
تعداد بازدید : 46
مردان کاملاً مریخی، زنان زمینی
درباره سریال خوشمحتوای «در انتهای شب» که سراغ چالشهای سبک زندگی زوجهای جوان رفته اما از یک اشکال مهم رنج میبرد یعنی ارائه تصویری اغراق شده از تعامل و تقابل زن و شوهر
مدتها بود که سینما و تلویزیون ما فقط و فقط در پی جذب مخاطب به سادهترین اشکالش بود و برای همین در محتوایش سهمی برای بهتصویر کشیدن درونیات پیچیده آدمها، رنجها و مشکلاتشان وجود نداشت. گاهی فیلمهایی در سینما تولید میشد که در عین داشتن محتوایی عمیق و فرمی قابل اعتنا، از برقراری ارتباط با بدنه مخاطب و نور انداختن روی مشکلات زندگی آدمها برای طیف فراگیری از مخاطبان عاجز بودند و لذا جریانساز نمیشدند. اما چند وقتی است که شبکه نمایش خانگی با آثاری چون «افعی تهران» و حالا «در انتهای شب» هم در جذب مخاطب موفق است، هم مخاطب را به کاوشی جدی میبرد در اعماق رنج و احساسات شخصیتها و روابط انسانیشان. سریالی که بهرغم نکات مثبت، در ارائه تصویری کامل از زنان و مردان جامعه ضعفهایی هم دارد.
نویسنده : سید مصطفی صابری | روزنامه نگار

«در انتهای شب» راوی قصه زوج کمابیش میانسالی است که روزگاری در کسوت استاد و دانشجوی رشته نقاشی در دانشگاه دلباخته هم شدند، با عشق و رویاهای زیاد زندگیشان را شروع کردند و پس از 10 سال واقعیتهای زندگی، شیرینی روزهای اول را پس زده و همهچیز در اوج تلخکامی است. زن که یک مدیر فرهنگی میانرده است و با تلاش زیاد و مدیریت زندگی توانسته خانهای در حاشیه شهر به نام پسرش بخرد، از مشکلات فرزند و بیمسئولیتی شوهرش به ستوه آمده و ناگهان طغیان میکند تا طلاق بگیرد. مرد میپذیرد و چالشهای تازهای در روابط آنها شکل میگیرد. مرد به سرعت دلباخته زنی در همسایگیشان میشود و زن کماکان نگران امتحانات بچه، اقساط خانه و... است.
آغاز یک راه خوب
«در انتهای شب» ساخته آیدا پناهنده اثری دغدغهمند است که روی سبکزندگی شهری طبقه متوسط در شرایط اقتصادی نابهسامان متمرکز شده. شرایطی که باعث شده آنها رویاهایشان را فراموش کنند و برای اداره حداقلی زندگی چنان بجنگند که خودشان را هم فراموش کنند و سرخورده شوند. اما این سرخوردگی برای مرد هنرمند داستان از جنس بیتفاوتی و بیاعتنایی به شرایط زندگی بروز میکند و برای زن با ناراحتی، خستگی، بغض، سیگار و عصبانیتهای مکرر. بههرحال توجه نمایش خانگی بهحوزه سبک زندگی حتی اگر نواقصی هم داشته باشد برای آغاز راه خوب است.
یک خانواده واقعی ایرانی
چرا تجربههایی چون «در انتهای شب» مفید هستند؟ باید برگردیم و جنس سریالهای تلویزیونی و نمایش خانگی را مرور کنیم. جاییکه ما عادت کرده بودیم در تلویزیون تصویری بدون عمق و کلیشهای از خانوادههای ایرانی ببینیم. خانههای بزرگ، سماور، حوض، چای و خانداداشی که میخواست همه خوشحال باشند و برادر کوچکتری که برای ارثیه بحران ایجاد میکرد. انگار جنس خانوادهها و دغدغههایشان در دهه شصت و هفتاد فریز مانده بود. وضعیت در شبکه نمایش خانگی هم تعریفی نداشت. آنجا همه خانوادهها پولدار هستند، در ویلاهای شیک زندگی میکنند و در حال توطئه، خلاف، معاملههای بزرگ و بازیهای کثیف برای ثروت و قدرت. اما حالا بعد از «افعی تهران» که از معدود سریالهای ایرانی در حوزه روانشناسی بود، با «در انتهای شب» تا حدودی سراغ حوزه سبکزندگی یک خانواده واقعی ایرانی و چالشهایش رفتیم.
