گفتوگو با آنالیزور تیم ملی والیبال درباره زیروبم شغل آنالیزوری ورزش
تعداد بازدید : 37
مهندسان پشت صحنه ورزش
یک شغل
نویسنده : الهه توانا | روزنامهنگار
مدتها بود گزارش «یک شغل» نداشتیم و حالا به جبرانش سراغ حرفهای خاص رفتهایم؛ آنالیزور ورزش. بعید میدانم غیر از ورزشکارها و ورزشدوستها بقیه چیز زیادی درباره این شغل بدانند. البته حق هم دارند، از آن کارهایی نیست که در هر جمع و فامیلی یکی دو نفر مشغول به آن باشند. ضمن اینکه آنالیزورها بنا به اقتضای کارشان اصولا آدمهای بیسروصدایی هستند و حواسشان آنقدر پیِ تحلیل و آمار و ارقام است که در خبرها و حاشیهها جایی ندارند. حضور آرام ولی پررنگ آنالیزورها هرچند بین شغلهای دیگر به چشم نمیآید اما در عالم ورزش بهویژه در نبردهای حرفهای، تعیینکننده است. آنها پشتِ صحنهای که بازیکنها و مربیها تنها بازیگرانش به نظر میرسند، نقششان را جدی و اثرگذار بازی میکنند. «نوید مشجری»، آنالیزور تیم ملی والیبال در شناختن و شناساندن این حرفه به من کمک کرد. او که مدتی است به تیم «العربیه» قطر پیوسته در یک مصاحبه مجازی از راه دور مطالب جالبی درباره شغل خاصاش گفته است.
خلاق، جدی و خوششانس
مسیر خیلی از حرفهها مشخص و قابل حدس است اما چطور میشود که کسی سر از آنالیزوری تیم ملی درمیآورد؟ داستان نوید، شنیدنی است: «در نوجوانی والیبال بازی میکردم. بازیام متوسط بود و تا سطح تیمهای استانی رسیدهبودم. دانشجو که شدم دیگر برای ورزش حرفهای فرصت نداشتم اما مسابقات و اخبار والیبال را همچنان دنبال میکردم. روزی سر کلاس کارآفرینی، استاد درباره افراد موفقی حرف زد که تن به کارهای رایج نداده و ایدههای شخصیشان را به شغل تبدیل کردهاند. آن روزها دانشجوی کاردانی کامپیوتر بودم و در یک شرکت رایانه ای کار میکردم. حرفهای استادم و علاقهام به والیبال جرقهای شد و شروع کردم به طراحی یکسری فرم آنالیز. در فرمهای دستیام برای هر تکنیک، سه مقیاس خوب، متوسط و ضعیف درنظر گرفتهبودم و مثلا مینوشتم هر بازیکن چند اسپک خوب و چند سرویس متوسط زده است. البته بعضی تیمها، آنالیزور داشتند اما من نمیدانستم دقیقا کارشان چیست. خلاصه بازیهایی را که در مشهد برگزار میشد، میرفتم و به شیوه خودم اطلاعات آماریشان را ثبت میکردم. یک روز، فرمهایم را بردم پیش آقای قوچاننژاد، مربی سابقم. خیلی استقبال کرد و از من خواست، کارم را ادامه بدهم. بعد از کمی تحقیق فهمیدم، نرمافزاری ایتالیایی وجود دارد که آنالیزورهای حرفهای با آن کار میکنند و استاندارد جهانی است. نسخه رایگان و محدود نرمافزار را پیدا کردم. نسخه اصلی خیلی گران بود و سعی کردم با همان دمو، از کلیت کار سر دربیاورم. خوششانس بودم که همان وقتها فدراسیون، دوره تخصصی تربیت آنالیزور برگزار کرد. جزو شاگردان ممتاز آن دوره بودم. بعد از تمام شدن کلاسها، اصل نرمافزار را که حدود شش تا هفت میلیون تومان بود، خریدم و کارم را رسما شروع کردم».
