پرونده
تعداد بازدید : 460
ایجاد کمربندسبز توسط آقامعلم همهکاره
گفتوگو با «علی سلحشورنیا» که طرح خلاقانهاش برای کاشت 300 درخت و راهاندازی پویش مردمی برای ایجاد کمربندسبز در حاشیه جاده سوسن شهر ایذه، زیبایی بهشت سرسبز خوزستان را چندین برابر کرد
نویسنده : مجید حسینزاده | روزنامهنگار
جاده ایذه به دشت سوسن با اینکه به بهشت سرسبز خوزستان منتهی میشود اما درخت ندارد. دشت سوسن، منطقهای پر از زیباییهای طبیعی و تاریخی است که در ۳۵ کیلومتری شهر ایذه قرار دارد. این خطه طبیعتی متمایز و منحصربهفرد دارد که احساسات هر گردشگر طبیعت دوستی را به خصوص در نوروز بر میانگیزد. دشت سوسن چمنزاری سرسبز پر از گلهای قرمز است که رودخانه کارون آن را به دو نیم تقسیم کرده است. مزارع حاصلخیز و آب فراوان شرایط لازم را برای کشتوکار و باغداری اهالی خونگرم این دیار فراهم کرده است اما علاوه بر اهالی، مسافران هم معتقدند که جادههای ورودی به این شهر بد جوری توی ذوق میزند. به همین دلیل است که طرح خلاقانه این معلم خوزستانی برای ایجاد کمربند سبز در حاشیه جاده سوسن و فعالیتهای دو ساله با ایجاد یک پویش مردمی تا حدودی به ثمر نشسته و مورد استقبال قرار گرفته است. «علی سلحشورنیا» با کمکهای مردمی و تلاش شبانهروزی خودش و با کاشت بیش از ۳۰۰ درخت، کمربند سبز حاشیه جاده بخش سوسن را اجرا کرده است. در پرونده امروز زندگیسلام با او درباره این طرح، ویژگیهای منطقه دشت سوسن، اهمیت درختکاری در این خطه و ... گفتوگویی داشتیم که خواهیم خواند.
جای خالی درخت در این جاده احساس می شد
به عنوان اولین سوال از او درباره دلایلش برای تصمیم به درختکاری و ایجاد کمربند سبز حاشیه جاده بخش سوسن میپرسم که میگوید: «منطقه دشت سوسن، یک طرف آن آباد است و یک طرف آن، کوههایی است بدون هیچ پوشش گیاهی. مخصوصا منطقه ورودی سوسن که سه پیچ بزرگ میخورد و میآید پایین. زمانی که بهار میشود و مردم میخواهند وارد دشت سوسن شوند، قبل از ورود به این منطقه اگر از آن بالا و قبل از پیچها نگاه کنند، فقط یک درخت میبینند که آن هم خود رو بوده است. با توجه به بافت بکر و طبیعی و چشماندازهای زیبایی که دشت سوسن دارد و به زیباترین و سرسبزترین دشت خوزستان معروف است، به هر حال خلأ یک فضای سبز و درختها در آنجا احساس می شد. به خصوص که هرسال گردشگران بسیاری از سراسر کشور برای دیدن زیباییهای طبیعی آن به این جغرافیا سفر میکنند. البته این سرزمین بکر که به شدت نیازمند توجه جدی در بحث زیرساختهای جادهای، بیمارستانی، آب، مخابرات و اقامتگاه است، طی سالهای متمادی همواره مورد بیمهری قرار گرفته و نیازمند یک همت جمعی بهخصوص در حوزه جادهای است.»
