درباره شیوههای خلاقانه و خودانگیخته مهربانی در کشور به مناسبت 14 اسفند، روز نیکوکاری
تعداد بازدید : 61
نذر شادی
پرونده
نویسنده : الهه توانا | روزنامهنگار
هرسال این موقعها که هولِ آمدن سال نو، زندگی را روی دور تند میگذارد و کلی کار ناتمام روی سرمان آوار میشود، مناسبتی در حکم سرعتگیر توجهها را به خودش جلب میکند؛ همینطور که تقویم برای شمردن آخرین فرصتهای سال ورق میخورد، چشمها روی «روز احسان و نیکوکاری» ثابت میماند. دستبهخیرها البته معطل و منتظر یادآوری تقویم نمیمانند ولی این مناسبت بهدلیل تقارنش با نوروز، جوشوخروش بیشتری برای مهربانی برمیانگیزد. همه –کمابیش- هرقدر وقت و جیبشان اجازه بدهد، از کمک دریغ نمیکنند. بعضیها در این بین خلاقتر و خبرهترند؛ مثل «جمعیت مردمی نذر شادی». این جمعیت با تبلیغ در فضای مجازی و تکیه بر کمکهای مردمی، انواع متفاوتی از کمک را پیشنهاد میکند. «نذر شادی»، سال 95 با هشتگ «برای لبخندت شادی نذر کردهایم» در تهران شروع شد و خیلی زود به شهرهای دیگر رسید. حالا در آستانه سالِ نو و سهساله شدن ایده نوآورانه نذر شادی، مروری داریم بر کارهای خیرخواهانه و متفاوت این جمعیت.
چرا باید با بچههای نذر شادی همراه شد؟
حدس میزنم واکنشها به این پرونده، دو نوع باشد؛ «چه خوب! برم «نذر شادیِ» شهرم رو پیدا کنم و امسال کنارشون باشم» و «خب که چی؟». اگر جزو گروه اول هستید، حرفی ندارم جز اینکه امیدوارم در خَیّرِ خلاق بودن، موفق باشید. اما اگر جزو گروه دوم هستید، دلم میخواهد چند نکته را توضیح بدهم. شما تنها نیستید. نگاهِ «حالا همه مشکلات حل شده، فقط مونده دوچرخه؟ پیتزا؟ درودیوار رنگی؟»، رویکرد رایجی است. خیلیها معتقدند وقتی مسائل اساسیتری وجود دارد، پرداختن به جزئیات جایی ندارد. با این نگاه، هیچکاری نباید انجام داد. فقط همیشه باید منتظر باشیم تا کسانی با قدرتهای ماورایی از راه برسند و همه مشکلات را با چوب جادویشان حل کنند. اگر زورمان به مدرسه ساختن نمیرسد، مدرسههای زشت را قشنگ و قابل تحمل نکنیم؟ اگر ریشهکن کردن فقر کار ما نیست، از برآوردن خواستهای کوچک درحد خوردن پیتزا هم دریغ کنیم؟ اگر برای بیمارهای تنگدست کاری از دست ما ساخته نیست ، داروهای اضافه را در گنجه خانهمان پنهان کنیم؟ کارهای کوچک، منافی مشکلات بزرگ نیستند؛ مانعی برای حل آنها هم نیستند. خیرخواهیهای ساده، آدمها را متوجه مسئولیتشان دربرابر یکدیگر میکند و به آن ها فرصت میدهد سهمی در بهترکردن جهان داشتهباشند.
نذر دارو| سراسری
بیشتر برنامههای جمعیت نذر شادی در همه شهرهای عضو این جمعیت، اجرا میشود. اگر هر طرح را با اسم شهری همراه کردیم، معنایش این نیست که آن طرح در جاهای دیگر اجرا نشده یا نمیشود. غرض این بود که از این طریق، گستردگی نذر شادی و فعالیتهایش را بشناسانیم. پویش «نوشدارو» یکی از طرحهای سراسری جمعیت است که تقریبا در تمام کشور اجرا میشود. مجمع پزشکان داوطلب (ولداکس) از زیرمجموعههای جمعیت نذر شادی، هدفش افزایش سلامت و بهداشت افراد محروم است. غیرپزشکها در این مجمع چه جایی دارند؟ درقالب طرح نوشدارو، داروهای مازادشان را جمع میکنند تا به دست کسانی برسد که به آن نیاز دارند. ولداکس معتقد است بهتر کردن حال بیماران، بدون دانستن علم طبابت هم ممکن است. البته در این طرح تاریخ انقضا و سلامت داروها، کنترل میشود.
