- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رابطهتان با موزهها چطور است؟ جزو آنهایی هستید که پایشان به موزه نمیرسد مگر اردوی اجباری مدرسه در کار باشد و هنگام گشتن لابهلای ورقهای تاریخ، دایم خمیازه میکشند؟ شاید هم جزو گروه شیفتگان موزه باشید که دفترچه بهدست با نفسِ حبس شده توی سینه، مثل عتیقهشناسی خبره تکتک اشیای موزه را میکاوند. جزو هر گروهی که باشید، اصلا نمیتوانید پیشبینی کنید که اگر پا به موزهای خوشمزه بگذارید، واکنشتان چه خواهد بود. موزه هم مگر خوشمزه میشود؟ خودتان ببینید.
موزه شکلات فرانسه
موزه شکلات در فرانسه، ادای احترامی است به این خوردنی شگفتانگیز. در این موزه همه چیز شکلاتی است؛ آبنمایی که کاملا از جنس شکلات ساخته شده با فوارهای از شکلات مایع، مجسمههای غولپیکری که وزنشان به 100کیلوگرم میرسد و تندیس شخصیتهای سینمایی و کارتونی. قدم زدن در این موزه برای شکلاتدوستان، آزمونِ اراده است!
موزه پنیر هلند
اسم هلند که میآید، خیلیها یاد گل لاله میافتند اما بزرگترین و مهمترین محصول صادراتی این کشور، پنیرش است؛ به طور خاص، پنیر «ادام» و «گودا». پس جای تعجب ندارد که پایتخت این کشور، میزبان موزه پنیر باشد. معرفی مراحل ساخت پنیر، آشنایی با فرایند شیردوشی، تاریخچه انواع پنیر و تستهای کوچکی از پنیرهای جورواجور، بخشی از جذابیتهای این موزه دوستداشتنی است.
موزه بستنی ایتالیا
ایتالیاییها روی صنعت بستنیسازیشان حساسیت خیلی زیادی دارند؛ این موضوع را کسانی که به موزه جلاتوی بولونیا سر زدهاند، تأیید میکنند. این موزه در کارخانهای واقع شده است که زمانی متعلق به سازنده اولین دستگاه بستنیساز جهان بود. جعبههایی که بستنیفروشهای قدیمی در آنها جلاتو میفروختند، ابزارهای بستنیسازی و کارگاه آموزشی واحدهای جلاتولوژی، چیزهایی است که بازدیدکنندگان موزه از آنها دیدن میکنند.
موزه سیبزمینی سرخ کرده بلژیک
«بروژ»، یکی از لذیذترین موزههای جهان را در خود جای داده است؛ سیبزمینی سرخکرده. تاریخچه کشت سیبزمینی در مناطق مختلف دنیا، نقاشیهای معروف از این خوراکی محبوب و از همه مهمتر انواع سیب
زمینی های سرخکرده آماده خوردن، این موزه را به جاذبه گردشگری بروژ تبدیل کرده است.
موزه پیتزا آمریکا
موزه پیتزا در آمریکا، در محل اولین پیتزا فروشی این شهر، محلی برای گردهم آوردن یادگاریهای پیتزایی است؛ منوها، اولین تابه پیتزا، عروسکهای تبلیغاتی، دستور اصلی سس مخصوص که یکی از کارکنان رستوران آن را روی دستمال کاغذی نوشته است و خلاصه هرچیزی مرتبط با این غذای بیرقیب را میتوان در موزه پیتزا پیدا کرد.
موزه نودل فنجانی ژاپن
موزه نودل فنجانی، یکی از چندین موزه نودل در ژاپن است که میزان عشق مردم این کشور را به این غذا نشان میدهد. ایستگاه آشپزی، کارگاهی برای آموزش بستهبندی نودل فنجانی و فضای بازی که در آن بچهها نقش رشتههایی را بازی میکنند که در یک کارخانه نودلسازی مشغول کارند، بخشهای جالب این موزه هستند.
