- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پاییز است و بارانهای جذاب شاعرانهاش. تا زمستان و سرمای استخوانسوزش، یک ماه وقت داریم از قدم زدن زیر باران با همراهی موسیقی و یک رفیق پایه، لذت ببریم. فرصت خوبی هم هست که علاوهبر آن ، اطلاعاتمان را دربارهاش بیشتر کنیم.
قطره باران اصلا شبیه قطره نیست
دانشمندان میگویند قطرات باران بر خلاف اسمشان شبیه قطره نیستند. وقتی مولکولهای آب قبل از سقوط در جو متراکم و به یکدیگر متصل میشوند، شکلی کم و بیش کروی را تشکیل میدهند. حین سقوط، با فشار هوا مواجه میشوند و کف دانههای باران صاف میشود بهطوریکه درنهایت شکلی شبیه نان همبرگر به خود میگیرند.
شکل ابرها باران را پیشبینی میکند
وجود ابر «کومولونیمبوس» در آسمان یعنی تقریبا میتوانید مطمئن باشید که تا 24 ساعت آینده باران خواهد بارید. این ابر که اسمش را از دو واژه لاتین «کومولوس» بهمعنی انباشته و «نیمبوس» بهمعنی «باران» گرفته است، ظاهری بلند و پفکرده دارد؛ رنگ قسمت فوقانیاش متمایل به آبی است و زیرپایه آن بسیار تیره دیده میشود.
باران همیشه زمین را خیس نمیکند
در مکانهای گرموخشک، باران پیش از رسیدن به زمین تبخیر میشود. در اصطلاح محیطزیستی به این نوع بارشها «باران خیالی» میگویند. پردههای بارانی، آویزان از آسمان دیده میشوند و درعینحال موجودات زنده زیر آن پردهها، از کمبود آب رنج میبرند. بعد هم ابرها در آسمان پراکنده میشوند و باران بدون اینکه هیچ رد و نشانی از خودش بهجا بگذارد، تمام میشود.
علاقه به بوی باران دلیل علمی دارد
آب بویی ندارد، پس چرا باران پس از باریدن عطری مطبوع تولید میکند؟ خب ماجرا به یک ترکیب آلی بهنام «ژئوسمین» برمیگردد که توسط باکتریهای ساکن در خاک ایجاد میشود. هنگامی که باران میبارد، حفرههای هوایی ایجاد میکند که حاوی مقادیر کمی ژئوسمین است. باران این حفرههای هوا را به دام میاندازد و با رهاسازیشان ژئوسمین را در هوا پراکنده میکند؛ از آنجا سفر بوی دلچسب به ریههای ما آغاز میشود. بد نیست بدانید که بوی باران برای خودش اسمی اختصاصی دارد؛ «پتریکور».
کمبارانترین نقطه زمین، بیابان نیست
وقتی درباره کمبارشترین مکان روی زمین حرف زده میشود، خیلیها ممکن است به فکر بیابانها بیفتند اما درواقع رکورد در اختیار قطبجنوب است. خب البته این قاره از یخ پوشیده شدهاست اما منطقه کمبارش لزوما قرار نیست خشک و بیآبوعلف باشد. آنچه قطب جنوب را به این عنوان رسانده، بارش سالانه 16.5 سانتیمتری آن است. در سمت دیگر طیف، پربارانترین منطقه زمین، شهر «لورو» در کلمبیاست که سالانه بیش از هزار و 270 سانتیمتر بارندگی دارد.
منبع: readersdigest.com
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
من کیام؟
من محسن شهرآیینی هستم، 34 ساله، دانشآموخته مهندسیپزشکی در مقطع کارشناسی و هم اکنون در بخش تولید تجهیزات پزشکی مشغول کار هستم.
مهندسیپزشکی دقیقا یعنی چی؟
رشته مهندسیپزشکی در چهار گرایش بایوالکتریک، بایومکانیک، بایومواد و بالینی، در فرایند تشخیص و درمان بیماریها به پزشکان کمک میکند. چطور؟ خب دستگاهها و تجهیزاتی که در پزشکی استفاده می شود، به دست متخصصان این رشته، طراحی، ساخته، نگهداری و تعمیر میشود. در کشورهای پیشرفته، در کنار پزشک همیشه یک مهندسپزشک هم حضور دارد اما در ایران، ماجرا کمی متفاوت است. این رشته که اصولا در جهان رشته نوپایی است، در ایران هم عمر بسیار کوتاهی دارد و خب چندان تخصصی عمل نمیکند؛ دانشآموختههای مهندسیپزشکی ما عموما در بخش فروش و بازاریابی محصولات پزشکی مشغول کار میشوند در حالی که برای فروش و بازاریابی، لازم نیست مهندسیپزشکی بخوانید بلکه کافی است فنبیان و اطلاعات عمومی خوبی داشتهباشید.
