یک شغل
تعداد بازدید : 199
پیشنهاد دریافت رشوه نداشتم
نکاتی گفته نشده درباره سبکزندگی داورها، سختیها و شیرینیهای حرفهشان، درآمدشان و ... در گفتوگو با «مسعود مرادی» برترین داور سال 2003 آسیا
نویسنده : مصطفی میرجانیان| روزنامهنگار
یک سوت، یک کارت زرد، یک کارت قرمز و یک اسپری برای خطکشی؛ اینها همه داراییهای یک داور در مستطیل سبز است که چشم تماشاگران فوتبالی را 90 دقیقه به خود خیره میکند. شنیدن صدای سوت داور، همانقدر که برای یک تیم خوشحال کننده است، اعصاب تیم رقیب را به هم میریزد. شنیدن صدای سوت، بعضی اوقات نشانه اعلام پنالتی است، گاهی آفساید و البته بعضی اوقات هم نشانه به ثمر رسیدن گل. طبیعتا همه این اتفاقات، نیمی از ورزشگاهها را که تا قبل از شیوع کرونا به جای ماکت با تماشاگران پر می شد، ناراحت و نیمی دیگر را غرق در شادی و خوشبختی میکرد! باز هم پروندهای در زندگیسلام داریم درباره یک شغل؛ این بار حرفهای را انتخاب کردیم که اگر تاثیرگذاریاش برنتیجه مسابقات فوتبال با گرفتن تصمیمات درست یا غلط، بیشتر از بازیکنان و مربیها و ... نباشد به هیچوجه کمتر از آنها نیست. داوری که تمام 90 دقیقه بازی، تحت فشار و استرس است. این حجم از فشار باعث میشود در تمام 90 و چند دقیقهای که بازی طول میکشد، اعصابش خطخطی شود! مدام با خودش فکر میکند که مبادا وسط زمین و میان آن همه تماشاگر بدموقع سوت زده باشد، مبادا سوتش اشتباه بوده باشد، مبادا رنگ کارتی که نشان داده تماشاگر را عصبانی کرده باشد و هزاران مبادای دیگر! اما آخرش چه میشود؟ مربی و بازیکن اگر اشتباهی کرده باشند یا به هر دلیل دیگری طعم شکست را چشیده باشند، به جای پذیرش عملکرد احتمالاً ضعیف خودشان، همه چیز را به گردن داور میاندازند و این داور است که باید پاسخ گو باشد. خب البته داوران هم بی اشتباه نیستند. داور است که باید بگوید چرا به فلان بازیکن کارت نشان داده؟ یا در فلان صحنه اعلام پنالتی نکرده، چرا آفساید را نگرفته و ... . اینها را گفتیم تا ثابت کنیم داوری به ویژه در فوتبال و در کشور ما به شدت سخت و طاقت فرساست. اما آیا دستمزد داوران ما در حد و اندازه فشار روحی و جسمی است که تحمل میکنند؟ اصلا داور بودن چه شکلی است و یک داور فوتبالی چقدر برو و بیا دارد و چه کار میکند؟ در پرونده امروز زندگیسلام، سراغ «مسعود مرادی» رفتیم؛ داور 55 سالهای که فعالیت اش در این حرفه را از سال 66 آغاز کرد و تا سال 89 به قضاوت خود ادامه داد. از سوابق ورزشی مرادی میتوان به کسب عنوان برترین داور سال 2003 آسیا ، قضاوت در دو دوره مسابقات جام ملتهای آسیا در سال ۲۰۰۴ و ۲۰۰۷، قضاوت در رقابتهای المپیک پکن در سال ۲۰۰۸، قضاوت در جام کنفدراسیونهای فیفا در سال ۲۰۰۳ (فرانسه)، دو دوره نامزد داوری برای حضور در جامجهانی در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۱۰، قضاوت در فینال جام باشگاههای آسیـا در سال ۲۰۰۴ و قضاوت در بیش از ۲۰۰ رقابت بینالمللی اشاره کرد. «مسعود مرادی» که سالها در فوتبال سطح اول لیگ خودمان هم سوت زده و چند سالی است به عنوان ناظر فیفا فعالیت میکند، در پرونده امروز زندگی سلام برای شناساندن حرفهاش به ما کمک کرد.
