آثار شما
تعداد بازدید : 14
نغمه امید
نویسنده : فهیمه فرهادی| 15 ساله از بشرویه
پیش این چشمان غارتگر جسارت میکنم
چون جگر خون شد ز دندانها شکایت میکنم
گرچه سقف آرزو با رفتنت ویران شده
زیر این آوارها، دل را سَرایت میکنم
فکر میکردم تویی تا انتهای قصهام
بعد تو این قصه را با غم روایت میکنم
گر به دل افتد به خواب من بیایی تا سحر
من به اشک دیدگان غسل زیارت میکنم
عطر تنپوش تو بر دیوار ماند و دل شکست
کارِگر زاده، در این کوچه تجارت میکنم