تعداد بازدید : 75
دنیا به روایت تصویر
آسوشیتد پرس| بازی بچه ها در سیلاب! هندوستان
رویترز| طراحی خط عابر پیاده به شکل گورخر! روسیه
کاترز نیوز| شیطنت یک روباه هنگام عکاسی، لندن
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 14
تفأل
هر چند ما بدیم تو ما را بدان مگیر
شاهانه ماجرای گناه گدا بگو
بر این فقیر نامه آن محتشم بخوان
با این گدا حکایت آن پادشا بگو
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دی روزنامه
تعداد بازدید : 38
روش دور زدن گرانی ها
نویسنده : علیرضا کاردار |طنزپرداز
این روزها که بحث اصلی و فرعی و شبانهروزی و بیرون و درون خانه پیر و جوان و زن و مرد و خلاصه تکتک سلولهای جامعه گرانی است، دیدیم بد نیست ما هم که در این مواقع نمیتوانیم ساکت بنشینیم، راه حلهایی برای برطرف کردن این معضل ارائه و روشهای دور زدن گرانی را برایتان توضیح دهیم. هرچند مسئولان مدت هاست مشغول ارائه راهکارهایی از قبیل «مردم به جای اعتراض، تحمل کنند»، «ارز و طلای خود را به دولت بدهند»، «از اجناس جایگزین استفاده کنند»، «مانند دوران قدیم عمل کنند»، نخرند، نخورند، نپوشند و... هستند ولی راهکارهای ما دلاری هفت سنت با مال دولت توفیر دارد. امید که این مختصر به کار آید:
مسکن و اجاره خانه: چرا اینقدر غر میزنیم؟ کافی است به زندگی اجداد خود نگاهی بیندازیم تا ببینیم چگونه خوش و خرم میزیستهاند. البته نه اجداد چند سال قبلمان، منظور اجداد چند صد قرن پیش است که داخل غار و بالای درخت و زیر گودی آبشار زندگی میکردهاند!
قبوض حاملهای انرژی: انصافا اگر برویم داخل غار یا حتی زیر پل و توی کارتن زندگی کنیم، دیگر چه احتیاجی به کنتور آب و برق و گاز و تلفن و اینترنت و... داریم که بخواهیم قبضهایشان را بپردازیم؟
خوراک، پوشاک، خودرو: این هم مانند مورد بالا. البته حالا که خوب فکر میکنیم فقط برای پوشیدنیها میتوانیم مانند اجداد اولیه خود از برگ درختان استفاده کنیم ولی برای خوراک که قدیمیها گوشت و مرغ و میوه و لبنیات فراوان در اختیار داشتهاند و برای خودرو هم که اگر مانند پیشینیان به اسب و شتر و الاغ رضایت بدهیم، باز هم وسعمان به خرید و نگهداری آن ها نمیرسد. برویم مورد بعدی، برای این ها یک فکری خواهیم کرد، شاید هم شامل مرور زمان شود و یادمان برود!
ارز و طلا: در این شرایط که به شر سیر کردن شکممان و عوض کردن زیر نوزادمان ماندهایم، ارز و طلا میخواهیم چه کار که نگران گران شدنش هستیم؟ بگذارید آن ها برای خودشان سر به فلک بگذارند، آخرش این ما هستیم که پروانه میشویم و دنبالشان میپریم! البته متاسفانه نمیتوان بهجای پوشک برای بچهمان از برگ درخت استفاده کرد ولی راه حل آن هم این است که یا به بچه غذا ندهیم، یا کیسه گونی به پایش بکشیم که ممکن است کمی بدظاهر و حساسیتزا باشد، یا از شکم خودمان بزنیم و برای شکم بچه هزینه کنیم!
بهداشت، درمان، تفریح، مسافرت، تحصیل، مطالعه: دیگر چقدر ما راهکار بدهیم؟ شما هم دست به کار شوید و با ابداع ترفندهای ترکیبی، راه حلهای دور زدن گرانی برای این موارد کمارزش را از خودتان دربیاورید عمو ببیند!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نیم دقیقه ای
تعداد بازدید : 59
بیمار و وقت دکتر
آقای اسمیت مثل یک شنبه هر هفته رفته بود خانه مادرش تا احوالی از او بپرسد. کنار مادرش نشسته بود و داشت خودش را برای او لوس می کرد، گفت: «امروز وقت دکتر دارم، اما دلم نمی خواد برم...»
