مشاهده سکانسهای هیجانانگیز و خطرناک فیلم ها و سریالهای ایرانی و خارجی، برای ما به عنوان مخاطب، این سوال را به همراه دارد که آیا خود بازیگران در این موقعیتها نقشآفرینی می کنند؟ البته برخی بازیگران در دنیا، به دلیل ایفای نقش در صحنه های پرخطر فیلمهای شان، شهرت بسیاری به دست آورده اند اما این فقط مربوط به تعداد کمی است. بیشتر بازیگران، به طور معمول از پذیرش نقشآفرینی در صحنههای خطرناک سر باز می زنند و یک فرد آموزش دیده و حرفه ای، جای بازیگر اصلی را در بخش هایی از فیلم می گیرد و در این صحنهها بازی می کند؛ شخصی که «بدلکــار» خوانده میشود. اما پیشینه بدلکاری به قبل از صنعت فیلم سازی بر می گردد. حرفهای که در پرونده امروز زندگیسلام قصد داریم تصویر کامل تری از آن را به شما نشان دهیم. پس با ما همراه باشید تا سرکی بکشیـم به دنیای جذاب، خطرناک و هیجانانگیز بدلکاری.
سیر بدلکاری در دنیا؛ از آکروبات در سیرک تا یک هنـرتخصصی
اولین بدلکاران دنیا، هنرمندان دوره گرد سیرک ها بودند. ژیمناستیک کاران و آکروبات بازانِ از کودکی آموزشدیده که از راه اجرا و ارائه حرکاتِ نمایشی، کسب درآمد می کردند. این شکل از بدلکاری، اسامی بومی منحصر به فردی داشت و از جمله در فرانسه «کاسکادیور» نامیده شد. کمی بعد این واژه با تغییراتی به زبان آلمانی و هلندی راه یافت. «بدلکاری» عنوان رسمی تر حرکات نمایشی بود که از قرن 19 میلادی عمومیت یافت. شخصی به نام "بوفالو بین" در سال 1883 میلادی نمونه اولیه این نمایش ها را در غرب وحشی اجرا کرد که تا سال 1913 میلادی ادامه یافت. غرب وحشی به شمال آمریکا و اروپای قدیم گفته می شود و همان نمای فیلم های ژانر وسترن است که در ذهن ما حک شده است. این نمایش ها شامل جنگ های شبیه سازی شده با شلیک گلوله بود و نسخه فِیک غرب وحشی به شمار می آمد. در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 میلادی، کم کم در سرتاسر اروپا تئاترهای شمشیربازی با حضور بازیگرانی که به شکل باورپذیری به روی هم شمشیر می کشیدند، به وجود آمد.
اولین دستمزد بابت اولین بدلکاری حرفهای
با پا گرفتن صنعت فیلم سازی، بدلکاری به سینما و قاب فیلم ها راه یافت. «فرانک هاناوی» اولین کسی بود که در سال 1903 میلادی با عنوان بدلکار در فیلم «سرقت بزرگ قطار» استخدام شد. اولین دستمزد مشخص بدلکاران پنج دلار بود که کارگردان فیلم «کنت مونت کریستو» در سال 1908 میلادی به یک آکروبات باز پرداخت کرد. این دستمزد برای پریدن از بالای یک صخره به درون دریا بود. با توسعه بیشتر این صنعت، کمدین ها و دلقک ها اولین بدلکاران حرفه ای معرفی می شدند. افرادی مانند «چارلی چاپلین» و «باستر کیتون» با وجود این که برای بدلکاری آموزش ندیده بودند و با آزمون و خطا پیش می رفتند، در شمار بدلکاران قرار گرفتند. بدلکاری در دنیای امروز شکل متفاوتی به خود گرفته است. طیف وسیع مهارت های مورد نیاز بدلکاران برای آفرینش یک صحنه کافی است تا آن را به عنوان شاخه ای از هنر بشناسیم. شاید در گذشته، هر فرد جسور و بی باکی را که به خطر کردن تمایل داشت، می شد بدلکار نامید اما امروزه این یک شوخی بزرگ به حساب می آید و بدلکاری نیاز به آموزش حرفهای و تمرین دارد.
