اینطورکی
تعداد بازدید : 29
من گوزنی نامرئی هستم در شب امتحان
دانیال دایی داووداینا
طنزپرداز
درددل کردن با بیشتر آدمها خیلی سخته چون منتظرن حرف بزنی تا از بدبختیهاشون بگن. یکی نیست بگه خب تو که این قدر داغونی، چرا تا الان چیزی از بدبختی هات نگفته بودی؟ منتظر بودی من سر درددل رو باز کنم که یاد مشکلاتت بیفتی؟ برای همین باید قبل از درددل به طرف مقابل بگی: «میدونم خیلی داغونی، خیلی بدتر از منی، خیلی گناهی هستی و از این حرفها، فقط 5 دقیقه بذار من حرف بزنم». حالا درددل موقع مشکلات بهکنار، ما در سادهترین چیزها هم مسابقه داغونتر بودن داریم. شما همین الان برو به اون رفیقت که شانس گرفتن نوبل فیزیک رو داره و قراره فرمول نسبیت انیشتین رو ارتقا بده بگو: «برای امتحان امروز هیچی نخوندم»! بلافاصله جواب می ده: «خوبه تو همون هیچی رو نخوندی، من اصلاً هیچی نخوندم».بعدشم نمره همین میشه 21! اصلا شما برو بگو من شب امتحان غیب شدم و دوباره الان ظاهر شدم. طرف می گه: «من هنوز غیبم و اون قدر نامرئی شدم که نمیتونم خودکار تو دستم بگیرم». بعد شما بگو من دیشب خیلی کم خوابیدم. طرف می گه: «خواب چی هست اصلاً»؟ شما بگو من آدم خوبی نیستم، یارو برای اینکه بزنه رو دستت می گه من گوزن کوهی هستم. خلاصه تا نگی غلط کردم درددل کردم ولت نمیکنه.