من داوری را شغل نمیدانم!
هیجان تماشاگران، تحمل استرس مسابقهها، فشار رسانهها و به خصوص کانال و صفحههای هواداری، احتمال خطا در قضاوت و ... ؛ تحمل همه اینها نباید کار راحتی باشد. آیا حرفه قضاوت روی مستطیل سبز، ارزش تحمل این همه استرس و فشار عصبی را دارد؟ داور فیفا جملهای در این باره میگوید که به نظر من عجیب است: «بگذارید قبل از اینکه بگویم تحمل اینها ارزش دارد یا نه، با احترام به همکاران بگویم که من داوری را شغل نمیدانم! زمانی بازیکن فوتبال بودم ولی حالا اصلا نمیشود دستمزد فوتبالیستها و کادر فنی را با داوری مقایسه کرد. دستمزدها آن قدر ناچیز است که همه داوران ما شغل دیگری هم در کنار قضاوت دارند. مثلا خودِ من، مهندس مخابراتم. الان حدود یک سال است که بازنشسته شدم ولی در همه سالهای قضاوت مجبور بودم با فعالیت مخابراتی زندگیام را بچرخانم. البته همیشه خودم را بیشتر یک داور میدانم چون فعالیتهایم در این زمینه بازتاب بیشتری دارد و همیشه درگیر آن هستم، حتی آن وقتی که مشغول کار مخابراتی بودم هفتهای چند جلسه تمرین میکردم و به خاطر وقت زیادی که برای قضاوت در ورزش میگذاشتم ارتقای شغلی کمتری در مهندسی مخابرات پیدا کردم.»
زندگی داورها 2 بخش دارد
از مرادی میخواهم پشت صحنه کارش را بیشتر برایمان توصیف کند و اینکه یک روز داورها، به انجام چه کارهایی میگذرد؟ او تمام مسئولیت داوری را به دو بخش تقسیم میکند؛ آموزش و امتحان: «هر داور باید بخش مشخصی از وقت خود را برای یادگیری بگذارد. فدراسیون فوتبال هر چندوقت برای ما کلاس میگذارد اما این کافی نیست. داورهای امروزی با توجه به دسترسی به اینترنت باید همیشه به روز باشند. بخشی از وظیفه داوری هم به قبل از مسابقات بر میگردد. آدمهایی مثل ما از چند ساعت قبل از مسابقات سبک زندگیشان را تغییر میدهند. مثلا برای تغذیه مناسب، غذاهای پرکالری ولی کم حجم مثل ماکارونی میخورند تا در زمین همپای بازیکنان بدوند. حالا هم دو سه ماهی است که فوتبال ما به خاطر کرونا تعطیل شده. تعطیلات از کیفیت کار داوران ما کم میکند. یک داور هرچقدر هم که تمرین و مطالعه کرده و آمادگی بدنی داشته باشد اگر در زمین چمن نباشد، افت میکند. همانطور که تیمهای ما افت کردند ،داورانمان هم از کیفیت کارشان کم میشود که احتمالا ثمراتش را خواهید دید.»
برای داوری هر مسابقه، یک میلیون تومان پرداخت میشود
از «مرادی» درباره درآمد داورها در این روزها میپرسم که پاسخ میدهد: «قضاوت در فوتبال فقط عشق و علاقه میخواهد. داوران ما هیچ قراردادی ندارند و برای هر بازی مبلغ مشخصی میگیرند. مثلا در این شرایط گرانی و تورم، یک داور برای قضاوت در مسابقه، مبلغ یک میلیون و کمک داور هم حدود 700 هزار تومان میگیرد. 10 درصد مالیات هم از این مبلغ کم کنید. فاجعه است. این همه تمرین و مطالعه و رفت و آمد و تحمل فشار هواداران که البته از زیبایی های فوتبال است، فقط عشق و علاقه میخواهد وگرنه با این مبالغ نمیشود زندگی کرد.»