منابع طبیعی 450 نهال به ما داد که مرغوب نبود
از او میپرسم که مراحل اجرای طرح کمربند سبز حاشیه جاده بخش دشت سوسن چطور بوده که میگوید: «من سال 1399 طرح اولیه را نوشتم. با نقشهبرداری متراژ آن منطقه یعنی جاده ورودی دشت سوسن را به دست آوردم که 2500 متر شد از بالا تا پایین. نامههایش را به ادارات و سازمانهای مرتبط زدم اعم از منابع طبیعی، محیط زیست، جهاد کشاورزی، فرمانداری و بخشداری سوسن، راه و ترابری و حتی شهرداری ایذه. نوروز سال گذشته یعنی 1400 جلسهای برگزار شد در ایذه که برای اختصاص نهال به دشت سوسن به جمع بندیهایی برسند. با توجه به این که ایذه فقط یک نهالستان دارد بنابراین تنوع گونههای گیاهی در آن کم است. بیشتر اکالیپتوس است و کنار، برهان و ارغوان. آن هم معمولا نهالهایش کوچک است و برای اینکه ثمر بدهد، زمان زیادی طول میکشد. بنابراین ما سال 1401 با بخشدار سوسن صحبت کردیم و او برایمان تسهیلگیری کرد. جلسهای در بخشداری با حضور دهیارها و یکی از بچههای منابع طبیعی برگزار شد و مصوب کردیم که کمربند سبز در حاشیه جاده سوسن را در سال گذشته اجرایی کنیم. این را هم بگویم که منابع طبیعی به ما 450 نهال داد اما به دلیل این که مرغوب نبودند و به درد حاشیه جاده نمیخوردند، ما از آنها استفاده نکردیم و توزیعشان کردیم بین مردم تا در شهر بکارند».
پول خرید 300 نهال را با پویش مردمی جمع کردم
از او می پرسم بعد از ناامید شدن از کمک سازمانهای دولتی، از تصمیمش برای اجرا کردن طرحش منصرف شده یا نه که میگوید: «بعد از آن ماجرا، خودمان از دزفول، نهال 2 ساله مرغوب آوردیم که همین الان به دلیل کاشت آنها، ورودی شهرمان نمای خوب و زیبایی گرفته است. بنابراین توانستیم با همکاری بعضی از مردم و دوستداران محیطزیست این اتفاق را رقم بزنیم. هزینههای خرید این نهالها را با پویش مردمی جمع کردیم. حدود 14 تا 15 میلیون تومان برای اجرای این طرح هزینه شد که مردم همه هزینههای آن را پرداختند».
از درخت برهان و ارغوان تا کُنار در حاشیه سوسن
از این معلم خوزستانی میپرسم که چه درختهایی در حاشیه جاده ایذه به سوسن کاشته است که میگوید: «درختهایی که در این کمربند سبز حاشیه مسیر جادهای بخش سوسن از توابع شهرستان ایذه کاشتیم، عبارتند از: توت نر، شاه توت، برهان، ارغوان، زیتون، کُنار و سپستان. اینها نهالهایی هستند که در این طرح استفاده شدند. تا الان بیش از 300 درخت متناسب با اقلیم و پوشش گیاهی منطقه کاشته شده است. این را هم بگویم که بچههای منابع طبیعی چند روز پیش با من تماس گرفتند که چون الان فصل کوچاست، میخواهند برای حفاظت از این نهالها به من کمک کنند. حالا قولهایی داده شده که امیدوارم محقق شود».
میخواهیم یک دشت سوسن 12 ماه سال سبز داشته باشیم
از این معلم دغدغهمند در حوزه محیطزیست میپرسم دشت سوسن که خیلی سرسبز است پس چرا ورودیاش اینطور نیست، میگوید: «بله، دشت سوسن بسیار زیبا و سرسبز است اما از یک ماه دیگر که محصولات کشاورزی را در آن جا درو میکنند، زیباییاش کم میشود و خیلی هم گرم میشود. ما میخواهیم یک سوسن 12 ماه سال سبز داشته باشیم. همانطور که میدانید رودخانه کارون ابتدا از دشت سوسن میگذرد. اول از این جا عبور میکند، سپس به اهواز، اروند رود و ... میرود. یک دانیال نبی در شوش است و یک دانیال نبی هم در سوسن داریم که یک چشمه با آب بسیار گوارا دارد. یک چشمه هم داریم به نام سیاهچال که منبع برنجکاری برای تابستان میشود. حاشیه این رودخانهها بسیار سرسبز هستند اما بقیه روستاهایمان که کمی فاصله دارند، اینطور نیست و تابستانها خیلی هم گرم میشود اما ظرفیت آن هست که اگر ما درخت بکاریم، هوا را هم تلطیف و معتدل کند. بنابراین درختکاری علاوه بر زیبایی باعث کاهش آلودگی هوا هم خواهد شد».
