ترس از اشتباه مجدد در انتخاب

موضوع ازدواج بعد از جدایی برای بسیاری از افراد نگرانی‌ها و دغدغه‌های بسیاری را به همراه می‌آورد. این نگرانی‌ها به این دلیل است که خیلی از افرادی که طلاق گرفته‌اند از شکست و اشتباه مجدد در انتخاب خود می‌ترسند. این ترس‌ها و نگرانی‌ها اگر درست مدیریت نشوند در تصمیم‌گیری درست اختلال ایجاد می‌کنند.

صحبت‌های «گودرزی» قابل درک است اما ...

صحبت‌های «آقای گودرزی» درباره پیچیده بودن ازدواج و شناخت افراد و تحول در معیارهای ازدواج تا حدودی قابل درک است ولی نمی‌توان گفت ازدواج کردن اشتباه  است. اگر بنا باشد که انسان در زندگی با هر اشتباه، آن فعالیت و اقدام را از زندگی خود حذف کند که خیلی از کارها را باید کنار بگذارد و همه ما می‌دانیم که پاک کردن صورت مسئله اشتباه است چون خیلی از کارهای دیگری هم که در زندگی انجام داده یا قرار است انجام دهیم، سختی‌های خاص خودش را دارد و ممکن است به شکست منجر شود.

عاقبت نداشتن دقت کافی در انتخاب

ازدواج اشتباه نیست، اگر انتخاب درست باشد. صرف نظر از موضوع ازدواج، در هر مورد دیگری هم اگر دقت کافی در انتخاب‌ها وجود نداشته باشد، ممکن است اشتباه رخ دهد.  از طرف دیگر بحث توانمندی‌های انسان به‌عنوان موجود برتر در زمین مطرح است و اگر قرار باشد با یک شکست میدان زندگی را خالی کرده و بر خلاف ذات و طبیعت خود رفتار کند، پذیرفته نیست.

معیارها را تعمیم ندهید

«گودرزی» درباره یکی از دلایل اشتباه‌ بودن ازدواج مجدد می‌گوید: «چون الان همه معیارها شده پول». ممکن است برخی افراد پول و خودرو و تجملات را ملاک انتخاب همسر بدانند ولی همه این گونه فکر نمی‌کنند؛ بنابراین شایسته است از تعمیم دادن این تفکر به همه افراد جامعه خودداری کنیم و فرار از مسئولیت را با این دلایل توجیه نکنیم.

چند توصیه به افراد بعد از طلاق

با توجه به این که در هر شرایطی زندگی جریان دارد و همه افراد حق دارند از مزایای داشتن شریک خوب در زندگی و داشتن فرزند بهره‌مند باشند، در ادامه چند توصیه داریم برای کسانی که پس از یک تجربه ناموفق در زندگی می‌خواهند تشکیل خانواده بدهند.

1 از گذشته فاصله بگیرید| تا زمانی که تمام افکار و ذهن یک فرد در گذشته سیر می‌کند نباید تصمیم به ازدواج دوباره بگیرد زیرا این گذشته به شدت روی آینده تاثیر می‌گذارد. بنابراین برای رهایی از مشکلات و دغدغه‌های ذهنی گذشته، یاد بگیرند ضمن درس گرفتن از اشتباهات قبلی، دیگران را ببخشند. برای این که راحت‌تر بتوان از قصور دیگران چشم‌پوشی کرد لازم است بدانیم که هیچ گاه یک نفربه تنهایی نمی‌تواند رابطه را به بن‌بست برساند مگر این که طرف‌مقابل هم به او کمک کرده باشد. با این تفاسیر فقط یک نفر مقصر فروپاشی یک خانواده نیست.

2 معیارهای خود را بازبینی کنید| فردی که در انتخاب قبلی خود دچار شکست شده، لازم است ملاک‌های خود را برای انتخاب همسر مجدد تبیین و براساس شرایط فعلی خود آن‌ها را مشخص کند. 

3 مشاوره بگیرید| استفاده از مشاوره‌های تخصصی تا حد زیادی می‌تواند در زمینه تبیین درست معیارها و رسیدن به خودآگاهی لازم کمک کند و ضمن بررسی دلایل درست و نادرست ازدواج شما را در یک انتخاب بهتر یاری دهد.