مادرش لپش را کشید و با مهربانی گفت: «مهم نیست عزیزم، بمون پیش خودم. به مطب دکتر هم زنگ بزن بگو مریضم و نمی تونم بیام»!
ترجمه و تصویرسازی: فرنگیس یاقوتی، سعید مرادی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 31
ما و شما
راه های ارتباطی با ما :پیامک 2000999 و 09215203915 در تلگرام
* هزار بار امید، هزار هزار تویی... خدایا به امید تو که تک تک بندگانت دل به امیدت بستند. ناظری
* آق کمال؛ مری تو مسابقه هوش برتر شرکت کنی ببینم هوشتان چقدره؟!
آق کمال: نه! چشمم مزنن!
* تقاضادارم براساس قرعه واقعی برنده مسابقه «این کیه» اعلام شود، نه برحسب میزان تعدد شرکت افراد در مسابقه.
ما و شما: اطمینان کامل به همه شما خوانندگان می دهیم که انتخاب برندگان فقط بر اساس قرعه کشی است. نمونه اش چند برنده تکراری است یا کسانی که تا حالا در تمام مسابقه ها شرکت کرده اند ولی هنوز برنده نشده اند!
* هفده شهریور تولد بابایی گلم علی جان مبارک. ان شاءا... سالم و سربلند باشی.
مامان اسی
* محمد غیرتمند عزیز، 18 شهریور روز تولدت مبارک. دوستت حسین
* مطلب عشق قدیمی فوق العاده زیبا بود.
بی نهایت سپاس گزارم. مجنونپور
* فکر کنم دیگه نباید به این تبلیغات و کم شدن مطالب خواندنی انتقاد کرد؛ چون مسئولان زندگی سلام نظرات ما رو عملی نمی کنند!
* در پاسخ به خواننده ای که خواستار انتقال جدول به یک صفحه دیگه است باید بگم: مرغ زندگی سلام یه پا داره، از شما اصرار، از زندگی سلام انکار!
* لطفا جدول رو از صفحه زندگی سلام حذف کنید تا من و همکارم رو به جون هم ننداختید! جمالی
ماوشما: خدمت همه مخاطبان گرامی که در روزهای اخیر از حجم آگهی ها یا جدول در زندگی سلام انتقاد داشتند عرض ادب و احترام داریم. سعی ما تامین نظر شماست اما همه چیز به ما بر نمی گردد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 64
تا حالا دقت کردین
متن و تصویر سازی : صابری ، مرادی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شعر طنز
تعداد بازدید : 42
زن بابا
نویسنده : امیرحسین خوش حال | شاعر و طنزپرداز
اتفاقی عجیب؛ زن بابا
طعم قلیان سیب، زن بابا
خسته و پرچروک؛ مامانم
خوشگل و دلفریب؛ زن بابا
مهربان، اهل خنده، خوش برخورد
با کلاس و ادیب؛ زن بابا
عطر دارد همیشه در کیفش
پول دارد به جیب؛ زن بابا
پشتِ بابا غریب مامان و
پیشِ بابا قریب؛ زن بابا
هست بابا درختِ پربار و
گشته چون عندلیب؛ زن بابا
پدرم سرفه کرد و زود آورد
بهرِ بابا «طبیب» زن بابا
مادرم گشت مثلِ «خیراندیش»
شد «مریل استریپ» زن بابا!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 78
دوردنیا
سنگ نوشته های شوم
آدیتی سنترال- خشکسالی همیشه نماد بدبختی و نحسی محسوب شده است. در برخی رودخانه های اروپا، سنگ های معروف به «سنگ گرسنگی» اولین نشانه های شوم خشکسالی اند. این سنگ ها در اعماق دریاچه ها و رودها هستند و با پایین آمدن سطح آب، نوشته های روی آن ها پدیدار می شود. این سنگ ها در واقع کتیبه هایی هستند که از قرن 17 میلادی به جا مانده اند و هر زمان خشکسالی باعث کم آبی شده است، مردم جملاتی روی سنگ ها نوشته اند. این جملات، گاه حاوی بار مثبت و امید برای زندگی بهتر در زمان خشکسالی است.