چطور این مسیر را بهبود دهیم؟
لازمه اینکه بتوانیم اولین تجربهها را سمت بهترین تجربهها ببریم آن است که برخوردی واقعی با چنین آثاری داشته باشیم. ذوقزدگی ما از تماشای یک اثر دغدغهمند قابل درک است اما بهرغم اذعان به دستاوردهای فنی سریال که موضوع چنین مطلبی نیست، نمیتوانیم منکر اشکالات محتوایی اثر و تصویر ناقصی که از زنان و مردان ایرانی ارائه میدهد شویم؛ تصویری که چون دقیق نیست شاید نتواند راه حل درست را نشان دهد. در سریال با زنی طرفیم که کمی از موهایش سفید شده، همیشه خسته و ناراحت است، بار همه مشکلات را تنهایی به دوش میکشد و کاملاً کم آورده. زنی که پدرش که 30 سال در سینما بوده اجازه نداده دخترش هنرپیشه شود و او هم رشته نقاشی را انتخاب کرده است. زنی که واقعی است اما بخش زیادی از زنان جامعه را که بین اینهمه تلخی بازهم لبخند میزنند، شاد هستند و با نشاط به جنگ مشکلات میروند نمایندگی نمیکند.
مردان کاملاً مریخی
در مقابل شخصیت زن سریال که تماماً قربانی است و از هر طرف محاصره شده، مردی را میبینیم که معتقد است چون ازدواج کرده از رشد حرفهای بازمانده؛ برای همین حالا سرخورده است و چندان توجهی به زندگی و آینده ندارد، فقط میخواهد امروز را سپری کند. مردی که نیازهای روحی و جسمی همسرش را نادیده گرفته و فقط و فقط خودش را دیده. مردان دیگر سریال وضع بهتری ندارند، مدیری در شهرداری که متظاهر است و رفتار شعاری دارد. پدری که در ظاهر روشنفکر است اما بیاحترامی میکند، سیلی میزند و نمیتواند دیالوگی با دخترش برقرار کند.
مردان روشنفکرنما و ...
دو مرد هنرمند دیگر سریال هر دو کمابیش باسمهای هستند، یکی شبیه جوانان فیلمهای دهه هفتادی که اهل عشق و عاشقی در دانشگاه بودند و یکهو بعد از طلاق همکلاسیاش در دانشگاه به خودش اجازه داده به او نزدیک شود. دیگری نقاشی معروف که فکر پول است و طلاق رفقایش برایش ذرهای اهمیت ندارد. در این شهر زشت که روی زندگی آدمها سایه انداخته، شخصیت مرد سریال به پیرایش شهر اهمیت میدهد اما از خانوادهاش غافل شده و راحت دل به دیگری میدهد. انگار هیچ مردی خوب نیست و تمام خانمها یکسره رنج کشیده. برای همین میگوییم این تصویر باید اصلاح شود تا این سری آثار دغدغهمند اثرگذاری بیشتری داشته باشند. هرچند ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که آنچه گفتیم تا پایان قسمت پنجم موضوعیت دارد و شاید در قسمتهای بعدی این روند تعدیل شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 34
چرا برخی در روز تولدشان احساس خوبی ندارند؟
آیا تا به حال پیش آمده است که با نزدیک شدن روز تولدتان احساس ترس، اندوه یا سردرگمی سراغتان بیاید؟ اگر چنین است، شما تنها نیستید. متخصصان میگویند دلایلی وجود دارد که مغز شما در چنین روز شادی، احساس ناراحتی و اندوه کند. «ناتاشا تروجیلو» روانشناس به «یاهو لایف» میگوید: «روزهای تولد میتوانند به لحاظ عاطفی و احساسی پیچیده باشند چون مدام گذر زمان و راهی را که نمیتوانیم بازگردیم، یادآور میشوند. اگر سالهایی که گذشته با انتظارات جامعه از موفقیت مطابق نباشند، ما آنها را عمر تلفشده یا زمان از دسترفته میبینیم.» چنین است که روانشناسان به پدیدهای به نام «اندوه روز تولد» پرداخته و به عوامل پشت پردهای که در بروز آن نقش دارند، اشاره کردهاند.