برای کاشت نهالها
مشاوره تخصصی گرفتیم
این معلم خوزستانی درباره مراحل کاشت این نهالها هم میگوید: «بعد از قطعی شدن خرید نهالها، مرحله اول کار برای کاشتشان از کنار خانه پدری خودم در سوسن شروع شد که گِل درست کردیم. بعد کود آوردیم و قاطیاش کردیم. سپس گونی گرفتیم و زمانی که چالههای هر نهال را حفاری کردیم، رفتیم در کنار هر نهال یک گونی گذاشتیم که در روز کاشت، کارمان سریعتر و با کیفیت بهتری انجام شود که درختها خشک نشود. در ضمن، با توجه به صعبالعبور بودن این جاده، بیل مکانیکی از ایذه اجاره کردم و آوردم این جا تا زمین را برای کاشت نهالها بکنند. اگر میخواستیم نهال را با کارگر بکاریم، هر کارگر در یک روز نمیتوانست حتی جای یک نهال را بکند چون سنگلاخ و خیلی سخت بود. البته یک گروه تخصصی کشاورزی هم روزی که ما داشتیم نهالها را میکاشتیم از دانشگاه ملاثانی اهواز آمدند، مشاوره به ما دادند و کمک کردند تا برای نهال جاگذاری بهتری داشته باشیم اما کاشت را خودمان انجام دادیم».
شبها ساعت 10 با تراکتور به این درختها آب میدهم
«ظرفیت کاشت درختهای بیشتر را هم در این منطقه داریم اما همت و کمک مسئولان را هم میطلبد. مثلا ما الان برای آبیاری این درختها به کمک نیاز داریم و خودم در این چند وقت اخیر به جز روزهایی که بارانی بوده، ساعت 10 و نیم شب با تراکتور رفتم و به این درختها آب دادم». او ادامه میدهد: «دست کمک به سمت همه افرادی که به محیطزیست علاقهمند هستند، دراز میکنیم چون این درختها با سختیها و چالشهای زیادی کاشته شدند و من نمیگذارم که آن زحمتها هدر برود. اهالی این جا هم با توجه به شرایط اقتصادی کشور و محرومیت این منطقه، آن قدری که من توقع دارم برای این کارها پیشقدم نمیشوند و همکاری نمیکنند. معمولا این جا کسی رایگان به من کمک نمیکند. مثلا برای پویش جمعکردن زبالهها در روز طبیعت، من به تعدادی از دانشآموزانم پول دادم تا به من برای جمعآوری زبالهها کمک کنند. البته برای ماشینی که زبالهها را جابهجا کردیم، یک نفر داوطلبانه پیدا شد و هیچ هزینهای هم نگرفت. همکاری هست اما کم است. خیلیها هم داوطلبانه پول دادند تا ما بتوانیم نهال بخریم. جالب است بدانید بخش سوسن 44 دهیار دارد که تا امروز فقط یکی از آنها به مبلغ 2 میلیون تومان به ما کمک نقدی کرده است. هنوز فرد دیگری به ما کمک مالی از مسئولان نکرده است و ما هم واقعا نیاز داریم».