یک مهندسپزشک چه کارهایی انجام میدهد؟
شما متناسب با گرایش تحصیلیتان، میتوانید بهعنوان متخصص تجهیزات پزشکی در بیمارستانها مشغول کار شوید، به طراحی و تولید تجهیزات پزشکی بپردازید، در شرکتهای واردات، پخش و توزیع تجهیزات کار کنید یا در مقاطع بالا ادامهتحصیل بدهید و در دانشگاه تدریس کنید. نکته مهم این است که بدانید شانس و داشتن ارتباطات و لینکهای قوی در این رشته، خیلی به کمکتان میآید. درآمد شما هم بستگی به همین موضوع دارد. بعضی از دانشآموختههای مهندسیپزشکی درنهایت بهعنوان کارمند در ادارات دولتی با حقوق قانون کار استخدام میشوند و بعضیها با راهاندازی مجموعههای تولیدی و وارداتی به درآمدهای چند ده میلیاردی در سال میرسند.
چه کسانی در این رشته موفقترند؟
کسانی که درکنار تحصیل در دانشگاه، به روشهای مختلف دانش و مهارتشان را بالا میبرند. در رشته مهندسیپزشکی، درس خواندن و حتی خوب درس خواندن، کافی نیست. اگر میخواهید وقتی از دانشگاه بیرون میآیید، حرفی برای گفتن داشته باشید، لازم است با مطالعه آزاد بر مباحث علمی مسلط شوید و با گذراندن دورههای کارآموزی، از نظر فنی خودتان را قوی کنید.
چه تصورات اشتباهی درباره مهندسیپزشکی وجود دارد؟
خیلیها مهندسی پزشکی را بدون این که شناخت درستی از این رشته داشته باشند، صرفا بهدلیل اسم جذاب و دهانپرکنش یا براساس رتبه کنکورشان انتخاب میکنند.
خانوادههایی که دلشان میخواهد بچههایشان در رشتههای بهنظر خودشان شیک و باکلاس درس بخوانند هم به این اشتباه دامن میزنند. اگر همین الان از ورودیهای جدید مهندسی پزشکی بپرسید که در چهارسال آینده با چه چیزی مواجه خواهند بود، خیلیهایشان جواب درستی به شما نمیدهند. پیشنهاد من این است که بچهها درباره واحدهای درسی هر گرایش و بازار کار آن در شهر خودشان تحقیق کنند. خیلی از همدورهایهای من، حالا یا شغلهای غیرمرتبط با مدرکشان دارند یا چون زمینه شغلی کافی وجود نداشته، مهاجرت کردهاند.
شغل من چه سختیها و جذابیتهایی دارد؟
در حوزه تولید، مشکلات زیادی وجود دارد. در بازار، جنس وارداتی فراوان است و توان تولیدکننده برای رقابت، بسیار کم. مواد اولیه باکیفیت و قیمت مناسب، بهسختی فراهم میشود. فرایند مجوز گرفتن برای تولید، پر از دستانداز و زمانبر است. خلاصه اصلا کار آسانی نیست ولی وقتی به این فکر میکنیم که میتوانیم مواد خام را به کالایی مفید و موثر برای جامعه تبدیل و در جریان این تولید، برای عده دیگری هم فرصت اشتغال فراهم کنیم، سختیها قابلتحمل میشود و جذابیتهای کارمان، به چشم میآید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یک فیلمساز از تمام ابزارهای موجود برای انتقال بهتر حرفش به مخاطب، استفاده میکند. بعضی از این ابزارها مثل نور، صدا، صحنه و... توجه ما را بهسرعت به خودشان جلب میکنند و میتوانیم بهراحتی درباره هدف هرکدامشان در فیلم صحبت کنیم اما ابزارهای ظریفتری هم وجود دارند که چنان با فیلم درهم میآمیزند که اغلب از چشم مخاطبهای غیرحرفهای پنهان میمانند، گرچه تأثیر خود را میگذارند. یکی از این ابزارها، رنگ است. درباره درجهبندی رنگ، تصحیح رنگ یا کیفیت رنگ دوربینهای مختلف حرف نمیزنیم. موضوع، ایفای نقش رنگ بهعنوان یک شخصیت در فیلمنامه است. در ادامه اهمیت رنگ در سینما را بهتر میشناسیم.