فوتبالیست و مربی بودم
اما در نهایت داور شدم
این روزها چه میکنید؟ چطور داور شدید؟ چقدر درآمد دارید؟ اصلا چرا داوری و ...؟ کلی سوال آماده کردهام تا برای گفتوگو با یکی از بهترین داورهای کشورمان یک گپ درست و حسابی داشته باشم اما «مسعود مرادی» همان اول صحبت ما را به سالهای دور میبرد و از این میگوید که چطور سرنوشت از او یک داور بینالمللی ساخته: «داوری آن اوایل برایم شغل نبود. متولد کرج هستم و در سالهای جوانی به صورت نیمه حرفهای فوتبال بازی میکردم. همیشه دوست داشتم در هر کاری که وارد میشوم، مختصات آن را بدانم. بنابراین بیشتر به خاطر اینکه روی قوانین فوتبال اشراف داشته باشم در کلاس داوری شرکت کردم که مرحوم صالحی، داور پیش کسوت، تدریس اش را برعهده داشت. آن موقع مربی فوتبال هم بودم و برای این که بتوانم داشتهها و علم کارم را به شاگردانم انتقال بدهم در کلاس داوری شرکت کردم تا هم خودم و هم شاگردانم قوانین فوتبالی را بدانیم و بهتر بازی کنیم. آن زمان، کرج جزو استان تهران بود و ما برای بازیهای جوانان و نوجوانان به تهران میآمدیم. چند داور معروف مثل ناصر عاقلی بودند که هر موقع به تماشای قضاوتشان مینشستم، واقعا لذت میبردم. اینها همه انگیزهای شد تا داوری را در سطح بالاتری یاد بگیرم و تصمیم بگیرم به صورت جدیتر وارد این حرفه بشوم.»
داور باید هم آتشنشان باشد
و هم روانشناس
میخواهم بدانم داوران موفق چه خلقیاتی دارند؟ مسعود مرادی که عمری را در این راه گذرانده است، میگوید: «فوتبال در کشور ما با همهجا تفاوت دارد. فوتبال ما بیش از اینکه وابسته به مسائل ورزشی باشد به افرادی ارتباط دارد که در راس تیمها قرار میگیرند و اصلا فوتبالی نیستند. اینجور آدمها هرگونه اشتباه خودشان را به جای اینکه به عملکرد فنی خودشان مرتبط بدانند به گردن داوری میاندازند. بنابراین اعتراض به داور در ایران نسبت به همهجای دنیا بیشتر است. این را من نمی گویم، آمارها بارها و بارها ثابت کرده است. در این شرایط، داور باید هم جدی و هم اهل شوخی باشد اما اگر بخواهد خیلی شل باشد و با هرکسی بگوید و بخندد، نمیتواند قضاوت کند. یک داور، مدیر زمین و آتشنشان بازی است چون باید آتش و تنش داخل زمین را بخواباند. یک داور با خواندن چند کتاب و خریدن یک سوت و دوتا کارت، داور نمیشود. داور را روانشناس داخل ورزشگاه میدانم چون باید بداند چه زمانی چه عکسالعملی نشان بدهد.»
سرخابی نیستم
و عاشق صنعتنفت آبادانم
قاضی، بیطرف است. آیا یک داور فوتبال نمیتواند تعلق رنگی داشته باشد؟ مرادی توضیح میدهد: «داور بیطرف است اما به معنای این نیست که به تیمی علاقهمند نباشد. هر فوتبالدوستی یک تیمی را دوست دارد و میتواند آن را اعلام کند. من هم در همه سالها تعلق رنگی داشتهام اما هرگز آن را بیان نکردهام. ولی بگذارید برای یکبار خیال همه را راحت کنم. در همه این سالها در شهرهای مختلف قضاوت کردم و فرهنگ تماشاگران را دیدم. صادقانه میگویم که علاقه خاصی به تیم صنعتنفت آبادان دارم. شاید بعضیها فکر کنند به این دلیل یک تیم شهرستانی را انتخاب میکنم که از دعوای قرمز یا آبی فرار کنم. هر دو تیم و تماشاگرانش برایم قابل احترام اند اما در آبادان، مردم با فوتبال زندگی میکنند و ورزش برایشان معنی سرزندگی و شادی میدهد. به همین دلیل، عاشق صنعتنفت آبادان هستم. در شمال کشور هم ملوان بندر انزلی همین شرایط را دارد و خیلی دوستش دارم.»
