پرداختن به یکی از پیچیده‌ترین مفاهیم زندگی

تقابل مرگ و زندگی درون‌مایه فیلم «جهان با من برقص» است. مرگ یک از پیچیده‌ترین مفاهیم زندگی است که این فیلم به سراغش رفته است.  مواجه شدن با مرگ چه برای فردی که در آستانه آن قرار دارد و چه برای اطرافیان او، معمولا با درد و رنج بسیاری همراه است. نوع واکنش افراد در مواجهه با مرگ به شخصیت، افکار و نوع زندگی او بستگی دارد. بیمارانی که در آستانه مرگ قرار دارند، هم از نظر جسمانی و هم از نظر روحی شرایط پیچیده و توام با درد و رنج را سپری می‌کنند. طبق بررسی روان شناسان درباره این افراد واکنش‌های هیجانی آن‌ها پنج مرحله دارد. این مراحل از انکار و انزوا آغاز می‌شود و بعد به خشم، چانه‌زنی و سپس افسردگی و در نهایت به پذیرش این موضوع ختم می‌شود. البته هیجانات دیگری مانند ترس از مرگ، ناامیدی و امید و شوخ طبعی هم گاهی در بین همین مراحل رخ می‌دهد که شرایط روانی بیمار و اطرافیانش را تغییر می‌دهد.

  دعوت به زندگی با اندیشیدن به مرگ

در آموزه‌های دینی همواره به مرگ‌اندیشی و مرگ‌آگاهی پرداخته و به آن تاکید شده است. آگاهی به نزدیکی مرگ باعث افزایش کیفیت زندگی هم می‌شود. جملات و نقل‌قول‌های بسیاری از فلاسفه و اندیشمندان هم درباره اندیشیدن به مرگ گفته می‌شود ولی آن چه در ریشه همه این نقل‌قول‌ها مشترک است، دعوت به زندگی است. این‌که هر انسانی یک بار به این دنیا می‌آید و باید از این فرصت و تمام دقایق زندگی‌اش به نحو احسن استفاده کند، یکی از دلایل ترغیب کردن دانشمندان به فکر کردن درباره مرگ است. 

  جوان‌ها، این فیلم را ببینند

در «جهان با من برقص» می‌بینیم که نقش اصلی فیلم یعنی «جهان»، مردی آرام و درون گراست، کمتر درباره موقعیت و شرایط خود با دوستان و اطرافیانش صحبت می‌کند و البته به نظر می‌رسد که اطرافیانش هم درگیر مسائل خود هستند و کمتر او را درک می‌کنند. در این فیلم به موضوعاتی چون از دست دادن عزیزان، ترس از تنهایی، عشق و جدایی پرداخته شده و به همین دلیل است که تماشایش به همه افراد توصیه می‌شود به خصوص جوان‌ترها. جوان‌هایی که خیلی زود در مسیر پر پیچ‌و‌خم زندگی، با خیلی از این مسائل روبه‌رو خواهند شد و چه بهتر که از الان، خودشان را برای مقابله با آن‌ها و مدیریت شرایط‌های آن‌چنانی آماده کنند.

  بیان دغدغه‌ها به شکل طنزآمیز

این فیلم سرشار از تکه‌های طنز است. ما بیننده‌ها در «جهان با من برقص» با دغدغه‌های شخصیت‌ها و دنیای آن‌ها آشنا می‌شویم. نکته جالب فیلم این است که مسائل و دغدغه‌های شخصیت‌های فیلم به شکلی طنز‌آمیز مطرح می‌شود و البته در فیلم پاسخی به آن‌ها داده نمی‌شود و شاید اصلا این دغدغه را ندارد. بیشتر به این نکته تاکید دارد که در دنیای زودگذر هیچ موضوعی ارزش آن را ندارد که آن‌قدرها برای خود و اطرافیان سخت بگیریم که زندگی را به کام خودمان، دوستان، فامیل، اطرافیان و ... تلخ کنیم.

  دعوتی برای داشتن نگاهی دقیق‌تر به طبیعت

بیشتر سکانس‌های فیلم در طبیعت سرسبز و آرام شمال می‌گذرد. این فیلم به نوعی دعوتی است برای حضور و نگاهی دقیق‌تر به طبیعت و پدیده‌های آن. بخشش و گذشت از جمله موضوعاتی است که در فیلم به آن پرداخته شده است و بارها مزایا و تاثیرات مثبتش را به تصویر می‌کشد. صلح، بخشش و پذیرفتن یکدیگر پیام فیلم است. مرگ هم به عنوان بخشی از چرخه طبیعت است و نه پایان زندگی.