منبع: readersdigest.com
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دریاچه «ناترون» یکی از حیرتانگیزترین نقاط جهان است که سطحی سرخ و به شدت قلیایی دارد. این دریاچه در تانزانیا و در خاک آفریقا واقع شدهاست و زندگی در آن جریان ندارد. به دلیل حالوهوای عجیبی که بر ناترون حاکم است، درمیان مردم محلی به گورستان پرندگان مشهور شده است. این دریاچه اسرارآمیز بیشتر شبیه لوکیشن فیلمهای تخیلی هالیوود است تا یک دریاچه معمولی در دل طبیعت، اما چرا؟ میزان PH این دریاچه برابر ۱۰٫۵ است، تبخیر آب سبب میشود غلظت قلیاییاش افزایش پیدا کند و مواد معدنی آتشفشانی کوههای اطراف هم به آن شدت میدهد. بنابراین میزان «کربنات سدیم» یعنی همان مادهای که برای فرایند مومیایی کردن در مصر باستان استفاده میشدهاست، در این دریاچه افزایش پیدا میکند. این ویژگی، منطقه را به سرزمینی سرخ و سوزان تبدیل و جانداران را با خاصیت سوزانندگیاش غافلگیر میکند؛ به این ترتیب که ابتدا پوست و چشم موجودات دچار سوختگی میشود و با گذشت زمان تبدیل به مومیایی میشوند. جالب است بدانید که آب بسیار شور این دریاچه برای همه پرندهها مضر است اما برای فلامینگوها، ماهیهای قلیایی و باکتریهای نمک دوست، شرایطی بسیار مناسب و مطبوع دارد. «نیک برنت»، عکاس معروف انگلیسی با ثبت تصاویر منحصربهفرد و خلاقانه از این دریاچه و پرندگان مومیایی شدهاش، موفق شده است این منطقه را بهعنوان یکی از عجیبترین مکان های جهان معرفی کند. نیک، فسیل پرندگان مختلفی را روی شاخه درختان قرار داده و از آنها عکاسی کرده است. این طور بهنظر میرسد که پرندگان به محض نشستن روی شاخه درخت به سنگ تبدیل شدهاند. بلافاصله بعد از انتشار این تصاویر در نشریات، توجه دانشمندان برای بررسیهای بیشتر به ناترون جلب شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
من کیام؟
سمیه ورشوی هستم، دانشآموخته دکترای جامعهشناسی اقتصادیوتوسعه و کارشناسیارشد پژوهشگری اجتماعی از دانشگاه فردوسی مشهد. من پژوهشگر و مدرس دانشگاه و مدرسه هستم.
یک جامعهشناس دقیقا چه کار میکند؟
جامعهشناس به ارتباط میان کنشهای اجتماعی و ساختارهای اجتماعی میپردازد و معتقد است افراد نه به صورت تنها و به دور از جامعه بلکه تحتتأثیر ساختارها و مطابق با فرهنگ و گروهی که در آن هستند، عمل میکنند. آنچه از دید دیگران عادی و یکنواخت است، برای جامعهشناس مسئله است. او باید تحلیل جمعی از وقایع ارائه دهد پس میتواند همهجا وجود داشته باشد؛ به این ترتیب یک جامعهشناس میتواند متخصص خانواده یا جوانان باشد. در حوزه مسائل و آسیبهای اجتماعی کار کند یا جامعهشناس حوزه ارتباطات یا شغل باشد. جامعهشناسها میتوانند به مسائل توسعهای و صنعت بپردازند و به اقتصاد از دیدگاه جامعهشناسی توجه کنند. روی حوزه زنان یا مردان متمرکز باشند، در بخش شهری، روستایی و ایلات و عشایر مشغول کار شوند یا به مسائل خاص در دورههای زمانی گذشته و آینده بپردازند.
جذاب ترین بخش شغل من چیست؟
آن جایی که راه پرپیچ و خم پژوهش طی میشود و به یافتههای جدیدی دست پیدا میکنیم. وقتی وارد حوزهای از مسائل اجتماعی میشویم، به دنبال آن هستیم که بفهمیم مسئله چه بوده، تحتتاثیر چه عواملی قرار داشته، چگونه بهوجود آمدهاست و... . برای این موضوع باید وارد میدان شد، باید با مردم بود، وارد سازمانها کارخانهها ، مدارس ، دانشگاهها ، خیابانها و بازارها شد. بحث و گفتوگو، آزمایش، مشاهده عمیق، سوالات ساختاریافته و غوطهور شدن لابهلای کتاب های تاریخی لازم است. تمام مراحل پژوهش جذاب است؛ از ابتدا تا انتها که سعی در بیرون رفتن از ابهامات داری تا وقتی که نتیجه خودت را با کار دیگر محققان مقایسه میکنی. وقتی یک مسئله را به صورت دقیق و عمیق شناسایی میکنی و برای برونرفت از آن راهحل ارائه میدهی، سبکبال میشوی و به این فکر میکنی که مسئلهای دیگر منتظر توست.