چون پیگیر و سمج هستم، ناامید نشدم
او درباره این که در مقابله با این همه مشکلات برای ایجاد کمربند سبز در حاشیه جاده سوسن، آیا تا امروز ناامید هم شده یا نه، میگوید: «نه، چون من کلا آدم پیگیر و سمجی هستم. زمانی که کمربند سبز را طراحی کردم، همه چیز را در آن دیدم و خیلی راحت می شد با کمک دهیارها، ما خیلی شیکتر این کار را انجام دهیم. مهار نقاط حادثه خیز پرتگاهی، توسعه فضای سبز، ایجاد کمربند سبز تشویقی در حوزه جذب گردشگر و ترویج فرهنگ درختکاری از دلایل این پویش شخصی بود که خوشحالم قدمهای موثری در این مسیر برداشتم».
اهالی به من میگویند: آقای معلم همه کاره!
از او میپرسم که آیا از پربازدید شدن تصاویرش در شبکههای اجتماعی خبر دارد یا نه؟ میگوید: «این روزها خیلی سرم شلوغ است اما بعضیهایش را دیدم. من این روزها برنامههایم پر است و به قول اهالی، من یک معلم همه کاره هستم. من هم فعال محیطزیست هستم و هم عضو انجمن دوستداران میراث فرهنگی ایذه. علاوه بر درختکاری، در بحث چیدن پشم گوسفندان باید بگویم هنوز اهالی به روشهای سنتی انجام میدهند اما امسال ماشینهایی خریدیم تا فناوری را هم به کار بگیریم و مردم کمتر اذیت شوند. همین امروز خودم مشغول کمک به اهالی برای چیدن پشم گوسفندان با دستگاه بودم. من قبل از این که معلم شوم، در پالایشگاه پتروشیمی کار میکردم. ناظر فاز 12 پارسجنوبی بودم، پتروشیمی کارون بودم، غدیر و جم عسلویه بودم. دستی هم در متالوژی و جوش دارم. من چندین سال است که در این منطقه هستم. ایذه هم که بودم، زبان تدریس میکردم. آن جا دورههایی با همکاری هلال احمر برگزار میکردیم برای والدین و بچهها، دوره کمکهای اولیه که از آن هم استقبال زیادی شد.»
پویش جمعآوری زبالههای روز طبیعت
از او درباره جدیدترین پویشی که در دشت سوسن راه انداخته و آن هم جمع آوری زبالههای حاشیه این جاده است، میپرسم که میگوید: «من از سال 94، هر سال سیزدهم فروردین یعنی روز طبیعت در ابتدای جاده سوسن میایستم و پلاستیک زباله پخش میکنم همراه با پیامی در یک بسته کوچک با شکلات که به 2 زبان فارسی و انگلیسی روی آن ضمن خوش آمدگویی، نوشته بودم که دوستدار محیط زیست باشید. هر سال این کار را انجام میدهم. امسال روز 16 فروردین دیدم دور نهالهایی که ما به تازگی کاشته بودیم، خیلی زباله ریخته است. دشت سوسن امسال خیلی شلوغ شده بود و مسافران زیادی این منطقه را به عنوان مقصد سفر نوروزی خودشان انتخاب کرده بودند. از بالا تا پایین جاده خیلی زباله ریخته بودند. بنابراین پویش جمعآوری زبالههای روز طبیعت را راه انداختم. من به همراه چندتا از همکارانم و چندتا از دانشآموزان ابتداییام، تصمیم گرفتیم بهطور کامل از سر کوه تا پایین حاشیه جاده را تمیز کنیم که تصاویر این کار در شبکههای اجتماعی پربازدید شد. در زمان جمعآوری زبالهها، یکی از دانشآموزان نکتهای گفت که من به آن توجه نکرده بودم. وقتی این پلاستیک زبالهها را جمع میکردیم، گفت درست است که این کار را برای زیبایی و سلامت محیطزیست انجام میدهیم اما این کار باعث میشود که گوسفندهای ما که برای چرا به این منطقه میآیند، حداقل این پلاستیکها را نمیخورند که مریض شوند. این هم یکی از فواید دیگر این طور کارهاست».