تمهای رنگی
هر فیلمسازی متناسب با حالوهوای اثرش، رنگها را به شیوه خاصی بهکار میگیرد. آشنا شدن با تمهای رنگی به ما کمک میکند ضمن لذت بردن از این ابزار ظریف، کارکردش را در فیلم بهتر درک کنیم.
تکرنگ
تم «تکرنگ» همانطور که از اسمش پیداست، از یک رنگ واحد در سرتاسر فیلم استفاده میکند. این رنگ غالب با سایهها، تهرنگها و تنهای متفاوتی از خود همراه میشود. تم تکرنگ، پالتی مینیمالیستی و ازنظر بصری بسیار محجوب است. در فیلم «مدفون- Buried» اثر «رودریگو کورتس»، شخصیت فیلم «پل کانروی» با بازی «رایان رینولدز» راننده کامیون آمریکایی است که در عراق کار میکند. پل، از خواب بیدار میشود و خود را در تابوتی میبیند که زیر زمین مدفون شدهاست. تم تکرنگ سبز در این صحنه، احساس بهدام افتادن قهرمان و ترس از فضای بسته را بهخوبی القا میکند.
مشابه
تم «مشابه» از رنگهایی ساخته شدهاست که در چرخه رنگ، در مجاورت یکدیگر قرار میگیرند. پالت رنگی مشابه، حالوهوایی یکدست و آرامبخش به اثر میدهد چون رنگهای آن بههم مرتبط هستند. فیلم «بابل» اثر «آلخاندرو گونزالس» با لحظهای لذتبخش به پایان میرسد. استفاده مناسب از تم رنگی مشابه، به برجسته کردن لحظات احساسی پدرانه در فیلم کمک زیادی کردهاست. در تصویر، نمایی از فیلم را میبینید که «برد پیت» در نقش «ریچارد جونز» با تم رنگی مشابه آبی، به تصویر کشیده شدهاست.
مکمل
تم «مکمل» از رنگهایی تشکیل شدهاست که در چرخه رنگ، مقابل یکدیگر قرار دارند. رنگهای مکمل را وقتی در مجاورت هم قرار بدهیم، یکدیگر را روشنتر و موکدتر نشان میدهند. در فیلم «مصمم به کشتن- Dressed to Kill» اثر «برایان دیپالما» در صحنه موزه، رنگ سفید لباس «انجی دیکسون» و سیاهی لباس غریبه مرموز، از عذابی قریبالوقوع خبر میدهد.
رنگها و احساسات
رنگها در القای احساسات مختلف، خیلی خوب عمل میکنند بهشرط آنکه بهجا و درست بهکار بروند. در ادامه، با کاربرد و معنی چند رنگ آشنا میشوید.
نارنجی
نماد گرما، اشتیاق، دوستی، شادی و نشاط است. در فیلم «مریخی» اثر «ریدلی اسکات»، رنگ نارنجی، عزم راسخ فضانورد برای بازگشت به زمین پس از گیر افتادن در یک سیاره متخاصم را نشان میدهد.
زرد
نشاندهنده جنون، بیماری، ناامنی، وسواس و خیانت است. در «جوکر» ساخته «تاد فیلیپس»، حالت ذهنی شخصیت «آرتور فلک» با بازی «خواکین فونیکس» دارای مشکل روان با رنگ زرد بیان میشود.
سبز
بیانگر ناپختگی، فساد، شوم بودن و حسادت است. در فیلم «انگل» رنگ سبز نشاندهنده نقشههای فریبنده خانواده «کیم» است برای تصرف موقعیت خانوادهای ثروتمند.