ماجرای دستهای پشت پرده
نوید 33ساله حالا جزو قدیمیهای حرفه خودش بهشمار میرود؛ 10سال سابقه کار آنالیزوری و هفتسال همراهیِ تیم ملی والیبال بزرگ سالان، زمان خوبی است برای تجربه اندوختن و کهنهکار شدن. او از جزئیات و زیروبم کارش برایم میگوید: «آنالیز، زیرشاخهای از مربیگری و آنالیزور از اعضای کادر فنی تیم است که اتفاقات بازی را بهصورت کدهای تعریفشده وارد نرمافزار و آنها را در قالب جدول و گراف دریافت میکند. فرایند آنالیز در دو مرحله قبل و هنگام مسابقه انجام میشود؛ قبل از مسابقه، فیلم بازیهای قبلیِ تیم حریف را میبینیم و براساس آنها اطلاعاتی درباره نقاط قوت و ضعف، بازیکنهای تاثیرگذار و تاکتیک و تکنیکهایشان به دست میآوریم. همچنین عملکرد بازیکنهای خودمان را در طول تمرینات بررسی میکنیم. هنگام بازی، غیر از ارزیابی مدام بچههای خودمان، تیم مقابل را دوباره آنالیز میکنیم تا بفهمیم چه تغییراتی در سیستمشان بهوجود آوردهاند و کارشان چقدر با پیشبینیهای ما هماهنگ است. در هیچ ورزش دیگری، آنالیز آنلاین و لحظهبهلحظه به دقت والیبال وجود ندارد. آنالیزور پشت زمین، بازی را امتیاز به امتیاز بررسی میکند و اطلاعات را از طریق بیسیم یا لپتاپ به مربی، سرمربی یا کمکمربیها میدهد. این اطلاعات در زمانهای استراحت، بین ستها یا حتی در جریان مسابقه به تیم منتقل میشود. حتما دیدهاید بازیکنها با دستشان، از پشت سر علایمی به هم نشان میدهند؛ این اشارهها، همان نکاتی است که در آنالیز به دست آمدهاست».
رازهای برد و باخت که در تلویزیون نمیبینید
بررسیِ همزمان تیم خودی و تیم حریف به علاوه تحمل استرس مسابقه و هیجانِ سالن، نباید کار راحتی باشد. بهنظر میرسد این شرایط آنالیزورها را درمعرض خطاهای زیاد قرار دهد. نوید توضیح میدهد: «آنالیزورها در شروع کارشان، بیشتر نقش اپراتوری را دارند که اطلاعات را وارد نرمافزار میکند و نتیجه را دراختیار مربی قرار میدهد؛ کدام بازیکن از کدام منطقه چه سرویسی زد، چه کسی دریافت کرد، کیفیت دریافتش چطور بود، پاسور چه پاسی داد، اسپکر، پاسی را که گرفت کجا و با چندتا دفاع زد. آنالیزور از همان ابتدا سراغ تحلیل نمیرود ولی همین ثبت دقیق دادهها دست کم در سالهای اولیه کار، خیلی سخت است و تمرکز فوقالعادهای نیاز دارد. خطا در این مرحله اجتنابناپذیر است. بهمرور و بعد از کسب تجربه، آنالیزور میتواند از بازی تحلیل ارائه بدهد و تحلیلِ اشتباه، اتفاق نادری است. تنها نقصی که ممکن است وجود داشتهباشد، کمبود اطلاعات ما از تیم مقابل است. آنالیزور باید همه بازیهای حریف را دیده و بازیکنهایش را در بازیهای برده و باخته، آنالیز کردهباشد درغیر اینصورت تحلیلاش ناقص خواهدبود. با این همه آنالیز وقتی فایده دارد که تیم قابلیت اجرای آن را داشتهباشد. وقتی تیم ضعیفی دربرابر برزیل قرار میگیرد، در تحلیل به برزیل نمیبازد؛ بازیکنهای حریف را میشناسد و میداند چطور بازی میکنند اما کسی را ندارد که از این اطلاعات استفاده کند. نکته مهم دیگر اینکه آنالیز باید براساس توانایی اعضای تیم باشد. یعنی مثلا از یک بازیکن کوتاهقد نمیتوانیم توقع داشتهباشیم که در دفاع روی تور عملکرد خوبی داشتهباشد اما میتوانیم چرخشهای بازی را طوری طراحی کنیم که او وقتی در منطقه جلو قرار میگیرد، درمقابل یکی از بازیکنهای کوتاهتر تیم حریف بایستد».
