پی ای| دونده ای میان مزرعه کلزا
تلگراف| یکی از شرکت کنندگان در جشنواره بومی، انگلستان
یاهو| مانور هوایی بر فراز میدان سرخ مسکو
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نیما یکی از بهترین و بدبختترین دوستان من بود. روز اولی که به دنیا آمد، مامایش قولنج کرد، مادرش سر زا رفت، پدرش هم بعد از مادرش به مقصدی نامعلوم رفت تا او که دو ساعت بیشتر نداشت و از کل خانواده کوچک تر بود، سرپرست همه آن ها شود. او در همان زمان گفت: «اَدَ بَ دَ دَ» که یعنی بالاخره تو کوچه ما هم عروسی میشه.
دوره ابتدایی سختی داشت؛ کبری هنوز سر تصمیماتش مردد بود و پول خسارتی را که چوپان دروغگو به اهالی ده زده بود هم از دانشآموزان میگرفتند، اما نیما همچنان میگفت: «یه روزی توی کوچه ما هم عروسی میشه.» نیما دورههای راهنمایی و متوسطه را هم با بیشترین بدبختی نسبت به دیگر رقبای بدبختش گذراند و یاد گرفت که زندگی در عین زیبایی، فوقالعاده سخت و مزخرف و حال به همزن است اما همچنان میگفت: «بالاخره تو کوچه ما هم عروسی میشه.» او همان طور که انتظار میرفت در دانشگاه هم شکست عشقیهای پیدرپی خورد. یعنی کسانی به او نه میگفتند که او نه تنها به آن ها درخواست ازدواج نداده بود، بلکه حتی یک بار هم آن ها را ندیده بود.
همه چیز به افتضاحترین شکل ممکن پیش میرفت تا این که بالاخره نیما هم جفت خودش را پیدا کرد؛ دختری که در عین ناباوری یک دل نه صد دل عاشق نیما شده بود. بعد از دانشگاه هرکدام مان سمت مسیر خودمان رفتیم تا این که چند روز پیش وقتی بعد از مدت ها به ایران برگشتم، مستقیم به محله نیما این ها رفتم تا سری به او بزنم. باورم نمیشد؛ کوچه نیما این ها تا داخل حیاط شان آذینبندی شده بود. یاد جمله معروفش افتادم که میگفت «بالاخره تو محله ما هم عروسی میشه». با احتیاط وارد شدم. دیدم عروس را با چند طبق نشاندهاند و منتظرند که شاهداماد وارد حیاط شود. عروس کسی نبود به جز همان دلداده نیماخان در دانشگاه. اشک در چشمانم حلقه زده بود. انگار خودم عروسی کرده بودم. بعد از لحظاتی نیما از داخل ساختمان وارد حیاط شد و وقتی من را بین جمعیت دید، بدو بدو در آغوشم پرید. پرسیدم: «نیما پس لباس دامادیات کو؟» گفت: «داماد پسر صاحبخونهمونه که وضع خیلی بهتری نسبت به ما دارن. پسر خوبیه، خوشبختش میکنه.» سپس با لبخند همیشگیاش گفت: «دیدی گفتم بالاخره تو کوچه ما هم عروسی میشه...»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آدیتی سنترال- والاس چالوود، زنبور دار آمریکایی 18 هزار زنبور وحشی عسل را خریداری و در پشت کامیونش جاسازی کرد تا به شهر خودش که 70 کیلومتر فاصله داشت برگردد. او در میانه راه تصمیم گرفت تا چند کندو را روی صندلی بگذارد و برای صرف ناهار به بیرون رفت.
اما او هرگز فکرش را نمی کرد که وقتی برگردد با 3 هزار زنبور بر روی صندلی ماشینش رو به رو شود. با این حال والاس چاره ای نداشت که به شهرش برگردد و در کمال تعجب او 60 کیلومتر مسیر را با 3 هزار زنبور وحشی رانندگی کرد اما حتی یکی از زنبورها هم او را نیش نزد!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
طبیعت پر از شگفتی است. برخی از آنها هنوز غیرقابل توضیح و واقعا عجیب هستند و بعضی توضیح علمی روشنی دارند. در این جا تصاویری از شگفت انگیزترین و زیباترین پدیدههای طبیعی را میبینیم.
ستونهای نور
یک پدیده نوری اتمسفری است که به دلیل انعکاس نور طبیعی یا مصنوعی در ذرات بی شمار کریستالهای یخی ایجاد میشود که نسبتا نزدیک به زمین قرار دارد.
رعد و برق آتشفشانی
یک پدیده آب و هوایی است و زمانی اتفاق میافتد که برخورد خاکستر، قطعات سنگ و ذرات یخ آتشفشانی، بار استاتیکی کافی برای رعد و برق را ایجاد کند.
ابر ماماتوس
شبیه کیسههای آویزان از ابرهای بارانی هستند. آنها توسط هوای سرد اشباع ایجاد میشوند که سنگینتر از هوای اطرافش است.
حبابهای یخ زده
حبابهای گاز متان که از گیاهان پوسیده آزاد میشوند، زیر سطح دریاچه آبراهام در کانادا به دام افتاده و منجمد میشوند. در ماههای تابستانی این حبابها روی آب میآیند و میترکند.
شفق قطبی
نمایش طبیعی رقص نورها در قطب شمال و جنوب است که در اثر برخورد ذرات باردار هنگام وزش بادهای خورشیدی به قطبها ایجاد میشود.