من در حرفهام با چه سختیهایی روبهرو هستم؟
سختی حرفه من، پیدا کردن افرادی است که پاسخگو باشند. در جامعهشناسی، اعتماد به جامعهشناس و علم اوست که میتواند برای برنامهریزیها مفید باشد، اما اقناع مدیران و کارفرمایانی که به دشواری تن به مطالعات اجتماعی میدهند و سیاستگذارانی که یقین ندارند بدون نتایج یافتههای یک جامعهشناس نمیتوان سیاستها را چید، از سختیهای کار ماست. همچنین برای تأمین هزینههای تحقیق، حامی مالی نیاز است تا جامعهشناس بتواند فارغ از مسائل مالی تحقیقش را انجام دهد.
یک جامعهشناس باید چه ویژگیها، روحیات و مهارتهایی داشته باشد؟
کسانی در این شغل موفق هستند که از کنار فهم دروس دانشگاهی بهسادگی عبور نمیکنند و بینش نظری عمیقی کسب کردهاند، مشاهدهگران خوبی هستند، از اخبار روز مطلعاند و مدام در حال تحلیل دادههای داخلی و جهانی هستند. از کنار مسائل کوچک بهآسانی عبور نمیکنند، در تحلیلهایشان قضاوت ارزشی ندارند و از نگاه تیزبین و باریکبینشان هیچ چیزی پنهان نمیماند. یک جامعهشناس خوب در راه پرپیچ وخم تحقیقات اجتماعی ناامید نمیشود و شکستها را مقدمه پیروزی میداند.
شما باید چه چیزهایی درباره درآمد و دورنمای حرفهای جامعهشناسی بدانید؟
گاهی در مسیر حرفهایتان دچار ناملایماتی میشوید ولی باید با سختیها بجنگید تا یک جامعهشناس واقعی باشید. اگر خواستید مانند خیلی از کسانی که جامعهشناسی خوانده اند، یک جامعهشناس درحاشیه و اداری و دستگاهی باشید، وارد کادر اداری سازمانها و نهادها شوید یا استاد و معلمی باشید که همان کاری را انجام میدهد که از او میخواهند، میتوانید از حقوق و مزایای این شغلها منتفع شوید.
البته میتوان در این مشاغل بود ولی آرام و درحاشیه نبود و برای پژوهش و تحقیق وقت گذاشت اما اگر خواستید یک جامعهشناس واقعی شوید، باید با سختیهایش زندگی کنید، درکنار مردم باشید و ناملایمات روزگار را بچشید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئالیسم در سینما، موضوعی بحثبرانگیز است که بسته به دوره زمانی و ژانری که فیلم در آن ساخته شدهاست، میتواند متفاوت باشد. بنابراین با یک مفهوم ثابت و جهانشمول سروکار نداریم، با این حال یک نکته کلیدی که درباره آن میتوانیم بگوییم این است؛ رئالیسم، به معنی واقعبینانه بودن نیست بلکه به باورپذیری داستان و کنش شخصیت در آن اشاره دارد.
واقعگرایی در ژانر علمی- تخیلی
حالا که رئالیسم را کم وبیش شناختیم، تعجبی ندارد اگر بگوییم واقعگرایی به درامهای خانوادگی مثل «داستان ازدواج» یا درامهای تاریخی مانند «فهرست شیندلر» منحصر نمیشود و میتواند به ژانرهای علمی- تخیلی و فانتزی بسط پیدا کند. برای مثال، در فیلم علمی- تخیلی و ترسناک «بیگانه- 1979» مواجهه خدمه فضاپیمای «نوسترومو» با موجود فضایی و واکنششان به آن، مطابق با رئالیسم است؛ موضوع فیلم، تخیلی است اما درعین حال منطقی. ما با موقعیت خیالی شخصیتها، ارتباط برقرار و ترس آنها را درک میکنیم.
حالا آمادهاید انواع رئالیسم را بشناسیم؟
نئو رئالیسم
یکی از اولین نسخههای رئالیسم سینمایی، نئورئالیسم ایتالیایی است. دوران طلایی سینمایی در دهههای 40 و 50 که عمدتا مبتنی بر داستانهای طبقه کارگر است. این فیلمها تقریبا به طور کامل در لوکیشن فیلمبرداری میشدند، نه در استودیو که همین لوکیشنهای واقعی به باورپذیری فیلمها میافزود. کارگردانها عامدانه هنرپیشههای آماتور را به کار میگرفتند تا حسی واقعی به فیلم بدهند. برای آشنایی با نئورئالیسم ایتالیایی، تماشای فیلم «دزد دوچرخه- 1948» توصیه میشود. داستان مردی که شغلش چسباندن آگهی به دیوارهاست و یک روز دوچرخهاش را میدزدند. مرد برای این که شغلش را از دست ندهد، باید هرچه زودتر دزد دوچرخهاش را پیدا کند.