چرا داورها به انتقادها جواب نمیدهند؟
«مسعود مرادی» درباره این سوال که چرا معمولا داورها به خیلی از انتقادهایی که بعد از هر بازی به عملکردشان وارد میشود جواب نمی دهند، توضیح میدهد: «مربیان و بازیکنان همیشه تریبون دارند اما داوران حق مصاحبه ندارند. مربی و بازیکن به کنفرانس خبری میآید و هر حرفی را میزند در صورتی که کنفرانس خبری اصلا جایگاه نقد عملکرد داور نیست. اتفاقا کمیته انضباطی هم چیزی نمیگوید. به همین دلیل، ما مربی خارجی میآوریم و چون جای دیگری کار کرده و حرفهای است تا یکی دو ماه اول اصلا از داوری حرف نمیزند اما بعد که با سیستم فوتبال ما آشنا میشود، مثل مربیهای خودمان اولین حرفی که میزند درباره داوری است! بعضیها میگویند حالا که تریبونی برای دفاع از خودتان ندارید، یک صفحه اینستاگرامی بسازید و حرفهایتان را بزنید. من مخالفم. این خلاف دستورالعمل فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیاست. فضایمجازی بیشتر تنش ایجاد میکند. داور اگر بخواهد به حاشیهها و نقدها پاسخ بدهد تماشاگرها و طرفدارهای تیمها تحریک میشوند و داوری را در بازی بعدی زیر فشار قرار میدهند.
البته داور هم اشتباه میکند و فیفا هم این را قبول دارد و به همین دلیل سیستم ویایآر(var) وارد بازیها شده است تا احتمال خطای داور کاهش یابد. اما یک وقتی داور اشتباهی میکند که سرنوشت بازی جور دیگری تمام میشود. اگر اشتباهش در این حد باشد، لازم است که اعتراف کند. این فرهنگ هم باید از سوی تیمها وجود داشته باشد که اگر داور به اشتباهش اعتراف کرد، بقیه از آن سوء استفاده نکنند.»
پیشنهاد دریافت رشوه نداشتم
حاشیههای داوری تا حالا روی کار و زندگی شخصیتان تاثیر داشته است؟ آیا تا کنون پیشنهاد رشوه داشتید؟ مرادی به این سوال چالش برانگیز هم صریح و شفاف پاسخ میدهد: «قضاوت همه لحظاتش آمیخته با حاشیه است ولی این خودِ داور است که باید رعایت کند. وقتی وارد حرفه داوری شدم در یکی دو سال اول پیشرفت خوبی داشتم و بلافاصله به جام کنفدراسیونها در فرانسه دعوت و به عنوان یک داور مطرح بینالمللی در کشور شناخته شدم. شرایط، جایگاه و حریمی را برایم به وجود آورد که کسی جرئت نزدیک شدن به این موارد را نداشته باشد. الان هم که کنار کشیدم، خوشحالم که مورد احترام اهالی فوتبال هستم و به صراحت میگویم که تا کنون پیشنهاد رشوه نداشتهام. تا حالا ندیدم که آدمهای دور و برم پیشنهادی برای قضاوت یک طرفه داشته باشند. به نظرم اینجور مسائل، بیشتر زاییده تخیل تیمهاست. داوران ما موقعیت اجتماعی خوبی دارند و به نظرم نیازی به چنین مسائلی ندارند. اما هرجایی خوب و بد هست و نمیتوانم قاطعانه بگویم که رشوه و اینجور مسائل اصلا وجود ندارد. جایگاه قضاوت همیشه در معرض تهمت است. پس نباید حرف و حدیثها را جدی گرفت. وقتی حرف و حدیث در فوتبال ما زیاد است هرجور حاشیه و حرف جنجالی طرفدار زیادی خواهد داشت. فضای داوری ورزش ما خیلی ایدهآل نیست و من علاقهای ندارم که حتی فرزندم وارد این حرفه شود.»