اگر به خاطراتمان رجوع کنیم، فیلمهای زیادی را به یاد می آوریم که نقش اول فیلم موتورسوار بود و موتورسیکلت به اندازه خود بازیگر، در فیلم اهمیت و کارکرد داشت.
در فیلم های قبل از انقلاب، این مسعود کیمیایی بود که هنرمندانه موتور را وارد سینما کرد؛ آن هم در حالی که شخصیت اصلی فیلم، زخمی در حال موتورسواری بود و ترانه فرهاد مهراد به گوش می رسید. طرفداران سینمای دهه 60 ایران اما میدانند که موتور، از ارکان اصلی ماجراجوییهای کاراکتر «جمشید هاشم پور» بر پرده سینما بود؛ مثلا در «عقرب» روی موتور حرکات عجیب و غریب میزد، دعوا میکرد، به دل کویر میرفت و خلافکاران را به سزای اعمالشان می رساند.
در دهه ۷۰، کارکرد دراماتیک موتور در فیلمها داشت فراموش می شد که فریبرز عربنیا در فیلم «سلطان»، دوباره به این وسیله دوست داشتنی در سینما، جانی دوباره بخشید؛ هرچند موتور دیگر کارکرد اکشن نداشت و بیشتر برای بالا بردن بار احساسی فیلم استفاده میشد. بعدها محمدرضا فروتن در «متولد ماه مهر» و «زیر پوست شهر» و پارسا پیروزفر در «اعتراض»، سوار بر موتور، عاشقی کردند و اشک ریختند و دردها را فریاد زدند. «نان، عشق، موتور هزار» هم از دیگر فیلمهایی بود که در آن از موتور استفاده شد و حواشی فراوانی داشت. در فیلمهای دفاع مقدسی هم موتور تریل، معمولا نقش اساسی داشت و خیلی وقت ها رزمندههایی تصویر می شدند که زیر آتش دشمن، سوار بر موتور از لابهلای نخلستانهای جنوب رد می شدند تا به خط مقدم برسند؛ «آخرین مرحله» با بازی حسین یاری و جهانبخش سلطانی، یکی از همین فیلمهاست. در کنار این بد نیست از فیلم های موتورمحور «آواز تهران» با بازی ابوالفضل پورعرب و «شب برهنه» هم یاد کنیم.
به غیر از این ها، فیلمهای دیگری هم بودند که موتورسواران به صورت دستهجمعی و گروهی، بر پرده ظاهر می شدند. حاتمیکیا در «بادیگارد» خیلی خوب از کارکرد موتور استفاده کرد و یکی از بهترین زمین خوردنها با موتور در سینمای ایران را طی یکی از تعقیب و گریزهای حاج حیدر، به تصویر کشید.