  درس بزرگ این فیلم

مرگ «جهان» و اندیشیدن دوستانش به آن موجب می‌شود که مرگ و اندیشیدن به آن در زندگی‌شان به طور نامحسوسی رخنه کند و هر یک درباره زندگی خود بیشتر تامل کنند. بعد از آن است که آن‌ها سعی می‌کنند اشتباهات و خطاهای خود و دیگران را بپذیرند و با یکدیگر کنار بیایند. درس بزرگ این فیلم، همین است. فیلم «جهان با من برقص» فیلمی درباره مرگ نیست، فیلمی است در ستایش زندگی که فرصت زیادی برای لذت بردن از آن نداریم.

دوران عقد علاوه بر این‌که زمانی برای آشنایی و شناخت بیشتر است، دورانی است  که  زوج ها نسبت به هم در اوج محبت هستند اما شما به گفته خودتان مورد بی‌مهری قرار گرفته‌اید. در ادامه، راهکارهایی برای بهتر شدن رابطه‌تان مطرح می‌کنم.

 بازنگری نوع ارتباط‌تان را جدی بگیرید

رجوع و بازنگری رفتار و نوع ارتباط خود با همسرتان را در اولویت اصلاح رابطه‌تان قرار دهید. بدون سوگیری و پیش داوری، به عبارتی به صورت عادلانه و منصفانه، خود و رابطه‌تان را با پرسش و پاسخ‌هایی از قبیل «آیا رفتار من سبب بی‌توجهی همسرم شده است؟! کدام رفتار من باعث آن شده است؟ چه موقع و در چه شرایطی آن رفتار را انجام دادم؟ واکنش همسرم چه بود؟ و ... » محک بزنید و نقاط ضعف و قوت خود و همسرتان را بیابید. توصیه می‌کنم ابتدا به طور انفرادی، خود را در محکمه‌ای که در ذهن دارید، به قضاوت بنشانید و پس از یافتن ریشه مشکل و آگاهی از درجات قصور خود و همسر و نحوه واکنش هر یک از دو طرف، آن را در محفلی دوستانه و بدون غرض ورزی داوری و حل کنید. در ضمن قصور و کوتاهی خود را به پای دیگری ننویسید و هر یک شجاعانه و با جرئت عیوب و کاستی های خود را بپذیرید و درصدد رفع آن برآیید.

  دلخوری‌هایتان را با شوهرتان در میان بگذارید

مهم‌ترین اصل برای حل مشکل‌تان، گفت‌و‌گوست. باید در گفت‌و‌گو بتوانید خواسته‌های خود را مطرح کنید. به همسرتان بگویید که نیاز دارید ساعتی را در خلوت و بدون مزاحم به گفت‌و‌گو بنشینید. هرگز از عباراتی استفاده نکنید که منزلت و شأن شخصیتی و خانوادگی یکدیگر را زیر سوال ببرید. دلخوری‌ها، دل‌مشغولی‌های ذهنی، نیازها و خواسته‌هایتان را بیان کنید. از همسرتان بخواهید به شما بگوید «از نظر او کدام رفتار شما بی‌توجهی قلمداد می‌شود و چه رفتاری انجام دهید که برای او به منزله توجه و ارادت است؟»

 

 صمیمیت، صلاحیت و انسانیت همگی کمتر!

تحلیل نتایج این بررسی نشان داد حدودهزار شرکت کننده مرد و زن در توصیف چهره‌هایی با آرایش غلیظ، به صورت عمومی صفات مثبت کمتری را به صاحبان عکس‌ها نسبت می‌دهند. شرکت‌کنندگان در توصیف شخصیت چهره زنانی که آرایش غلیظ داشتند، صمیمیت کمتری را به این افراد نسبت دادند و نسبت به صلاحیت و کاربلدی این افراد تردید بیشتری داشتند. شرکت‌کنندگان معتقد بودند زنان با آرایش غلیظ تجربه کاری کمتری دارند و حتی درباره ویژگی انسانیت، آن‌ها را در طیف ضعیف‌تری درجه‌بندی می‌کردند! اما چرا چنین تغییری در برداشت افراد روی می‌دهد؟

 تمرکز توجه تغییر می‌کند

در این بررسی این تغییر نگرش افراد درباره چهره‌هایی با آرایش غلیظ، هم در مردان و هم در زنان روی داد. علاوه بر آن، محققان برای ساخت تصاویر، هم از چهره زنانی ناشناس و معمولی و هم از عکس برخی چهره‌های شناخته شده استفاده کرده بودند. در همه‌ این موارد، فارغ از جنسیت شرکت‌کننده در مطالعه و جدای از این‌که عکس مربوط به زنی ناشناس بود یا نه، آرایش غلیظ باعث می‌شد، تمرکز پاسخ‌دهنده بیش از این‌که بر شخصیت زن باشد، به سمت چهره و جذابیت او جلب شود. موضوعی که تاثیر آن به خوبی در پاسخ‌های شرکت‌کنندگان خود را نشان داد.

