معجزه ترکیب خوشنویسی و نقاشی
«فرناز فرشچی» هنرمند خوش ذوقی است که توانسته نوع جدیدی از ترکیب هنر خوشنویسی را با تصویرسازی ارائه کند که قابلیت ارائه روی زیورآلات را دارد و هر اثرش میتواند یک روایت شیرین باشد
نویسنده : سیدمصطفی صابری | روزنامهنگار
هنر خوشنویسی در بیشتر فرهنگها وجود دارد اما برای ما ایرانیها که اهل شعر و ادب هستیم، جور دیگری رونق دارد. این روزها یک هنرمند خوشذوق از ترکیب هنر خطاطی و نقاشی با خلاقیتی جالب، استفاده کرده تا دوباره این هنر قدیمی و زیبا را به زندگی ما وارد کند؛ با طراحی و تولید آثاری جالب مثل لوگو، نشان، زیورآلات و ... فرناز فرشچی 34 ساله با آثار چشمنوازش در شبکههای اجتماعی نشان داده میتوان با بهروز کردن هنری قدیمی و ریشهدار، هم درآمدزایی کرد؛ هم باعث حال خوب مخاطبان شد. کار او از این نظر مهم است که این روزها خوشنویسی مهجور شده است. همه به یاد داریم روزگاری که خبر از فونتهای آماده، نرمافزارمتنوع و هوش مصنوعی نبود؛ زمانیکه بهجای استفاده از پیامرسانها، نامهنگاری متداول بود و بهجای تایپ، کارهای اداری هم با خط خوش نوشته میشد؛ وجود یک خوش خط در هر خانوادهای لازم بود تا کارهای مختلفی را انجام دهد بهطور مثال پشت کارتهای عروسی را بنویسد؛ حتی دانشآموزان خوشخط در مدرسه کارهای فرهنگی را تقبل میکردند؛ خوشخط بودن در زندگی همه ما اهمیت داشت، اینکه ابتدای کتابی که هدیه میدهیم با خط خودمان یک یادگاری بنویسیم، اینکه در پایان سال تحصیلی، در روزهای آخر خدمت سربازی و موقعیتهای دیگری مثل آنها با خطی زیبا در دفتر همکلاسی، رفیق، همسایه و همخدمتی یادگاری بنویسیم اتفاق مهمی بود. خط زیبا چیزی بود که یادگاری از ما برای فرد میماند و برایمان مهم بود بتوانیم با محتوای آنچه نوشتیم و البته زیبایی خطمان خاطره خوبی به جا بگذاریم. خلاصه آن زمان یکی از چیزهایی که بهجای تصاویر تصنعی سفر لاکچری و عکس در کافه با کتاب و قهوه، ما را بهیاد دیگران میانداخت همین خط خوبمان بود. فراتر از زندگی روزمره، خوشنویسی هنری بصری و قدیمی است که جایگاه مهمی در هنر ایرانی اسلامی دارد، هنری والا که طی آن تعادلی زیبا بین عناصر برقرار است و محتوای یک شعر و... را به بهترین شکل منتقل میکند. اهمیت توجه دوباره به خوشنویسی باعث شد به سراغ فرناز فرشچی برویم و با او درباره آثارش و اهمیت هنر خوشنویسی صحبت کنیم.
ترکیب تازهای از خوشنویسی و تصویرسازی
فرناز فرشچی متولد ۱۳۶۹ تهران است و سال ۸۶ دیپلم گرافیک گرفته است و همان سال هم وارد دانشکده فنی شریعتی شده، کار تصویرسازی را بهصورت حرفهای از سال 87 با تصویرسازی برای یک کتاب شروع کرده و حالا به سبک و سیاقی تازه هنر خوشنویسی را در شبکههای اجتماعی به نمایش گذاشته است؛ او درباره اینکه چطـور این سبک از خــوشـــنـویـســـی را انـتــخـاب کــرده، مــیگـــویــد: «بـــا چـــنــدیــــن انـتــشــارات به عنوان تصویرگر کتاب هـمـکاری داشـــتـــم و بـــــه دلــیــل عــلاقهام به تصویـرسازی، مـقـطع کارشناسی وارد رشته تصویرسازی شدم که بتوانم تخصصیتر در این حیطه فعالیت داشته باشم، تا اینکه سال ۹۱ همزمان با دوره کارشناسی، خوشنویسی را شروع کردم و برای پایاننامه کارشناسی، به ترکیبی شخصی از خوشنویسی و تصویرسازی رسیدم که بعد از نمایشگاه انفرادی در این زمینه، متوجه علاقه مخاطبان به این ترکیب شدم. تعداد زیادی نمایشگاه انفرادی، گروهی و ورکشاپ در سراسر کشور داشتم و همزمان حروفنگاری برای زیورآلات را هم انجام میدهم. سال ۱۴۰۰ مدرک کارشناسی ارشد رشته ارتباط تصویری را از دانشگاه تهران گرفتم و با کمک استادان و دوستان حرفهای، کارم را در حوزه حروفنگاری تقویت کردم».