رئالیسم مدرن
نسخه امروزی رئالیسم سینمایی، یعنی رئالیسم مدرن که از دهه 70 شروع شد و تا امروز ادامه دارد، بر مبارزات روزمره مردم - متأثر از سیاست و فقر- تمرکز دارد. هدف این نوع سینما تقلید از ماهیت زندگی واقعی است. درهم آمیختن غم و تاریکی و شادی در داستانهایی عمدتا ساده و سرراست، عنصر تعیین کننده رئالیسم مدرن است. برای آشنایی بیشتر میتوانید «این جا انگلستان است- 2006» را ببینید؛ داستان زندگی پسربچه بدبختی که بعد از دعوای خیابانی، با گروهی نژادپرست ولگرد آشنا میشود و آنها به بهترین دوستانش تبدیل میشوند.
رئالیسم جنایی
رئالیسم میتواند به ژانر جنایی هم بپیوندد و آثاری خلق کند که گرچه ظاهری اجتماعی دارند اما حسی شوم و ترسناک به مخاطب القا میکنند که معمولا تحملش سخت و دردناک است. فیلم گانگستری «شهر خدا- 2002» که به دنیای زیرزمینی جنایت علاقهمند است، داستان افزایش جرم و جنایت در حاشیه شهر «ریو دو ژانیرو» را در خلال سالهای دهه 60 تا 80 میلادی روایت میکند. چنین داستانهایی گرچه از زندگی واقعی ما بسیار دورند اما از جنبهای اتفاقا شبیه تجربه های ما هستند؛ زندگی بدون درخشش قهرمانی خاص.
رئالیسم روان شناختی
این نوع رئالیسم بر جهانبینی یک شخصیت تمرکز دارد و فیلم معمولا از زاویه دید یک قهرمان غیرعادی روایت میشود. رئالیسم روانشناختی، همه جنبههای استاندارد رئالیسم را ندارد و بر نسخهای متفاوت از واقعیت، مانور میدهد. فیلمهایی مانند «شاترآیلند- 2010» و «ذهن زیبا- 2001» در این دسته قرار میگیرند که واقعیت در آنها در ذهن شخصیتهای اصلی فیلم وجود دارد. نمونه به یادماندنی از این نوع رئالیسم را میتوانید در فیلم نوآر «ممنتو- 2000» ببینید. «کریستوفر نولان» از رئالیسم روانشناختی استفاده میکند تا داستان مردی را تعریف کند که بهدلیل حادثهای، حافظه کوتاهمدتش را ازدست میدهد و با کمک یکسری سرنخ سعی میکند قاتل همسرش را پیدا کند و از او انتقام بگیرد.
منبع: freelancevideocollective.com
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در بخش پایانی بررسی مدعیان جام، سه تیم آخری را که شانس قهرمانی دارند، بررسی میکنیم؛ اسپانیا با فوتبالی مبتنی بر مالکیت بالای توپ، پاسهای کوتاه و فوتبال باحوصله، پرتغال که نمونه اروپایی از فوتبال پرشور و تکنیکی برزیل است و کرواسی که فوتبالی منظم، با تکیه بر خط هافبک قوی ارائه میکند.
اسپانیا ترکیب جوانی و تجربه
اسپانیا قهرمان جامجهانی 2010 آفریقای جنوبی، امسال با نسلی تازه از فوتبالیستهایی روی کار آمده است که در آکادمی معروف «لاماسیا»ی ایالت «کاتالان» یاد گرفتهاند چطور با مالکیت بالا و حوصله دنبال نفوذ به دروازه حریف باشند. اسپانیا امسال دو ستاره جوان به نام «گاوی» و «پدری» دارد که در خط هافبک یادآور زوج دوستداشتنی «ژاوی» و «اینیستا» هستند. بازیکنان با تجربهای مثل «جوردی آلبا» و «بوسکتس» تلاش میکنند هیجان و شتاب جوانترها را تعدیل کنند. اسپانیا با این تیم امسال مدعی مهمی برای کسب جام خواهد بود.