 آسیب‌های تاکید بر جذابیت ظاهری زنان

البته این مطالعه، اولین بررسی در این زمینه نیست. پیش از این هم در تعدادی دیگر از مطالعات در این زمینه، مشخص شده بود، تاکید بر جذابیت ظاهری زنان باعث می‌شود ویژگی‌های انسانی و شخصیت زنان کمتر دیده شود. متخصصان معتقدند این موضوع به دلیل آن است که تاکید بر جذابیت، به نوعی تقویت کننده دیدگاهی است که زنان را کالا در نظر می‌گیرد و به این ترتیب باعث مغفول ماندن بُعد انسانی زنان می‌شود.

 

برادر گرامی، علت درخواست طلاق همسرتان یکی از مهم‌ترین نکاتی است که بهتر بود به آن اشاره می‌کردید. این‌که بیان کردید همسرتان مهریه‌اش را بخشیده و بعد از 10 سال زندگی و یک فرزند شش ساله طلاق گرفته، نشان می‌دهد که به اوج خستگی و ناامیدی از زندگی رسیده واحتمالا چاره‌ای جز جدایی نداشته است. بنابراین قبل از این‌که بخواهید به برگشتن فکر کنید، لازم است  به نکاتی که در ادامه مطرح می‌کنم توجه کنید.

 خودتان را ارزیابی کنید

این‌که دوست دارید برگردید سر زندگی‌تان، به نظر خوب است ولی بهتر است بدانید که دوست داشتن به تنهایی کافی نیست و باید برای رسیدن به این هدف تلاش کنید. از آن‌جا که شما در طول 10 سال زندگی قبلی خودتان موفق نشده‌اید که تغییرات امیدوار کننده‌ای برای همسرتان داشته باشید، شایسته است که انگیزه‌ها، توانمندی‌ها، نقاط ضعف از لحاظ رفتاری و گفتاری و ... خود را مجدد ارزیابی کنید شاید مشکل کار را بیابید.

 علت‌های طلاق و انتظارات همسرتان را بررسی کنید

تا زمانی که شما نخواهید یا نتوانید بفهمید که اشکالات زندگی قبلی‌تان چه مواردی بوده و دلایل بروز این مشکلات را نشناسید، نمی‌توانید برای رفع آن‌ها برنامه‌ریزی و اقدام کنید. بنابراین بهتر است که 10 سال زندگی مشترک خود را از ابتدا مرور و به دقت فرایند ایجاد و تشدید اختلافات و دلخوری‌های همسرتان را ارزیابی کنید تا بتوانید ریشه مشکلات را پیدا و حذف‌شان کنید. در بخشی از متن پیامک ارسالی تان گفتید که همسرتان وعده داده اگر رفتار شما تغییر کرده باشد به زندگی‌مشترک رضایت می‌دهد. بنابراین بهتر است مشخص کنید که بعد از جدایی چه اقداماتی برای اصلاح شدن انجام داده‌اید و چه برنامه‌ای برای تامین خواسته‌های همسرتان دارید.

 خانم‌تان به شما اعتماد ندارد

اعتمادسازی کنید. وقتی همسرتان شرط زندگی موقت را پیش پای شما گذاشته است یعنی این‌که در شرایط فعلی به شما اعتماد کافی ندارد و حاضر نیست با وضعیت و شرایط قبلی به زندگی با شما برگردد. اگر برای هدف خود اهمیت قائل هستید، پیشنهاد همسرتان را به عنوان یک فرصت تلقی و به خوبی از آن استفاده کنید. برای این‌که اعتماد همسرتان را جلب کنید نیاز به اقدامات و اصلاحات عملی دارید. توصیه می‌کنم حس مسئولیت‌پذیری و مهارت‌های زندگی را در خودتان تقویت کنید و برای این کار به یک روان شناس یا مشاور با تجربه و دارای مجوز مراجعه کنید. توجه داشته باشید که ممکن است این فرصت‌ها تکرار نشوند.

 به این سوالات فکر کنید

قطعا یک شروع با آمادگی کامل و کم ریسک بهتر از یک اقدام عجولانه و احساسی است پس تا زمانی که آمادگی کامل برای شروع زندگی‌مشترک ندارید و در همان وضعیت قبلی روزگار می‌گذرانید، امکان شروع یک زندگی آرام برایتان فراهم نیست. بنابراین قبل از هر اقدامی به خودتان زمان بدهید و برای سوال‌هایی که مطرح می‌شود، پاسخ‌های روشنی پیدا کنید: چرا شما و همسرتان از هم جدا شدید؟ چرا مجدد می‌خواهید به زندگی قبلی برگردید؟ شما بعد از طلاق چه تغییراتی کرده‌اید؟ همسرتان چه تغییراتی کرده است؟ آیا علت‌های جدایی قبلی در آینده تکرار نخواهد شد؟