حکیمی پسران را پند همیداد که جانان پدر، هنر آموزید که ملک و دولت دنیا اعتماد را نشاید و سیم و زر در سفر بر محل خطراست. یا دزد به یک باره ببرد یا خواجه به تفاریق (اندک اندک) بخورد. اما هنرمند گر از دولت بیفتد غم نباشد که هنر در نفس خود دولت است. هر کجا که رود قدر بیند و در صدر نشیند و بی هنر لقمه چیند و سختی بیند.
برگرفته از گلستان سعدی