مصطفی میرجانیان - بعضی از آدم ها با ناامیدی میانه ای ندارند، حتی اگر محدودیتی سر راهشان قرار بگیرد، باز ناامید نمی شوند و تمام توان خود را به کار می گیرند تا بالاخره موفق شوند. «زهرا سالاری» یکی از همین آدم هاست. از همان هایی که شجاعانه به جنگ مشکلات می روند. زهرا نوجوان 13 ساله معلولی است با چندین مدال قهرمانی در والیبال نشسته؛ از مقام اول مسابقات کشوری گرفته تا مدال طلای مسابقات لیگ والیبال نشسته. مهمان این هفته جوانه، حرف های جالبی برای دوستانش دارد.
بدون مدال هم قهرمان هستم
ماجرای والیبالیست شدن زهرا خیلی ساده است. او در مدرسه والیبالیست ماهری بوده و یک روز به پیشنهاد مربی ورزشی اش، به صورت حرفه ای والیبال نشسته را شروع می کند. از زهرا می پرسم فکر می کردی روزی در والیبال نشسته مدال های خوش رنگی به دست بیاوری؟ او می گوید: «از همان اولین روزی که به والیبال نشسته آمدم، فکر می کردم برای خودم یک پا قهرمان هستم. اصلا هم کاری نداشتم به این که هنوز مدالی نگرفته ام یا هنوز تازه وارد این ورزش شده ام. با این که مدالی نگرفته بودم اما همیشه خودم را یک قهرمان فرض می کردم. در تمام این مدت تلاش کردم روزی مدال های خوش رنگی هم به دست بیاورم و در ظاهر هم یک قهرمان باشم» .
پرچم بالاست
زهرا درباره ورزش معلولین می گوید: «برخلاف عقیده دیگران که فکر می کنند ورزش معلولین سخت است، به نظر من ورزش کردن ما آدم های معلول شبیه بقیه آدم هاست. من فکر می کنم اگر هر آدمی چیزی را بخواهد و برایش تلاش کند، حتما به آن خواهد رسید. ما هم همین طور هستیم و برای خودمان هدف هایی داریم. چون کاری را که انجام می دهیم، دوست داریم، اصلا احساس سختی نمی کنیم» . زهرا ادامه می دهد: «خیلی ها فکر می کنند آدم های معلول همیشه عقب تر از دیگران هستند. اما به نظر من اگر خداوند چیزی را از کسی گرفته باشد حتما چیز دیگری را به او داده است، مثلا اگر یک نفر نابینا باشد ممکن است هوش بیشتری از یک آدم سالم داشته باشد. به همین دلیل ما آدم های معلول هم اگر بخواهیم می توانیم خیلی موفق باشیم» .
به افتخار معلولیت
زهرا ادامه می دهد: «من تنها ورزشکار خانواده هستم و در خانواده و فامیل همه من را یک قهرمان می شناسند. خب این خیلی حس خوبی به آدم می دهد. راستش من حتی افتخار می کنم معلول هستم. چون فکر می کنم اگر معلول نبودم شاید وارد این مسیر نمی شدم و از قهرمانی هم خبری نبود. اصلا من ورزش حرفه ای را شروع کردم تا خودم را به دیگران اثبات کنم و به همه بگویم یک آدم معلول هم می تواند پیشرفت کند. فقط لازم است او هم مثل بقیه آدم ها تلاش کند و دیگران هم او را مانند آدم های دیگر و به همان چشم ببینند» .