1- ترس زیاد از اشتباه‌کردن

2- ذهنیت همه یا هیچ

3- به تعویق انداختن مدام کارها

4- بلاتکلیفی و ترس از تصمیم‌گیری

5- استانداردهای غیرممکن

ضرورت دریافت نور بیشتر در پاییز

 افسردگی فصلی نوعی اختلال است که فرد در طول سال احساسات طبیعی دارد اما با تغییر فصل، به‌ویژه در پاییز، دچار افت خلق‌وخو و علایم اضطراب می‌شود. هرچه افراد نور بیشتری دریافت کنند، سریع‌تر از این نوع افسردگی رهایی می‌یابند زیرا نور خورشید و ساعت بیولوژیکی بدن در تنظیم خلق‌وخو و خواب تأثیرگذار هستند.

نکته متمایزکننده افسردگی فصلی از سایر افسردگی‌ها

همه افرادی که دچار افسردگی فصلی می‌شوند، الزاماً به اختلال افسردگی مبتلا نیستند. تنها درصد کمی از این افراد نیاز به درمان‌های مداخله‌ای دارند. همچنین، تغییر خلق ممکن است در بهار هم رخ دهد که در برخی موارد، به‌ویژه در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، این تغییر به شکل شیدایی یا مانیا ظاهر می‌شود. علایم افسردگی فصلی شامل کاهش انرژی، تغییرات در خواب، میل جنسی، تمرکز و اشتها هستند و شباهت زیادی به علایم افسردگی دایم دارند. اما نکته‌ای که افسردگی فصلی را از سایر انواع افسردگی متمایز می‌کند، زمان بروز آن در فصول خاص سال است.

ضرورت تشخیص به‌موقع

در صورت تشخیص به‌موقع و شروع درمان، می‌توان از شدت علایم و مشکلات بعدی جلوگیری کرد. او بیان می‌کند که درمان‌های دارویی، غیردارویی، نور درمانی و مشاوره، از جمله روش‌های مؤثر در درمان افسردگی فصلی هستند. در موارد شدیدتر، استفاده از داروهای ضدافسردگی هم توصیه می‌شود.

 

 اطلاعات کافی درباره شــرایـــط خــانـواده‌تان به خصوص موقعیت تحصیلی، اجتماعی و روحی برادرتان نداریم که پاسخ‌گویی را مشکل می‌سازد. با این حال، عامل اصلی پرخاشگری افراد می‌تواند شکست و ناکامی یا احساس ناکامی باشد و فرد پرخاشگر بیشتر خشم خود را روی نزدیک‌ترین افراد خود مثل همسر، مادر و خواهر تخلیه می‌کند و در منظر عموم نه تنها پرخاشگر شناخته نمی‌شود بلکه آرام و منطقی هم جلوه خواهد کرد. حل این‌گونه پرخاشگری نیازمند توجه به موانع سر راه فرد است که به او کمک شود تا اهداف منطقی برگزیند یا با موانع سازگار شود و بیشتر احساس توانمندی کند و از درماندگی فاصله بگیرد.

 

در برابر پرخاشگری، منفعل نباشید

گاهی علت تشویق فرد به تداوم پرخاشگری نوع برخورد اطرافیان اوست. وقتی شما مخاطب گرامی و مادر و خواهرتان شخصیت‌های منفعلی باشید و تسلیم پرخاشگری و زورگویی وی قرار گیرید و ناتوان در ابراز وجود باشید و با سکوت مداوم و حتی حق دادن به وی که اشکال ندارد پرخاشگری کند، ادامه زندگی بدهید، در این شرایط عملا فرد تشویق به پرخاشگری و حتی باج‌خواهی می‌شود. البته واضح است توصیه نمی‌شود که شما هم مثل برادر، پرخاشگری متقابل داشته باشید چون پرخاشگری تجاوز به حقوق دیگران است ولی توصیه هم نمی‌شود منفعل، تسلیم و درمانده باشید. بنابراین لازم است همه افراد خانواده از مهارت جرئت‌مندی و ابراز وجود برخوردار باشند.

 

بازنگری در ارتباط با برادر

موفقیت یک خانواده ارتباط مستقیم به نوع روابط بین اعضا دارد که باید همه شما در نوع روابط خود با برادر بازنگری و تجدید نظر کنید. برادری را که آغاز جوانی را تجربه می‌کند و احتمالا فرزند ارشد است، بیشتر در جمع خود بپذیرید و احترام بگذارید تا در او احساس مسئولیت به امنیت خواهران شکل بگیرد و این ماجرای تلخ خاتمه یابد. پس زمینه‌های پرخاشگری برادر را با نگاه سیستمی مورد کاوش و ارزیابی قرار دهید و همه به جایگاه برادر و احترام به آن و پذیرش بیشتر وی در کانون خانواده احترام بگذارید چراکه می‌تواند کارساز و مشکل‌گشا باشد.