چاشنی عشق و خلاقیت را وارد کارم کردم
از جنبه اساطیر و بنا به شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، دیوان برای نجات از اسارت هنر خوشنویسی را به تهمورث پادشاه پیشدادی آموختند. هنری که امروز به اشکال مختلف از جمله «نقاشیخط» ادامه دارد. «فرشچی» تفاوت سبک ترکیبی خودش را با خطاشی (ترکیب خطاطی و نقاشی) اینطور بیان میکند: «تلفیق خوشنویسی با تصویرسازی، متفاوت از «نقاشیخط» است، من دنبال ایدههای خلاقانه بیشتری از این تلفیق بودم، طوریکه ذهن مخاطب را درگیر اندیشه مفهوم اصلی کنم و برای مخاطب جذابتر باشد؛ اگر بخواهم یک مثال ساده بزنم، در آشپزی میگویند دستپخت مادرها یک چیز دیگری است، آن چیزی که دستپخت مادرها را خوشمزهتر میکند، فارغ از هر چاشنی و فوتوفن آشپزی، چاشنی عشقی است که در غذا میریزند. من هم در کارم، این چاشنی عشق و ذوق را با ایده پردازی برای هر موضوع ترکیب کردم تا مخاطبم را با خودم همراه کنم، جوری که اثر نهایی برای مخاطب شیرین و لذتبخش باشد و بتوانم دور از ترکیبهای تکراری به ذهنش ورود کنم».
مهمترین عنصر ایده است
یک ایده درباره خوشنویسی هست که میگوید خودش هنر مجزایی نیست و اگر کسی نقاش خوبی باشد خطش هم خوب خواهد بود و فقط لازم است قواعد را یاد بگیرد. «فرشچی» که خودش در هر دو هنر دستی برآتش دارد اما درباره این درهم تنیدگی میگوید: «هیچ قاعده قطعی و مطلقی وجود ندارد که بگوییم الزاما کسی که نقاش خوبی است حتما خوشنویس خوبی هم خواهد بود یا برعکس، ما خیلی نقاشهای خوبی داریم که اصلاً خوشنویسی بلد نیستند. ولی خب قطعاً هر کسی که در یکی از این زمینهها تخصص حرفهای داشته باشد، خیلی راحتتر میتواند کنارش هنر دیگری را هم یاد بگیرد و از آن استفاده کند؛ از نظر من فارغ از نقاشی یا خوشنویسی، آن چیزی که کاری را متمایز میکند، ایده است».
هنرم را روی سنگ و میوه هم امتحان کردم
یکی از نقاط جالب که هنر خانم فرشچی را متمایز میکند آن است که او کارش را وارد فضای تازهای کرده و ما شاهد پیاده کردن ایدهها روی زیورآلات هستیم، او در اینباره میگوید: «همیشه سعی کردم محدود به کاغذ نباشم و هنرم را روی خیلی چیزها مثل سنگ، چوب، کوزه، میوه، دیوار و ... امتحان کنم؛ از آنجایی هم که متفاوت بودن ایده برایم مهم است اگر خواستم کار جدیدی را روی میوه، سنگ یا هرچیزی امتحان کنم، قطعا هدفم نزدیک شدن به موضوعی خاص و درگیر کردن ذهن مخاطب با آن بوده است. نکته جالب این است که هم سفارش روی سنگِ انگشتر، در ابعاد زیر یک سانتیمتر برای نوشتن مستقیم داشتم، هم نوشتن روی دیوار چند متری».
نقدهای پدر و همسرم باعث ارتقای هنرم شد
نکته جالب درباره «فرشچی» این است که در خانوادهای هنرمند به دنیا آمده و بعد از ازدواج هم همسرش که او هم هنرمند است همراهش بوده است. ایشان تاثیرگذاری خانواده را اینطور توصیف میکند: «به نظر من اینکه همیشه یک همراه هنری و حرفهای کنار آدم باشد قطعاً هم باعث پیشرفت بیشتر در کار میشود و هم لذت بخشتر شدن کار را بهدنبال دارد. من خیلی خوشحالم که قبلا پدرم و بعد از ازدواج همسرم، از بزرگترین منتقدین کارهایم بودند و این باعث میشد که من خیلی از خطاهای کار را که خودم متوجهشان نمیشدم، قبل از ارائه نهایی برطرف کنم».
میشود از هنر پول درآورد بهشرط اینکه...