پرتغال همه چیز در رونالدو خلاصه نمیشود
پرتغال یک تیم دوستداشتنی، پرمهره و پرشور است که بازیکنانش خلاقیت فردی را با تاکتیک و بازی جمعی به خوبی ترکیب میکنند و میتوانند بازیهای زیبایی رقم بزنند. برخلاف همیشه امسال تنها نقطه اتکای پرتغال رونالدو نیست، البته «کریس» کبیر دوست دارد در آخرین جامجهانی دوران فوتبالش یک فینال را تجربه کند و بازیکنان خوبی مثل «اوتاویو»، «ژائو کانسلو» و «ژائو فلیکس» به او کمک خواهند کرد. در این دوره خط دفاع پرتغال هم بازیکنان خوبی دارد و شانس تیم برای پیروزی را افزایش میدهد.
کرواسی جادوی پیرمردی به نام مودریچ
کرواسی، نایب قهرمان جام قبلی است و در قطر هم کاپیتان «لوکا مودریچ» را دارد با این تفاوت که لوکا 37ساله شده و زوج معروفش «راکیتیچ» را کنار خودش نمیبیند. کرواسی فوتبال با برنامه و منظمی دارد. بازیکنان این تیم عموما کمحاشیه هستند. به ظاهر بازیکنان این تیم که نگاه کنید؛ هیچ کدام از ویژگیهای ظاهری ستارههای تیمهای دیگر را ندارند. همین تمرکز روی کار حرفهای، فوتبال منظم و کارگروهی بدون ستاره سالاری باعث شده است این تیم بتواند درشمار مدعیان باشد و بدرخشد.
و اما حرف نهایی...
در این سلسله مطالب به بررسی هشت تیم مدعی قهرمانی پرداختیم، البته به این فهرست میشد هلند و چند تیم دیگر را هم اضافه کرد اما مطمئن باشید قهرمان جام خارج از این هشت تیم نخواهد بود. هرچند تماشای بازیها کمی معادلات را تغییر داد. تا این جای جام که حداقل دو بازی را از تمام مدعیان دیدیم، آرژانتین و آلمان اصلا درحد نامشان ظاهر نشدند. به ویژه آرژانتین که بیش از اندازه به مسی متکی است و با مهار احتمالی او عملا این تیم حرفی برای گفتن ندارد. در این بین، فرانسه بهرغم مصدومیت سه ستاره اصلیاش همچنان خوب ظاهر شد و اگر مصدومیت و محرومیتی برای بازیکنان فعلیاش رخ ندهد، میتواند درکنار برزیل و بعد هم انگلستان جزو سه تیم مدعی اول باشد. اسپانیا هم که نشان داده تیم جوانی است و تا آخر جام میتواند روند روحی و جسمی را حفظ کند. باید صبر کنیم و ببینیم در ادامه چه اتفاقی میافتد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ژاپنیها به فوتبال علاقه زیادی دارند و خیلیها موفقیتهای فوتبالی این کشور طی سه دهه اخیر را ناشی از ساخت آثاری مثل «فوتبالیستها» میدانند که باعث جذب نسل جوان به این ورزش شد. «قفل آبی» یکی از جدیدترین انیمههای ژاپنی است که داستانش تلفیقی است از همان کارتون محبوب «فوتبالیستها» و سریالهای محبوبی مثل «بازی مرکب» و «آلیس در سرزمین مرزی».
مسابقهای برای انتخاب مهاجم ثابت تیم
فدراسیون فوتبال ژاپن برای رسیدن این تیم به قهرمانی در جامجهانی، یک مربی مرموز به نام «جین پاچی» را استخدام میکند. جین پاچی معتقد است همهچیز برای قهرمانی این کشور در جام آماده است بهجز اینکه تیم از نبود یک مهاجم خودخواه و زهردار که تشنه گلزنی باشد و نتیجه زحمات دیگران را بهثمر برساند، رنج میبرد. برای همین سازمان عجیبی به نام «قفل آبی» را راهاندازی میکند. 400 نفر از استعدادهای جوان فوتبال این کشور در قفل آبی دورهم جمع میشوند اما انتخاب مهاجم اصلی کار سادهای نیست و تا رسیدن یک نفر به مرحله آخر، هیچ کس حق خروج از سازمان را ندارد.
بازندهها برای همیشه محروم میشوند
چالشهای سخت شروع میشود و در هر مرحله چند نفر حذف میشوند تا در نهایت نفر برنده، بازیکن ثابت تیم شود. نفراتی که حذف میشوند برای همیشه حق حضور در تیم ملی ژاپن را نخواهند داشت و همین قانون بر حساسیت مسابقات اضافه میکند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.