* یادش به خیر، روز اولی که رفتم دانشگاه با یک کیف سامسونت رفتم و روزی که فارغ التحصیل شدم، کتاب‌هام توی یک پلاستیک دسته‌دار بود!

* درباره مطلب «رهایی اورژانسی از بند اعتیاد اینترنتی»، به نظر من 70درصد مردم کشور ما معتاد به اینترنت هستن و یک چیز کاملا عادی شده انگار توی جامعه ما.

* در صفحه سلامت، پیشنهاد بدین که برای خوردن بیشتر سبزیجات خام، چه منوهایی رو می شه به دیگر اعضای خانواده پیشنهاد داد. ممنون.

* از شیرینی‌های زندگی در خوابگاه‌های دانشجویی هم بنوسید. معمولا خاطرات خیلی خوبی ازش می گن که بعدها تو زندگی هم به دردشون خورده.

* در زندگی‌سلام بنویسید که راننده‌ها به خصوص جوان‌ها در روزهای ابتدایی مدارس، بیشتر مراقب باشن چون بچه‌ها برای رد شدن از خیابون، گاهی حواس‌شون پرت می شه. ممنون.

 

دلیل بیماری‌های مرتبط با تنهایی چیز دیگری است

تحقیقات قبلی نشان داده‌اند که زندگی به تنهایی می‌تواند باعث ایجاد مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب و بی‌خوابی شود. همچنین گزارش شده است که تنهایی با فشار خون بالا، اختلالات گوارشی و حتی مرگ زودرس مرتبط است. در یک مطالعه جدید، این تیم شواهدی پیدا کردند که نشان می‌دهد برخی از بیماری‌های مرتبط با تنهایی بیشتر به دلیل چیز دیگری ایجاد می‌شوند. دانشمندان داده‌های زیست پزشکی صدها هزار بیمار در  چین، آمریکا و بریتانیا را تجزیه و تحلیل کردند. آن ها دریافتند افرادی که بیشتر احساس تنهایی می‌کنند، در معرض خطر بیشتر ابتلا به ۳۰ بیماری هستند. سپس محققان با استفاده از اطلاعات ژنتیکی بیماران، تجزیه و تحلیل آماری ۲۶ بیماری از ۳۰ بیماری انتخاب شده را انجام دادند. معلوم شد که بسیاری از تشخیص‌ها ناشی از عوامل دیگری غیر از تنهایی بوده است. این تیم به این نتیجه رسیدند که تنهایی به ایجاد افسردگی و سایر اختلالات عاطفی منجر می‌شود. با این حال، سایر بیماری‌ها منشأ متفاوتی دارند و به تنهایی مرتبط نیستند. این مطالعه در مجله علمی( Nature Human Behavior (NHB منتشر شد.

 

درس خواندن بدون لذت 

بچه‌ها زمان زیادی را در مدرسه هستند، آن‌قدر که بعد از آن چندان حوصله یاد گرفتن ندارند؛ خود مدرسه به ویژه در سیستم‌های آموزشی سابق هم چندان فرد را آماده زندگی اجتماعی، خانوادگی، شغلی و در مسیر رشد واقعی نمی‌کند. شاید در نهایت نمره‌های خوبی بگیریم؛ اما الزاماً هوش عاطفی بالا و مهارت‌های لازم برای موفقیت در زندگی را نداریم. بدتر این‌که مدرسه با سخت گیری در روند آموزش این مفهوم را در ذهن ما تثبیت می‌کند که کارهای خوب و مفید لذت‌بخش نیستند و باید از آن‌ها گریزان بود. روزهایی را به‌یاد بیاورید که شیرین‌ترین حکایت‌های سعدی یا جذاب‌ترین مفاهیم علمی را به اجبار روخوانی می‌کردید و حوصله‌تان سر می‌رفت درحالی‌که باید از مواجهه با آن‌ها سیراب می‌شدید. شاید علت این‌که نسل‌های قبلی گاهی از مطالعه، پژوهش و خیلی چیزها گریزان هستند اما به اجبار جو حاکم بر جامعه، برای افزایش حقوق و رده شغلی دنبال تحصیلات عالی هستند همین تاکید روی نمره، حفظ کردن بدون درک کردن و ضریب دادن سیستم آموزشی به دانش‌آموزانی با نمره‌های خوب، به‌جای دانش‌آموزانی بود که در عین درس خواندن، در فعالیت‌های هنری، فرهنگی یا ورزشی دخیل بودند. مدرسه گاهی حس کنجکاوی ما را هم تخریب می‌کرد. درحالی‌که کار مفیدی چون آموختن در هر سطحی لذت‌بخش است و مهم‌تر از هر نمره‌ای، درک جهان و مکانیزم‌های مختلف آن است.