فناوری، مکمل بدلکاری
امروزه فناوریهای رایانه ای و مدرن، به کمک بدلکارها آمده اند و جایگزین بالقوه آن ها به شمار می آیند. پردازش های رایانه ای جای بخشی از بدلکاری در فیلم ها را گرفته است و با پیشرفت روز افزون فناوری، آینده بدلکاری نیز تغییر خواهد کرد. اما همچنان این بدلکاران هستند که نقش مهمی در بهبود کیفیت فیلم ها ایفا می کنند. اما متاسفانه این شاخه هنری هنوز جایگاه خود را در جشنواره های رسمی پیدا نکرده است. این خلاء باعث شد در سال 2015 میلادی بدلکاران فیلم های آمریکایی پس از سالها، به دلیل نداشتن جایگاه و عنوان در میان جوایز اسکار، مقابل آکادمی اسکار تجمع و اعتراض کنند. بدلکاران معتقدند، اسکار آن ها در بخش جوایز به رسمیت شناخته نمی شود چون عده ای نگران کم شدن جاذبه بازیگران در بین مردم هستند. فارغ از اسکار، از جمله جوایز معتبر ویژه بدلکاری در دنیا، می توان به جایزه «کریستال اوارد» اشاره کرد که «مهسا احمدی» به عنوان اولین بدلکار زن ایرانی موفق به دریافت آن شده است. مهسا احمدی دانش آموخته رشته تربیت بدنی و اکنون عضو فعال انجمن بدلکاران هالیوود است.
بدلکاری در ایران؛ از کتکخورها تا تاسیس مدرسه بدلکاری
بدلکاری در ایران، هنوز یک صنعت نوپاست. در سال های نه چندان دور، سینمای ایران به بدلکاران اهمیتی نمی داد و به طور معمول از این قشر با عنوان «کتک خورها» یاد می شد. شاید یکی از مهمترین اتفاقات اخیر سینمای ایران، ورود هنر و تخصص بدلکاری توسط تعدادی از فن آموزان این رشته از جمله مرحوم «پیمان ابدی» باشد که به فیلم های اکشن ایرانی، جانی دوباره بخشید. جایگاه حرفه بدلکاری در ایران، تا حد زیادی مدیون تلاش های پیمان ابدی است. ابدی که سالها در بسیاری از فیلم ها و سریالهای خارجی به عنوان بدلکار حرفهای فعالیت میکرد، در سال 1385 به ایران آمد و گروهی تشکیل داد تا به علاقه مندان حرفه بدلکاری به صورت اصولی، تکنیک های این حرفه را بیاموزد و واحد اکشن را در سینمای ایران بنیان گذاری کرد. «ارشا اقدسی» همکار و شاگرد پیمان ابدی که اکنون گروه بدلکاران 13 را سرپرستی می کند، در همان سال به عنوان سرپرست گروه پیمان ابدی انتخاب شد. متاسفانه پیمان در اردیبهشت 1388 در سکانسی از تلهفیلم «چشمهای نامحسوس»، در صحنه ای که قرار بود از یک اتوبوس در حال حرکت بیرون بپرد، زیر پایش خالی شد و بر اثر رفتن زیر چرخ های اتوبوس، درگذشت. پس از فوت پیمان، «ساناز نوروز زاده» همسر او مدیر و طراح صحنههای اکشن فیلمهای بسیاری در سینمای ایران شد. از جمله حضور به یادماندنی ساناز نوروززاده به عنوان بدلکار، میتوان به نقش آفرینی او و تیمی ویژه از بانوان موتورسوار در فیلم «شهر اسفنجی» اشاره کرد.
مختارنامه، سختترین پروژه بدلکاری در ایران
در طول سالهای اخیر، فیلم ها و سریالهای ایرانی زیادی از حضور یک تیم بدلکار بهره بردند. بهویژه سریالهای تاریخی از آثاری هستند که بدلکاری های بسیاری در آن ها شکل می گیرد. مجموعه تلویزیونی «مختارنامه» به کارگردانی داوود میرباقری هم، یکی از این آثار است که تعداد زیادی بدلکار در جریان ساخت آن حضور داشتند. اثری که به گفته رئیس انجمن بدلکاران ایران، بخش بدلکاری این مجموعه تلویزیونی، بسیار سخت تر از فیلم های اکشن بود و شش سال زمان برد.