چه چیز باعث «اندوه روز تولد» میشود؟
در ایجاد احساس ناامیدی، یا غم و اندوه در روز تولد عوامل متعددی میتوانند نقش داشته باشند، از جمله ترس از پیری، انتقاد و مقایسه، توقعات بسیار زیاد، صدمات روحی و از دست دادن. «یشل لنو» روانشناس، میگوید روز تولد معمولا کسانی را که «در برابر پیری و تغییر مقاومت میکنند»، بیشتر آزار میدهد. «کانچی ویجسکارا» روانشناس دیگر، میگوید مردم اغلب خود را از دریچه لنز انتقادی میبینند و منتقد درونیشان را بیدار میکنند. همین باعث میشود تا بین آنچه میخواستند به دست بیاورند و آنچه واقعا به دست آوردهاند، شکافی عمیق ببینند و احساس بیکفایتی کنند. فرهنگ مقایسه خود با دیگران که با ظهور شبکههای اجتماعی شدت یافته است، باعث میشود خود را با افراد همسنوسالتان مقایسه کنید و اگر احساس کنید از او کمتر موفقید، در روز تولدتان مضطرب شوید.
چگونه با اندوه روز تولد مبارزه کنیم؟
برای از بین بردن این حس ناخوشایند لازم نیست کارهای عجیبی بکنید. گاه انجام چند کار ساده هم میتواند حالوهوایتان را عوض کند. اگر در زادروزتان احساس اندوه و غم دارید، آن را انکار نکنید، بلکه این احساس را بپذیرید و با آن کنار بیایید چون فشار آوردن به خود برای تغییر روحیه، نتیجه معکوس میدهد. همچنین میتوانید به کمک دو یا چند دوست جشن بسیار سادهای داشته باشید. یا این که در این روز به تمرین ذهنآگاهی بپردازید، پیادهروی کنید و روز را کمی آرامتر سپری کنید. شکرگزاری برای آنچه دارید و شفقت با خود و خوددوستی از دیگر مواردی است که کمک میکند تا روز بهتری را پشت سر بگذارید. مهربان بودن با خود و کمی نفس تازه کردن در مسیر پرشتاب زندگی از جمله مواردی است که میتواند اندوه روز تولد را کمی کنار بزند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 37
پسر تنوعطلبم از خرید اسباببازی سیر نمیشود
پسری 5 ساله دارم که بینهایت تنوعطلب است. از خرید اسباببازی سیر نمیشود و هر روز میگوید که برایم یک اسباببازی بخر. هرچقدر هم میخرم، یک ساعت بازی میکند، دلش را میزند. چه کنم؟
نویسنده : فریده زاهدیمحبوب | روانشناسبالینی
مخاطب گرامی، این مشکل بسیاری از والدین است. در ادامه چند راهکار برای مدیریت درخواستهای خرید اسباببازی کودکان آورده شده است.
دلیل نخریدن اسباببازی را برایش توضیح دهید
وقتی فرزندتان درخواست اسباببازی میکند، به او گوش دهید و نشان دهید که درخواستش را درک کردهاید. این کار باعث میشود که او احساس کند شما به او توجه میکنید. اگر تصمیم گرفتید که درخواست او را رد کنید، دلیل آن را بهطور مختصر توضیح دهید. مثلاً بگویید: «ما الان برنامهای برای خرید اسباببازی نداریم».
فهرست آرزوها ایجاد کنید
یک فهرست از اسباببازیهایی که فرزندتان میخواهد تهیه کنید و به او بگویید که میتواند هر چند وقت یکبار یکی از آنها را انتخاب کند. این کار به او کمک میکند تا ارزش صبر و انتظار را بیاموزد. همین جا توصیه میشود یک سیستم پاداش برای رفتارهای خوب و انجام وظایف تعیین کنید. فرزندتان میتواند با جمعآوری امتیازها، اسباببازی جدیدی را به دست آورد.
اسباببازیهای کمتری در دسترس فرزندتان بگذارید
تعداد اسباببازیهایی را که در دسترس فرزندتان است، محدود کنید. این کار باعث میشود که او بیشتر از اسباببازیهای موجود استفاده کند و کمتر درخواست اسباببازی جدید کند. همچنین فرزندتان را تشویق کنید که با استفاده از اسباببازیهای موجود، بازیهای خلاقانه و جدیدی ایجاد کند. این کار به او کمک میکند تا از اسباببازیهایش بیشتر لذت ببرد.