چشم تقلبی
بوردپاندا- یک فروشگاه ماهی در کویت که ادعا می کرد تازه ترین ماهی را از دریا صید می کند و می فروشد، توسط مقامات این کشور بسته و اعلام شده است که جریمه سنگینی در انتظار این فروشگاه است. صاحب فروشگاه، ماهی های مانده را به جای ماهی تازه به دست مردم می داد و برای این که چشمان زرد و مانده ماهی مشخص نشود، از چشمان پلاستیکی مخصوص عروسک، استفاده می کرد. پس از این که عکس چشم های مصنوعی در شبکه های مجازی فراگیر شد، این فروشگاه نیز پلمب شد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اینستاگردی
تعداد بازدید : 57
داستان های من
دکتر پژمان نوروزی، استاد دانشگاه، نویسنده، طراح و مجری در صفحه اینستاگرامش زیر این عکس نوشته است:
«من به آفرینش داستان های خودم ادامه میدهم. قصه میخوانم، روایتگر رویاهایم میشوم. نردبان میسازم. من از دلِ واژهها امید میسازم و کنار کوچهها بساط میکنم. زندگی سخت است خیلی سختتر از آنچه فکرش را بکنید، بیشترتان... ولی هیچ راهزنی، هرگز به قصههایم راه ندارند... قصههای من درخشانتر از تمام خورشیدهای همواره درخشان آسمانهاست... مثل چشمهای روشنش... پر از امید، پر از ترانه و بوی باد و باران و شرجی تمام دریاهای دوردست... من ادامه میدهم به آفرینش تمام قصههایم.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اندکی صبر
تعداد بازدید : 30
همراز
نویسنده : پدرام حساس
من تو را می فهمم
تو مرا می خواهی
و همین ساده ترین قصه بین من و توست
قصه ای ساده و یکرنگ
که هرکس ز سر شوق شنید
قطره اشکی به نگاهش بخشید
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 46
قرار مدار
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بریده کتاب
تعداد بازدید : 29
شروع دوباره
اگر باز هم این موجهای لعنتی تکرار و روزمرگی سراغش آمدند، باید سری به یک درمانگر بزند! نه از آنها که آدم را میبندند به قرص و دوا، و نه از آنها که میخواهند سنگ صبور آدم باشند و بنشینند تا تو وراجی کنی و میان اعترافهای هفتگی راه رهایی روح خودت را بیابی! از آنها که میگویند راهحل مشکلت این است که دست زنت را بگیری و دوتایی چند ماهی را بروید به سفری آرامبخش، جایی برای تجدید همهچیز، جایی برای شروع دوباره.
برگرفته از «جداییها»
اثر بابک تبرایی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در محضر بزرگان
تعداد بازدید : 31
مسئولیت ما در پاسداری از نهضت حسینی
آیت ا... سیستانی می فرمایند:
در آستانه ماه محرمالحرام قرار داریم، فرارسیدن این ماه یادآور حرکتی عظیم است که با رهبری مصلحان جهان در راستای پیشرفت جوامع بشری و برانگیختن اراده ملتها و سامان دهی اوضاع آنان صورت گرفت... یادآوری این نهضت مبارک مسئولیت بزرگی را بر دوش ما پیروان حضرت ابا عبدا... الحسین(ع) قرار میدهد که همان پاسداری از دوام این نهضت و تثبیت آثار و ابعاد آن در جان و دل مردم است. لذا هر یک از ما مسئولیت پاسداری از این نهضت حسینی مبارک را به عهده دارد و این امر مهم با اصلاح خود، خانواده و خویشاوندان و آگاه کردن جامعه پیرامون خود از اهمیت این نهضت حسینی و عظمت آن صورت میگیرد، ولی مسئولیت بزرگ را سخنرانان بر عهده دارند. زیرا آن ها جلوهگر چهره رسانهای حرکت عاشورا و نهضت سیدالشهدا(ع) هستند. از این رو نیاز است اندکی درنگ نموده و سؤالی را مطرح کنیم: آیا منبر حسینی شکلگیری و فعالسازیِ این مسئولیت را متناسب با شرایط زمان و تحولات عصر حاضر ایفا میکند، بهطوریکه آثار مقدس حسینی در دل و جان مردم قرار گیرد؟
پایگاه رسمی آیت ا... سیستانی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
از اون لحاظ
تعداد بازدید : 35
یک مهمانی با چهار باجناق
نویسنده : محمدعلی محمدپور |طنزپرداز
امروز میخواهم برای شما خواب دیشب خودم را تعریف کنم. حتما با خودتان میگویید توی این گرانی و مشکلات خواب من به چه کارتان میآید که اتفاقا ربط دارد، پس هرگز زود قضاوت نکنید. دیشب خواب دیدم توی یک مهمانی عروسی با چهار باجناق خودم بر سر یک میز نشستهایم. ممکن است الان بگویید من که اصلا ازدواج نکردهام پس چهار تا باجناق را از کجای خودم درآوردهام که باید بگویم توی خوابهای من هر چیز امکان دارد و همین که با چهار تا جاری خودم سر یک میز ننشسته بودم باید خدا را شکر کرد.
