داستانک | آرزوی دندان شکن
روزی مرد ثروتمندی هنگام عبور از شهری دو جوان را کنار جاده دید که گدایی میکردند. مرد که آن روز سرحال بود خواست سر به سر آنها بگذارد و کمکی بکند. اول به مرد جوانتر گفت: «به من بگو چه میخواهی، قول میدهم خواستهات را برآورده کنم. اما باید بدانی من در قبال هر لطفی که به تو بکنم، دو برابر آن را به دوستت خواهم کرد» مرد جوان پس از کمی فکر با لبخندی به او پاسخ داد: «یک چشم مرا از حدقه بیرون بیاور»!
حکایت | کدخدای خسیس
مردی روستایی مقداری گندم به آسیاب برد. چون آرد کرد، بر الاغ خود نهاد و وقتی نزدیک منزل کدخدا رسید، اتفاقا خرش لنگ شد و بارش به زمین افتاد. مرد از کدخدا خواست تا الاغش را به او بدهد و بارش را به منزل برساند. کدخدا که خسیس بود گفت: «الاغ من نیست»! اتفاقا همان لحظه صدای الاغ بلند شد و بنای عرعرکردن گذاشت. آن مرد به کدخدا گفت: «الاغ تو که در خانه است!» کدخدا با ناراحتی گفت: «عجب نادانی هستی تو! پنجاه سال من کدخدای ده هستم، حرف مرا باور نداری ولی حرف الاغ را باور میکنی؟»
ریشه ضرب المثل | مغز خر خوردن
زنی به قصد آن که شوهرش را احمق کند به یاری پیرزنی رمال، کله خری به دست آورد و در حیاط خانه مشغول بیرون آوردن مغز خر بود تا به خورد شوهرش بدهد. شوهر از در وارد شد و آن صحنه را دید. زن گفت: «چیزی نیست، این کله خر در منقار کلاغی بود که از بالای حیاط میگذشت، اما کلاغ نتوانست وزن آن را تحمل کند و رهایش کرد و افتاد در این لگن.» مرد سری به علامت قبول تکان داد و به اتاق رفت. همسر مرد نگران جریان را برای پیرزن رمال تعریف کرد. پیرزن گفت: «دیگر به کله خر نیازی نیست، کسی که چنین سخنان بیهودهای را باور کند به خوردن مغز خر نیازی ندارد!»
شوخی های یلدایی
با همین قیمتی که امروز انار و آجیل برای شب یلدا میخری، دو سال پیش میتونستی با یلدا ازدواج کنی!
امیدوارم امشب برف نیاد، چون علاوه بر استوری «آخ تو شب یلدای منی» باید استوریهای «برف برف برف میباره» بابک جهانبخش رو هم تحمل کنیم!
با این قیمت آجیل و هندونه، ما شب یلدا به جای حافظ، مزاحم باباطاهر عریان میشیم و فال میگیریم!
با توجه به گرونی انار، شب یلدا بلال بخورین، جفتش دونه داره، فقط رنگشون فرق میکنه!
عمر چقدر زود میگذره! ما هنوز داریم قسطهای وامی رو که پارسال برای آجیل شب چله گرفتیم میدیم!