قوانینی برای خرید اسباببازی
تعیین کنید
گفتهاید پسرم از خرید اسباببازی سیر نمیشود و هر روز میگوید که برایم یک اسباببازی بخر. برای مدیریت این ماجرا باید قوانینی برای خرید اسباببازی تعیین کنید. مثلاً بگویید که فقط در مناسبتهای خاص مانند تولد یا تعطیلات اسباببازی جدید خریداری میشود. همچنین فرزندتان را به فعالیتهای دیگری مانند نقاشی، خواندن کتاب، یا بازیهای گروهی تشویق کنید که نیاز به اسباببازی جدید ندارند.
مدیریت مالی را به پسرتان آموزش دهید
در حال حاضر فرصت بسیار خوبی است تا به فرزندتان ارزش پول و مدیریت مالی را آموزش دهید. مثلاً به او بگویید که باید مقداری از پول توجیبیاش را پسانداز کند تا بتواند اسباببازی جدید بخرد. همچنین میتوانید با دوستان و خانواده تبادل اسباببازی کنید یا اسباب بازیهای قدیمی را بازیافت کنید. این کار میتواند تنوع بیشتری به اسباببازیهای فرزندتان بدهد بدون این که نیاز به خرید اسباببازی جدید باشد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 13
4 اثر قابل توجه شبکههایاجتماعی بر عزتنفس
ما در عصری زندگی میکنیم که دور ماندن از شبکههای اجتماعی ممکن نیست؛ اما باید بدانیم که شبکههای اجتماعی به طرز غیر قابل باوری میتوانند تاثیرات قابل توجهی بر عزت نفس افراد داشته باشند. به گزارش «راهنماتو» چند مثال میگوییم.
1- مقایسههای اجتماعی| دیدن تصاویر و پستهای دیگران که به نظر میرسد زندگی کامل و بدون نقصی دارند، میتواند باعث شود افراد احساس کنند که زندگی آنها به اندازه کافی خوب نیست. این مقایسههای مکرر میتواند به احساس ناکافی بودن و کاهش عزت نفس منجر شود.
2- نیاز به تایید اجتماعی| بسیاری از افراد برای دریافت تایید اجتماعی و توجه بیشتر، به تعداد لایکها، نظرات و فالوئرها اهمیت زیادی میدهند. این وابستگی به تایید خارجی میتواند باعث شود افراد ارزش خود را بر اساس واکنشهای دیگران بسنجند که میتواند به نوسانات عزت نفس منجر شود.
3- فیلتر تصویر| استفاده از فیلترها و نرمافزارهای ویرایش عکس میتواند تصاویری غیرواقعی از افراد ایجاد کند. دیدن این تصاویر میتواند انتظارات غیرواقعی از ظاهر فیزیکی افراد ایجاد کند که به عدم رضایت از ظاهر و کاهش عزتنفس منجر میشود.
4- استرس و اضطراب| فعالیت مداوم در شبکههای اجتماعی و دریافت اطلاعات بیش از حد میتواند به استرس و اضطراب منجر شود که همین یکی از عوامل کاهش عزتنفس است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 5
ما و شما
راه ارتباطی با زندگی سلام
پیامک 2000999 و تلگرام 09354394576
* نکات خانم کارشناس درباره نیازهای اصلی رای اولیها، حرف حسابی بود که شنیده نمیشود. بهخصوص همان مباحث تحصیلی مثل کنکور و دانشگاه
و ... که نیاز به تحول بنیادین و اساسی دارد.
* جوانه، من نمیخوام تو تابستون برم کلاس، فقط میخوام بازی کنم و استراحت. واقعا سال سختی رو گذروندم و دیگه حوصله یادگیری و کلاس رو ندارم. مربوط به مطلب «تابستان را با این کلاسها بگذران!».
* 4 میلیون رای اولی داریم؟ عدد بالاییه و جالبه که تا امروز نه کارشناسهای تلویزیون درباره این ها از نامزدها چیزی پرسیدن و نه نامزدها گفتن که چه برنامهای برای اونها دارند.