خب به هرحال جانم برایتان بگوید که باجناق اولی شروع کرد به درد دل کردن و از این مینالید که دستش خالی خالی شده است. ازش پرسیدم: «چی شد که این قدر دستت خالی شد؟» گفت: «هیچی داداش، یکی از اتاق خوابهای خونه رو کلا پوشک انبار کردم و واقعا دیگه هیچ پول نقدی واسم نمونده!» قابل توجه این که بچهاش توی خوابم تقریبا دو سالش بود و من نمیفهمم تا کی قرار بود پوشک بشود. ازش پرسیدم: «بچه دیگهای تو راه داری؟» گفت: «نه بابا همین یکی بسه!». گفتم: «پس ببخشید این همه پوشک را برای چی خریدی؟» کمی با خودش فکر کرد و گفت: «نمیدونم دیگه جوگیر شدم!» حالا به نظر میرسد بچهشان را تا شش سالگی باید پوشک بکنند تا اینها یک جوری مصرف بشود.
اما باجناق دومی وقتی داشت شیرینی برمیداشت، متوجه شدم انگشت اشارهاش کج شده. پرسیدم: «انگشتت چی شده؟» خندید و گفت: «مهم نیست چی شده، مهم اینه که بالاخره ثبت نام کردم!» پرسیدم: «چی رو؟» با خوشحالی گفت: «پراید! پراید!». گفتم: «حالا چه ربطی به انگشتت داره؟». گفت: «روز ثبت نام از بس کلید F5 رایانه رو فشار دادم این جوری شد. تازه کیبورد و موس هم دیگه از کار افتاده و باید عوضشون کنم».
واقعا از داشتن چنین باجناقهای فرهیختهای داشتم لذت میبردم که متوجه باجناق سوم شدم. به صندلیاش لم داده بود و کلا با کسی صحبت نمیکرد و خیلی هم لباسهای شیکی پوشیده بود. همهاش هم هندزفری توی گوشش بود و عدد و رقم میگفت. از باجناق اولی پرسیدم: «فاز این باجناقمون چیه و چرا با ما نمیپره؟» گفت: «اون رفته تو کار دلار و دیگه با ما صحبت نمیکنه!» واقعا دیگر داشت جالب میشد و من حیرتزده از باجناقهایم بودم که چهارمی از توالت هراسان بیرون آمد و در حالی که دستهایش را با کت من خشک میکرد، گفت: «آقا تو تلگرام خوندم قراره کاسه توالت گرون بشه، بریم کاسه توالت انبار کنیم» و همهشان از روی من عبور کردند و به سمت بازار رفتند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 44
فتو ترانه
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 26
حدیث روز
امام حسین(ع): عقل، جز با پیروی از حق کامل نمی شود.
اعلام الدین
ذکر روز یک شنبه
صد مرتبه «یا ذاالجلال و الاکرام»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 50
تاپخند
توی فیلم های کمدی ایرانی اگه بازیگر آب قندی رو که واسه یکی دیگه درست کرده،خودش نخوره، ژانر اون فیلم به تراژدی تغییر میکنه!
نمیدونم اینایی که تو «ناسا» و «مایکروسافت» و «گوگل» و «اپل» کار میکنن چرا خودشون رو این قدر بالا میبینن؟ بابا دیگه از منشی دکترها که بالاتر نیستین!
اکونومیکترین(اقتصادی ترین) کاری که تو زندگیم انجام دادم این بوده که کوبیده رو عین نون باگت از وسط باز می کنم تا بیشتر بشه!
یک مدته دیگه پیامک واریز نمیاد. می خوام پیام بدم به بانک بگم bdri؟!
نمی فهمم چرا کسایی رو که تو فیلم ها میان طلبشون رو بگیرن، آدم های بد و پلیدی نشون میدن؟ ولی اون یارویی رو که قرض گرفته و نمی بره پس بده، انسان مظلوم و خوب و آبرومندی جلوه میدن!
خدایا هیچ وقت آدمی رو که عجله داره با یک پلاستیک تخمه تنها نذار!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.