجبور شد لکه شکلات را از روی بلوزش لیس بزند».
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.