* شامپوی بدون سولفات باز چیه؟ من حتی اسمش رو هم نشنیدم.
* همه دنیا نگران آینده استفاده کودکان و نوجوانان با این حجم زیاد از شبکههای اجتماعی هستن. شما هم نوشتین که یک مقام ارشد آمریکایی گفته که باید برچسب هشدار روی شبکههای اجتماعی زده بشه. خانوادهها خیلی باید مراقب باشن.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 38
یک شوهر «قوی» چه ویژگیهایی دارد؟

2- همدلی نشان میدهد
3- خطاهایش را گردن میگیرد
4- تمرین میکند شنونده فعال باشد
5- در سختیها تابآوری نشان میدهد
6- رویکرد مثبت خود را حفظ میکند
7- به همسرش احترام میگذارد
8- قابل اتکاست

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 25
چرا گاهی باید به دیدگاهمان شک کنیم؟
در سلسله مطالب «تفکر کارآمد» که در چهارده بخش تقدیمتان شد و از سایت روزنامه هم قابل دسترس است، این موضوع را مرور کردیم که چطور میتوانیم تفکرمان را از قالبهای همیشگی که بسیاری اوقات مملو از خطای شناختی است و ما را به انتخاب درستی نمیرساند، ارتقا دهیم و کارآمد کنیم. در این مطلب که آخرین بخش این سری مطالب است، به حلقه آخر این زنجیر یعنی «تفکر شکگرایانه» میپردازیم.
نویسنده : سیدسورنا ساداتی | روزنامهنگار موفقیت
ذهنی که خطا میکند
یکی از متفاوتترین کارهایی که در راستای یادگیری تفکر مؤثر میتوانیم انجام دهیم این است که هر لحظه تصور کنیم ممکن است اشتباه کرده باشیم. یک متفکر خوب قبل از هر چیز باید تا میزان بسیار زیادی شکاک باشد. هر لحظه باید بهخودمان یادآوری کنیم که ذهن انسان تا چه اندازه میتواند به شیوههای کوچک و بزرگ غیرقابل اطمینان باشد. مغز ما تمایل فاحشی به تعابیر و تفاسیر اشتباه دارد، دربرآورد زمان، مکان و فاصله خطا میکند و همینطور سوگیریها و علاقهمندیها باعث میشود گاهی بیدلیل از چیزی متنفر باشیم و با دلایل اشتباه یک چیز را بپذیریم.
اولین گام برای بهرهوری از ذهن
ما اولین قدم به سوی ذکاوت مؤثر را زمانی برمیداریم که بتوانیم تشخیص دهیم مغزمان از چه راههایی انکار میکند، دروغ میگوید، فرافکنی میکند و... موضوعی که برای هرکسی حال وهوای متمایزی هم دارد. اما خیلی از زمینهها برای همه یکسان است. بهطور مثال همیشه هنگام تصمیمهای مهم، مطمئن شوید که غذا و خواب کافی داشتید. افرادی که شک نمیکنند و به خود مطمئن هستند، این موضوع به آنها این حق کاذب را میدهد که برای چیزی که به نظرشان احمقانه و اشتباه میآید عصبانی شوند؛ یا در برابر کسانی که گمان میکنند آزارشان دادهاند از خشم منفجر شوند؛ بدون آنکه استدلال طرف مقابل را ارزیابی کنند.
فایده صفروصدی ندیدن دیدگاهها
فایده اینکه همیشه دیدگاهمان را حق مطلق تصور نکنیم آن است که میدانیم چیزی که امروز از آن مطمئنیم فردا ممکن است با دلایلی تازه اشتباه قلمداد شود. کسانیکه همهچیز را صفرو صدی نمیبینند میدانند ذهنشان ظرفیت بالایی برای خطا دارد و ممکن است آنها را گمراه کند؛ به همین دلیل هرگز به اظهارنظرهایی که نتوانند آن را پس بگیرند تمایلی ندارند. آنها اعتقاد دارند که ممکن است نظرشان کاملاً درست نباشد. حتی وقتی فکر میکنند ایدهای جذاب است همواره این احتمال را در نظر میگیرند که ممکن است جایگزینهای جالبتری هم برای آن وجود داشته باشد. آنها همیشه ایدههای فرد مخالف با خودشان را در نظر میگیرند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.