منبع: flickside.com
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نام نویسنده: منصور علیمرادی
ناشر: داستان جمعه
گروه سنی: ۱۰+ سالهها
چهار پسر نوجوان بهنامهای «مسعود»، «نعیم»، «بهزاد» و «عسکر» سالهاست با هم دوست هستند. مسعود، خالیبند است و ماجراهای بامزه و باورنکردنی تعریف میکند. نعیم، عاشق سینماست و فیلمهای زیادی دیده. بهزاد، اهل کتاب و مطالعه است و اطلاعات زیادی دارد. عسکر به فوتبال علاقهمند است و با خودش فوتبال بازی میکند. مسعود ماجراهایی از برج کبوترخانه تعریف میکند اما دوستانش باور نمیکنند. او پیشنهاد میکند با هم به آنجا بروند و آن را ببینند، تازه شاید یک گنج هم پیدا کنند و پولدار شوند. بچهها به زیرزمین برج میروند اما بعد از یکی دو ساعت متوجه میشوند باتری چراغقوهشان ضعیف است. تصمیم میگیرند برگردند و روز بعد با امکانات بیشتری بیایند اما راه خارج شدن را گم میکنند. رمان «جنهای برج کبوترخانه» داستان امید و تلاش چهار نوجوان برای بیرون رفتن از این شهر زیرزمینی است. با خواندن رمان، با این چهار دوست همراه میشوید. با آنها میترسید، مثل آنها غمگین میشوید و همصدا با آنها میخندید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چرا بعضیها یهو آدم رو صدا میزنن و بعد میگن: «عه یادم رفت، نمیدونی چی میخواستم بگم؟» تو که میخواستی بگی، نمیدونی، من که هنوز نشنیدم چرا بدونم؟
از این جالبتر هم هست. میگن کیروش بعد از بازی با انگلستان از کمک مربی تیم پرسیده: «تو نمیدونی چرا روزبه چشمی رو تو ترکیب گذاشتم؟»
چرا سوالاتی رو که سرامتحان حل نمیشه، تو سرویس بهداشتی میتونیم حل کنیم؟
عه چه جالب! پس بیزحمت ایندفعه فکر کن ببین چرا کیروش، «علی کریمی» رو هم تو ترکیب بازی با انگلستان گذاشته بود؟
یه سوال علمی داشتم؛ چرا کوکوسبزی رو قبل از خوردن دوست نداریم اما شروع که میکنیم، دیگه نمیشه بیخیالش شد؟
چرا هیچکس از فوتبال سوال نمیکنه؟ یعنی برای هیچکدومتون سوال نیست چرا بعد از مصدومیت بیرانوند، عابدزاده بازی نکرد و حسینی رفت تا 6 تا بخوره؟
من یک سوال فوتبالی دارم؛ چرا من موقع تماشای فوتبال خوابم میگیره؟ مگه ورزش هیجانانگیزی نیست؟
ممنون از سوال خوبی که پرسیدین. علتش اینه که شما بازی رو با صدا گوش میدین. صدای گزارشگر رو قطع کنین تا خوابتون نگیره و لذت ببرین.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تا اینجا به بررسی برزیل، آلمان، فرانسه و آرژانتین بهعنوان مدعیان جدی قهرمانی در جام 2022 قطر پرداختیم اما مدعی بعدی این جام، همگروهی تیم ایران است؛ یعنی انگلستان. تیمی که بعد از بازی روز دوشنبه با تیم ملی کشورمان دیگر نیازی به معرفی ندارد. انگلستان که یکبار قهرمان جهان هم شده، در جام قبلی به مقام چهارمی رسید و در مسابقات یورو هم نایبقهرمان شد. این تیم طی سالهای اخیر با هدایت «ساوتگیت» روند خوبی داشته و از فوتبال سنتی انگلستان فاصله گرفته است. تیمی که با چند مصدوم شاخص مثل «ریس جیمز» و «کایل واکر» به این جام رسید اما چنان نیمکت پروپیمانی دارد که میتواند به اندازه دو تیم مدعی، بازیکن روانه زمین کند. هرچند تیمملی کشورمان بهخاطر تغییر تاکتیک عجیب توسط کیروش اصلا خوب بازی نکرد اما خط حمله ویرانگر انگلستان هم ثابت کرد با تیمی مدعی طرف هستیم. حضور «استرلینگ»، «راشفورد»، «گریلیش»، «ساکا» و در رأس آنها کاپیتان «هریکین» باعث شده با تیمی قدرتمند در فاز تهاجمی طرف باشیم که با سیستم 1-3-2-4 بازی میکند. در بازی یک شنبه دیدیم که دو هافبک دفاعی این تیم مقابل ایران به خط حمله اضافه میشدند و وینگرها هم که پشت کین بازی میکردند، بهخاطر سرعت زیاد و قدرت دریبلینگ زیاد بهراحتی مدافعان مضطرب ما را پشتسر میگذاشتند. با این حساب سهشیرها را باید یکی از مدعیان جدی جام دانست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.