مسیر صعب پیشروی تازهکارها
دشواریهای حرفهای به علاوه شرایط خاص زندگی شاید یکی از دلایلِ کمتعداد بودن خانواده آنالیزورها باشد. از نوید میخواهم کمی درباره زندگی آنالیزورها بگوید و برای کسانی که توجهشان به این حرفه جلب شدهاست، شیوه ورود به آن را توضیح بدهد: «شرایط زندگی ما شبیه مربیهاست با این تفاوت که حجم کارمان مخصوصا در مسابقات بینالمللی نسبت به مربی قدری بیشتر است. آنالیزور زمانی که تیم بازی ندارد و همه بچهها و کادر فنی در هتل استراحت میکنند برای دیدن مسابقات تیمهای دیگر، به سالن میرود؛ چون باید بازیها را فیلمبرداری و تحلیل کند. فشار کاری ،سفرهای طولانی و دوریهای همیشگی از خانواده، چیزهایی است که آن را حرفه سختی میکند. با اینهمه اگر کسی به این کار علاقه دارد، دست کم درباره رشته خودم میدانم که باید والیبال را بشناسد و تجربه بازی کردن داشتهباشد. تسلط به رایانه و زبان هم لازم است. ابزار اصلی کار ما همان نرمافزار ایتالیایی «DataVolley» است که خرید لایسنسهای سالانهاش حدود 1000 یورو هزینه میبرد؛ لپتاپ، دوربین، چاپگر و تجهیزات شبکه هم از دیگر وسایلی است که برای این کار نیاز داریم. نسبت به هزینه اولیه، چندسال ابتدایی شروع کار درآمد چندانی درانتظار فرد نیست. الان در والیبال کشور، 20 نفر آنالیزور حرفهای داریم و چون بازار این کار تقریبا اشباع شده، مدتی است دورههای آموزشی برگزار نمیشود. در فوتبال یک دانشگاه علمیکاربردی، رشته کارشناسی حرفهای آنالیز ورزشی دارد اما در والیبال تا جایی که من میدانم علاقهمندها، فعلا، نحوه کار را باید شخصا یاد بگیرند».
موسویِ حواسجمع و برادر معروف!
روال گزارشهای «یک شغل» تا حالا به این صورت بودهاست که تجربه گذراندن یک روز کاری را کنار مشاغل مختلف روایت میکردم. اینبار اما بُعد مسافت چنین اجازهای بهم نداد، برای همین از خود نوید خواستم فضای کارش را قدری شخصیتر برایم توصیف کندمی گوید : «حضور من در تیم ملی همزمان شد با آمدن بازیکنهای جوانی مثل «امیر غفور»، «فرهاد قائمی» و «مجتبی میرزاجانپور»، من و تعدادی از بچههای تیم، کارمان را تقریبا همزمان شروع کردهایم، اختلاف سنی زیادی هم نداریم و اینها باعث شده رابطهمان خیلی صمیمی باشد. توضیح دادم که بعد از مسابقه، بازیها را تحلیل میکنیم اما همیشه هم مشغول کار نیستیم و زمانهایی را به شوخی و خنده میگذرانیم. خلاصه رابطهمان با هم خوب است غیر از اینکه دریافتکنندههای تیم معمولا از دستم شاکی هستند [با خنده]؛ چون معتقدند من زیادی سختگیر و ریزبین هستم که البته بیراه هم نمیگویند چون دریافتشان باید کاملا خوب باشد تا امتیاز بیشتری بهشان بدهم. نتایج آنالیز غیر از اهمیت تیمی، برای تکتک بچهها مهم است؛ مثلا «محمد موسوی» که بهترین مدافع روی تور دنیاست، حواسش به دفاعهای منجر به امتیازش «kill block» هست و آخر بازی بهم میگوید خودم شمردم [مثلا] شش تا دفاع کردم، کمتر نزنی. «امیر غفور» غیر از نبوغ خاصاش در والیبال، بازیها را خیلی خوب تحلیل میکند. معمولا از اولین کسانی است که بعد از هر مسابقه، سراغ گزارش و آنالیز بازی را میگیرد و با هم دلایل برد و باخت را بررسی میکنیم. پذیرش بچهها نسبت به آنالیز و نتایجاش، سن و سابقه نمیشناسد. مثلا آقای معروف که شخصا چیزهای زیادی ازش یاد گرفتهام، نکاتی را که قبل و هنگام بازی بهش میگویم با روی باز میپذیرد و اجرا میکند. این را هم بگویم که سعید معروف، برعکس چهره جدی و گاه اخمویش، خیلی مهربان است و با همه مثل برادر بزرگ تر رفتار میکند».