شاید خیلی از ما هنری داشته و کنجکاو باشیم بدانیم اگر در آن پیشرفت کنیم امکان گذران زندگی از مسیر هنرمان را خواهیم داشت یا نه؟ «فرشچی» تجربه خودش را اینگونه با ما درمیان میگذارد: «میشود از هنر به کسب درآمد خوب رسید، اولین نکته و مهمترینش علاقه است، چون که سالها تجربه، تمرین و ممارست لازم است و حتماً باید در این زمینه صبور و با پشتکار بود، نکته مهم دیگر هم خلاقیت و نوآوری است. اینکه برخی چون تجربه کافی ندارند، از آثار دیگران کپی میکنند شاید در سالهای اول برای کسب تجربه و البته با ذکر نام اصلی هنرمند، فقط در حد تجربه بد نباشد، اما آن چیزی که باعث میشود بتوانند همیشه درآمد داشته باشند، ایده های خلاقانه جدید و بهروز، متناسب با سلیقه روز جامعه است و این اتفاق هیچ وقت با کار کپی و بدون فکر نمیافتد».
جای خالی هنر ایرانی در تابلوهای شهری
یکی از کارهای خانم فرشچی طراحی لوگو با هنر خطاطی است؛ برای خیلی از ما عجیب است که چرا خیلی از کسب وکارها اهل مراجعه به هنرمندان برای طراحی لوگو و استفاده از فونتهای اصیل نیستند و تابلوهای سطح شهر پر شده از حروف انگلیسی بدقواره. «فرشچی» دراینباره میگوید: «یکی از دلایل اصلیاش کم کردن هزینههاست، بعضی چون مبالغ خیلی بالایی را برای راهاندازی یک کسبوکار هزینه میکنند، به لوگو که میرسد میخواهند با کمترین هزینه یک لوگو داشته باشند، از طرفی هنرمندان حرفهای نمیتوانند با بودجه کم، کاری را که زمان بسیار زیادی لازم دارد انجام بدهند و برای همین در نهایت کار سپرده میشود به افرادی که از فونتهای آماده یا لاتین و بدون ایده استفاده میکنند. متاسفانه صاحبان کسبوکارها نمیدانند که یک لوگوی خوب در آینده باعث بهتر دیده شدن و ثبت شدن در ذهن مخاطب میشود».
هنر مثل یک تراپی است
شاید شما هم کنجکاو باشید بدانید این روزها که میتوانیم با کمک هوش مصنوعی هرچیزی را داشته باشیم اصلاً چه نیازی به هنر خطاطی و حفظ آن برای نسلهای بعدی داریم؟ پاسخ این سوال را از زبان این هنرمند بشنوید: «خوشنویسی ریشه در سنتهای ما دارد و سالها در ایران خطوط عربی مثل ثلث، نسخ و... در کتابت و کتیبههای مختلف به کار گرفته میشد و بعد از آن که بیشتر با خط نستعلیق و شکسته ایرانیزهتر شد؛ امروزه که در حال بهروزرسانی هست و بسیاری از خطوط مدرن ایرانی مثل کرشمه، سفیر، معلی و ... توسط مبدعین ایرانی به ثبت میرسد و با جای جای فرهنگ ایرانی انس گرفته، من همچنان معتقدم همانطور که در هنر معاصر فقط به زیبایی یک اثر پرداخته نمیشود، در هر هنر دیگری این اندیشه، تفکر و ایده است که اثری را برای همه ماندگار میکند. همه افرادی که کار هنری میکنند، چه بهصورت حرفه اصلیشان و چه برای فراغت میدانند که هنر بهترین تراپی برای ذهن و دور شدن از دغدغههای فکری و آرامش روانی است. پس چه بهتر افرادی که در این زمینه به صورت حرفهای فعالیت دارند، بتوانند هنر را وارد زندگی همه مردم کنند تا این آرامش به افرادی که در زمینه خاصی فعالیت ندارند هم منتقل شود؛ حالا چه بهصورت یک تابلوی زیبا، چه روی لباس و زیورآلات و حتی در سطح شهر».
حذف رنگ برای تمرکز روی ایده
«فرشچی» با بیان اینکه سعی کردم در کارهایم با حذف رنگ و بافت، و در سادهترین شکل ممکن، تصویر و نوشتار را با هم ادغام کنم تا ذهن مخاطب به جای درگیری با رنگ و زیبایی، درگیر مفهوم، روایت و موضوع کار شود، میگوید: «من حتی سعی کردم این نوع ترکیب تصویر و نوشتار را در حوزه زیورآلات هم وارد کنم، مثل این شعر شاملو: «روزی که آهنگ هر حرف زندگی است» و سعی کردم نوشتار را برای گردنبند در فرم کلید سل و فرم موسیقایی قرار بدهم که بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت. بد نیست بدانید کار نقاشی خط و ترکیب با رنگ هم متناسب با موضوع انجام میدهم و فقط قالب کارهای اخیرم با حذف رنگ و به صورت مینیمالتر است، بهطور مثال کاری را با عنوان «صلوات» که چهارده بار تکرار صلوات است، سال ۹۴ کار کردم که برگزیده چندین جشنواره ملی شد که در آن سعی کردم قالب کار را با فرم پرنده بشکنم و حس عروج را به تصویر بکشم».(تصویر این اثر در سمت راست صفحه قرار دارد)