گفت و گو
تعداد بازدید : 38
آبادان مثل من هزاران «یدو» دارد
بازیگر 16ساله فیلم سینمایی «یدو» ازفوت و فن حضور نوجوانان در سینما می گوید
نویسنده : صادق جهانی| خبرنگار
ماه گذشته سیمرغهای سیونهمین جشنواره فیلم فجر بر شانههای برندگان نشست. در این دوره از جشنواره مانند سالهای گذشته شاهد نقشآفرینی نوجوانان پرتلاش و باانگیزه بودیم. یکی از این نوجوانها که برای اولینبار جلوی دوربین، نقشآفرینی کرد و تحسین بسیاری از اهالی سینما را برانگیخت، «میلاد صویلاوی» نوجوان اهل آبادان است که در فیلم «یدو» ساخته «مهدی جعفری» درخشید. میلاد، پیش از بازی در این فیلم سررشتهای از سینما نداشته و خیلی تصادفی وارد این حوزه شدهاست. با اینحال در اولین تجربه سینماییاش، نامزد سیمرغ بلورین شد. او در این گفت و گو از چگونگی حضورش به عنوان یک نوجوان در سینما می گوید.
دوستان نوجوانانت دوست دارند بدانند چطور برای بازی در فیلم«یدو» انتخاب شدی.
یکی از دستیاران کارگردان در اینستاگرام برای انتخاب بازیگر، فراخوان داد. با خودم گفتم قبول که نمیشوم اما شرکتکردنش هم ضرری ندارد. چهار روز بعد از تست با من تماس گرفتند و گفتند به مرحله بعدی راه پیدا کردی. در مرحله نهایی هم ازبین 15 نفر پذیرفته شدم. اول قرار بود نقش «اصغر» را بازی کنم اما با لطف آقایان جعفری و مصباح (کارگردان و تهیهکننده) برای نقش «یدو» انتخاب شدم. تا حالا در کلاسهای بازیگری شرکت نکردم و لطف خدا بود که فراخوان «یدو» را ببینم. البته دو ماه قبل از شروع رسمی فیلمبرداری، چهار روز در هفته در کلاسهایی که آقای «بهمنی» برگزار کرد، حسابی تمرین کردم تا آمادگی لازم را کسب کنم. تیرماه امسال و در دمای 60درجه و رطوبت 90درصدی، فیلمبرداری را شروع کردیم که تا شهریور طول کشید.
تجربه کارکردن در یک اثر سینمایی درکنار بازیگران مشهور چطور است؟
بهنظر من گروه «یدو» مانند خانوادهای بود که همه اعضای آن با عشق و علاقه کار میکردند. کارگردان درطول پروژه نظر بازیگران را هم جویا میشد و اگر ایده خوبی میدادیم، حتما اجرایش میکرد و لطف بزرگی بود که در حین فیلمبرداری راحتمان میگذاشت. خانم پسیانی خیلی کمکم کرد و در پشت صحنه هم مثل یک مادر مهربان رفتار میکرد. بهطور کلی یدو، پروژه خیلی سختی بود. من از گرمای زیاد، دو مرتبه کارم به بیمارستان کشید و بقیه عوامل هم از گرما و رطوبت شدید آبادان حالشان بد میشد. با این همه، عاشقانه بازی کردیم و شکر خدا فیلم خوب و قشنگی هم از آب درآمد.
دوست داری در دنیای بازیگری به کجا برسی؟
دوست دارم درحد خودم باشم و سینما مرا قورت ندهد. بازیگری در سینما مانند یک لپلپ شانسی است؛ گاهی اوقات کاری میگیرد و دیده میشود و گاهی هم برعکسش پیش میآید. دوست ندارم در سینما وقتی موفقیتی تجربه میکنم، مغرور بشوم. دوست دارم همینی باشم که الان هستم. حالا هم رفتارم با دوستانم فرقی نکردهاست و از برخوردهای مغرورانهای که باعث شود دوستانم را رها کنم، اصلا خوشم نمیآید.
در پشت صحنه فیلمها دیدهایم که چندین نفر با دوربین و ابزارهای مختلف، خیلی نزدیک به هنرپیشهها مشغول کارند. تو بهعنوان یک بازیگر تازهکار چطور در آن شلوغی، تمرکز میکردی؟
خیلیراحت. خانهای در اختیار من و خانم پسیانی گذاشتند که آنجا با هم تمرین میکردیم و بعد برای ضبط کار، سر لوکیشن حاضر میشدیم. کار با خانم پسیانی، تجربه خوبی بود. دوست دارم روزی با «رضا عطاران» و «نوید محمدزاده» هم بازی کنم. در پایان میخواهم به اهالی سینما بگویم که آبادان مثل من هزاران یدو دارد. نوجوانان شهرم قلب صاف و دل سادهای دارند که میتوانند در سینما کارهای قشنگی انجام دهند و از کارگردانان محترم میخواهم از وجود این عزیزان استفاده کنند چون عاشق سینما هستند.