نذر آموزش| لار
از خوبیهای جمعیت نذر شادی این است که کمک کردن را در پول خلاصه نمیکند. هرکسی با هر توان و تخصصی میتواند خلاقانه به دیگران نفع برساند. دانشجوهای دانشکده پرستاری لارستان، اردیبهشت سال گذشته با شرکت در این طرح، کار باحال و مهمی انجام دادند؛ آن ها چند غرفه ساده به پاکردند و داوطلبانه به مردم احیای قلبی را آموزش دادند. کسی که دچار ایست قلبی میشود، اطرافیانش فقط 10دقیقه فرصت دارند به او کمک کنند و بعد از آن، به ازای گذشت هر یک دقیقه زمان، 6 تا 10 درصد احتمال بازگشت بیمار کاهش می یابد. اهمیت این نذر علمی و ضرورت آموزش چنین طرحهایی، حالا بیشتر معلوم میشود.
نذر فرهنگ| سمنان
وقتی در کوچه و خیابان، تاکسی و اتوبوس، مدرسه و دانشگاه از کسی اشتباهی سر میزند، چه کار میکنید؟ به حال خودتان و شهرتان و مملکتتان افسوس میخورید؟ خب این روش تازهای نیست، سالهاست داریم دورهم افسوس میخوریم و چیزی هم تغییر نکرده است. گروه نذر شادی سمنان، با طرح «فرهنگ فرفرهای» و کمک گرفتن از خود مردم، جزئیات رفتارهای غلط را به آن ها [به ما] یادآوری میکنند. این طرح در چهاردهم آبان، روز فرهنگ عمومی اجرا میشود؛ روی کاغذهای رنگی شعارهایی مثل «آدامسی که روی زمین میاندازیم گاهی موجب مرگ یک پرنده میشود»، «در رستوران یا کافیشاپ به میزهای دیگر نگاه نکنیم» و «در بحث و گفتوگوی دیگران دخالت نکنیم» نوشته میشود؛ این کاغذها، تبدیل به فرفره و تقدیم مردم میشود. اصلاح عادتهای بد به این شیوه شاید زمان زیادی ببرد اما حتما از نق زدن، مفیدتر است.
نذر زیبایی|تهران
آدم همیشه دلش میخواهد خوب و آراسته بهنظر برسد، حتی اگر کسی نباشد از زیباییاش تعریف کند. ساکنان خانههای سالمندانِ تهران، چند وقتی است بیشتر به آینه نگاه میکنند و لبخندهای قشنگتری میزنند چون گروه نذر شادی تهران، حواسشان به آنها هست. در طرح «مشاطگان»، هربار یک سرای سالمندان، مشخص و در کانال تلگرامی، اطلاعات برنامه اعلام میشود: «قصد داریم به مامانبزرگ و بابابزرگهای خوبمون در خانه سالمندان سری بزنیم و اصلاح و پیرایششون کنیم». دستاندرکارانِ نذر شادی، به کسانی که قصد همکاری در بخش مشاطگان را دارند اما آرایشگری بلد نیستند، آموزش میدهند؛ برای داوطلبهای همکاری (بهصورت نیروی کار) و زنان سرپرست خانوار، آموزش رایگان و برای بقیه علاقهمندان که از پسِ هزینه زیاد کلاسهای بیرون برنمیآیند، شهریه کم و با قیمت توافقی است.
نذر رنگ| مشهد
کسی هست که قدر رنگها را بداند؟ لباسهای رنگی، اسباببازیهای رنگارنگ، مهد و مدرسه خوشرنگ؛ ما به دیدن رنگها عادت کردهایم. باید بین سیاه و سفید و خاکستری بزرگ شده باشی تا وقتی در و دیوار را زرد و قرمز میبینی، چشمهایت از ذوق برق بزند. جمعیت خراسانی نذر شادی، تابستانی که گذشت چند قوطی رنگ و فرچه و غلتک خریدند. با شعار «تابستونت رو رنگی کن»، آدمهای خوشفکر مثل خودشان را دورهم جمع کردند و افتادند به جان دیوارهای کثیف و بیروح مدارس منطقه محروم. چه لذتی داشته است دیدن خوشحالی در صورتهای آفتابسوخته محروم از رنگ و زیبایی!
نذر دوچرخه و پیتزا| یزد
داشتن دوچرخه، از اولین آرزوهای هر کودکی است. بعضیها با نمره 20 به آن میرسند، بعضیها روز تولدشان هدیه میگیرند، برای بعضیها هم این فرصت هیچوقت دست نمیدهد. مردم یزد با هم قرار گذاشتهاند تا آخر اسفند، دوچرخههایشان -چه سالم و چه خراب- را جایی تحویل بدهند تا برسد به دست بچههای بیسرپرست و بدسرپرست. یزدیها فکر همهچیز را کردهاند؛ دوچرخههای خراب را بعد از تعمیر و تروتمیز کردن، به بچه هایی که پدرشان توانایی خرید دوچرخه برای آن ها را ندارد، هدیه خواهند داد. نذر پیتزا هم طرح جالب دیگری است که این روزها در یزد اجرا میشود. گروههای نذر شادی یزد با چند فستفود هماهنگ کردهاند تا بعد از جمعآوری کمکهای مردمی، روز آخر سال سودشان را بیخیال شوند و کمبضاعتها را پیتزا مهمان کنند.