یک مدرسه ایرانی با استانداردهای جهانی
بد نیست بدانید در کشورمان یک «مدرسه بدلکاری» وجود دارد که مرکزی معتبر، استاندارد و بین المللی است و از سال 1393 اقدام به برگزاری دوره های آموزش بدلکاری در تهران کرده است. این مرکز اکنون تنها مرجع معتبر و واجد شرایط برای آموزش های حرفه ای بدلکاری در ایران است. سرفصل های آموزشی مشخص و استاندارد، رعایت پروتکل های بین المللی حرفه ای کار و ایمنی، آموزش های تئوری و عملی، امکانات و تجهیزات مدرسه بدلکاری، این امکان را فراهم ساخته است تا تمامی آموزش ها، کاربردی و مطابق با نیاز صنعت فیلم سازی روز دنیا باشد. «وحید اکبری» یکی از بدلکاران جوان ایرانی است که وظیفه آموزش هنرجویان مدرسه بدلکاری را به عهده دارد. هنرجویان پس از پایان دوره آموزشی و قبولی در آزمون های عملی و تئوری، می توانند به حرفه بدلکاری مشغول شوند.
مرور تعدادی از بهیادماندنیترین بدلکاریهای سینمای جهان
اگر فیلم ترمیناتور2 را دیده باشید، حتما صحنهای را که بالگرد در یک تعقیب و گریز هیجانانگیز، از زیر پلهواییِ بزرگراه عبور میکند، فراموش نکردهاید. حرکتی که به اصرار کارگردان فیلم «جیمز کامرون» و با کمک یک بدلکار شجاع که هدایت بالگرد را به عهده داشت، شکل گرفت.
فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» در سال 2015 میلادی به کارگردانی «جرج میلر» صحنه های اکشن فراموش نشدنی بسیاری را در ذهن علاقه مندان فیلم به جا گذاشت. داستان فیلم به گونه ای است که صحنه های بدلکاری بسیاری می طلبد و بدلکاران به خوبی از عهده اجرای آن ها بر آمده اند. زیاد بودن بدلکاری های این فیلم، یکی از دلایل اعتراض بدلکاران به نبود بدلکاری در دسته بندی های جایزه اسکار بود.
هرچند در مجموعهفیلمهای «ماموریت غیر ممکن» به کارگردانی «کریستوفر مک کوری»، تام کروز از بدلکار استفاده نمیکند اما خودش در ایفای سکانسهای هیجان انگیز و خطرناکی مثل آویزان شدن از هواپیمای نظامی در حال پرواز، پریدن از برج خلیفه دبی و پرش از روی یک ساختمان به سمت ساختمان دیگر، دست کمی از یک بدلکار حرفهای ندارد.
گفتوگوی زندگیسلام با «ارشا اقدسی» شناختهشدهترین بدلکار ایرانی، درباره این حرفه خاص
میخواستم تارزان بشوم!
«ارشا اقدسی» بدلکار نام آشنای ایرانی، چندی پیش موفق به دریافت دیپلم آکادمیک بدلکاری هالیوود شد. این مدرک، معتبرترین مدرک جهان در زمینه بدلکاری و بالاترین رتبه ای است که یک بدلکار می تواند کسب کند. بازیگران مطرحی همچون «جکی چان» و «آرنولد شوارتزنگر» نیز پیش از این موفق به کسب این مدرک شده اند. در گپ و گفتی صمیمانه با او، رایج ترین سوالات را درباره حوزه فعالیتش پرسیدهایــم.
چه شد که بدلکاری را به عنوان حرفه خود انتخاب کردید؟
از بچگی دوست داشتم شرایطی مثل تارزان داشته باشم. اما چون نمی توانستم این موضوع را به زبان بیاورم، میگفتم دوست دارم جنگلبان بشوم! این رویای مدام در جست و خیز بودن، بعدها من را به سمت بدلکاری برد.
به علاقه مندان حرفه بدلکاری، چه توصیه ای برای شروع مسیر و ادامه دارید؟
اگر کسی می خواهد وارد این حرفه بشود بهتر است آکادمیک شروع کند و به کلاس های رسمی بدلکاری برود. اما اگر کسی علاقه دارد در کنار من این حرفه را بیاموزد، باید در تصمیم خود بسیار جدی باشد چون من در کارم سختگیر هستم و با کسی شوخی ندارم. هرچند اکنون تعداد هنرجویانم، خیلی محدود است و همین افراد محدود هم، قبل از آشنایی با من در رشتههای ورزشی و آمادگی جسمانی مشغول فعالیت بودند و زمینه لازم را داشتند. منتها این روزها تصمیم به تاسیس آموزشگاهی دارم تا بتوانم هنرجوهای بیشتری را آموزش بدهم و به محضِ عملی شدن، اطلاع رسانی میکنم. در عینحال در وب سایت من بخش ویژه علاقه مندان به بدلکاری وجود دارد که با پر کردن و ارسال فرم الکترونیک، در صورت داشتن شرایط لازم از آن ها دعوت به همکاری می شود.
گروه بدلکاری 13 چگونه شکل گرفت؟
این تیم را در 13 بهمن سال 1385 با مشقت های بسیار و بدون هیچ حمایتی تاسیس کردم. در این سال ها، دشمنی و ناجوانمردی بسیاری به آن شد اما همچنان در حال فعالیت است. در این تیم هفت عضو ثابت و هشت هنرجو دارم که رابطه بسیار خوبی با هم داریم. اگر هنرجوها بتوانند طبق رویه تعیین شده پیش بروند، جذب گروه می شوند.
بدلکاری یک منبع درآمد قابل اعتماد است؟
در ایران نمی توان به درآمد بدلکاری اعتماد کرد. ما در ایران ژانر اکشن، به معنی جهانی آن نداریم بنابراین بدلکاری مفهوم گسترده ای ندارد. از طرف دیگر حتی برخی کارگردانان معروف هم یا حق انتخاب ندارند یا فرق کار خوب و بد را نمی دانند، به همین دلیل در کارهایشان از افراد آماتور استفاده می کنند و جان بقیه را به خطر می اندازند. به همین خاطر، خیلی نمی شود روی درآمد بدلکاری حساب کرد.
بدلکاری در ایران، چقدر منطبق با استانداردهای جهانی بدلکاری است؟
وقتی می گوییم بدلکاری در ایران یعنی با یک جریان طرفیم. در حالی که این طور نیست. خود من در ایران، برای کارهای محدود و استاندارد دعوت می شوم؛ هروقت تعداد این کارها مثلا در سال به صدتا رسید، آن وقت می شود گفت جریان بدلکاری در ایران و با استانداردهای جهانی مقایسه اش کرد. الان خبر چندانی نیست که بشود مقایسه کرد و نظر داد.
بهترین تجربه بدلکاری تان در ایران، در کدام فیلم رقم خورده است؟
سریال «افسانه ماه تی تی» به کارگردانی فریدون نجفی، بهترین تجربه کاری من است که متاسفانه پس از سه ماه فیلم برداری متوقف شد. اگر صحنه های جنگی که در آن فیلم طراحی و اجراکرده بودیم بیرون می آمد، یک اتفاق بزرگ در زمینه بدلکاری در ایران شکل میگرفت.
...و کمی از سختیهای حوزه بدلکاری در ایران بگویید.
در کنار همه دشواریهای این رشته که البته انتخاب خودمان است، مهمترین موضوع این است که بدلکاری در ایران، هنوز جایگاه درستی ندارد. در جشنواره های سینمایی مثل جشنواره فجر، جشن حافظ و جشن خانه سینما بدلکاری جایزه ای ندارد. ما را حتی به عنوان مهمان به این جشنواره ها دعوت نمی کنند و هیچ اعتقادی به حضور و زحمت های مان ندارند که در طول این سالها توانسته فیلم ها و سریالهای ایرانی را به لحاظ بصری، ارتقا ببخشد.
منابع: actionartist.de ، lonepinefilmhistorymuseum.org ، سینماپرس، مهر و فارس