رعد و برق کاتاتومبو
ترکیب منحصر به فرد باد، هوای گرم و مرطوب و کوههایی که از سه طرف این منطقه در ونزوئلا را محصور کرده اند با ایجاد بار الکتریکی، باعث رعد و برق مداوم میشود.
منبع: سایت برترین ها
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
* کودک درون فقط اون که همه میرن دندون پزشکی میگن دندونم پوسیده شده، بابای من میره میگه «کرم خورده»!
* باورتون نمیشه ولی من هنوز وقتی یاد کری خونی بیرانوند برای کریس رونالدو میفتم چهارستون بدنم میلرزه!
* بعد ال کلاسیکو، میای بازی های آسیایی رو می بینی مثل این می مونه که گیم آو ترونز ببینی بعدش یهو بزنی پس از باران!
* آرسن ونگر هم از آرسنال خدافظی کرد ولی رجب زاده هنوز یه خدافظی خشک و خالی هم از فوتبال نکرده!
* می ترسم رونالدو تو جام جهانی با کمک بیرانوند رکورد گل ملی علی دایی رو بشکنه!
* محافظ صفحه گوشیم جوری از همه جاش ترک خورده و شکسته که فکر کنم دیگه توهین به شرکت سازنده گوشیم محسوب میشه که این گلس روی گوشی منه!
* به نظرم 24 ساعت برای یک روز کمه، مثلاً 28 ساعت باشه که صبح ها 3-4 ساعت بیشتر بخوابیم!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سلام. ممنون از همه که با شیوه درست و طبق روش گفته شده تو مسابقه شرکت کردن. طبق معمول پیامک های بی ربط و بی نام و بی مزه هم زیاد داشتیم که حذف شدن. چندتا از جمله های بامزه تر رو انتخاب کردیم که می خونید. دمتون گرم و خوش باشید همیشه.
* وقتی برای ازدواجت سوال می کنن و تو با این کارت نشون میدی که پا در هوایی.
سیدحسین آروند
* وقتی از ترس برخی موتورسواران تلاش می کنی به سبک قهرمانان پرش با نیزه از عرض خیابان رد شوی! رضا حسین زاده
* وقتی پول نداری بری استادیوم مسابقه را نگاه کنی باید همین کار را انجام بدی!
حمید رضا اسمعیلی
* وقتی به جای پله های ترقی، میله های ترقی را طی کنی این جوری میشه!
سید مهدی مرتضوی
* وقتی معلوم نیست تو داری بارفیکس میزنی یا بارفیکس داره تو رو میزنه!
حسن احمدی
* وقتی قیمت دلار سر به فلک می زنه و تو تمام تلاشت رو می کنی تا بکشیش پایین! ابوالفضل مسیحی بیدگلی
* وقتی سر به هوایی و با بلندپروازی به آرزوهات نرسیدی و بین زمین و آسمون گیرافتادی و نه راه پس داری نه راه پیش! هادی چیت گران
* وقتی تو ارتفاع زیاد وای فای اینترنت بهتر جواب میده! هادی چیت گران
* وقتی فکر می کنی با افزایش حقوقت در سال جدید تونستی افزایش قیمتها رو مدیریت کنی! هادی پیرزاده
* وقتی پروژه پرتاب به فضا با شکست مواجه میشه، چون یکی شوخی داشته و دست ها رو گره زده به پرتابگر! احسان جنگلی، رشتخوار
* وقتی نگهبان شهرک های تازه ساز و بدون برق باشی! ولی فرهادیان
* وقتی تورم بالا میره و تو هم مجبوری با اون بالا بری! علیا اعتمادی
* وقتی به جای بانجی جامپینگ هوس میله جامپینگ می کنی!ساجده طهان
* وقتی توی جاده کوه ریزش کرده و می خوای با یک دیلم صخره ها رو جابه جا کنی تا جاده باز بشه و داستانت بره توی کتاب پنجم دبستان! محمد عمرانی
* وقتی مسابقه فرمانده رو می بینی و جو گیر میشی! میثم حسن زاده
* وقتی کاری کردی که پدر و مادرت هردو میگن مگه دستم بهت نرسه! مصطفی نادروردی
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
استاد شهید مرتضی مطهری درباره دعا و تلاش برای به دست آوردن ویژگیهای نیکو گفتهاند:
«یکی از بزرگان چه نکته خوبی میگفت که ما همیشه وقتی دعا میکنیم به خدا میگوییم خدایا به ما بده! هیچ وقت دعا نمیکنیم خدایا از ما بگیر. در صورتی که ما به این دعا بیشتر احتیاج داریم. تا این چیزهایی را که از ما باید بگیرد ازمان نگیرد هیچ چیزی قابل دادن نیست! ما باید بگوییم خدایا این حب جاه و مال را از ما بگیر، این حسادتها را از ما بگیر، این کینهها و عقدهها، این کدورتهای قلبی، این شکها، این شرکها و این کبرها را از ما بگیر.»
برگرفته از کتاب «آشنایی با قرآن»
نوشته شهید مطهری
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
امام موسی کاظم(ع): کسی که مشورت کند اگر کارش را درست انجام دهد، مردم او را بستایند و اگر به خطا رود، معذورش دارند .میزان الحکمه
ذکر روز چهارشنبه
صد مرتبه «یا حی یا قیوم»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روزی مردی خواب عجیبی دید. او دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آن ها نگاه می کند. هنگام ورود دسته بزرگی از فرشتگان را دیدکه سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند، باز می کنند و آن ها را داخل جعبه می گذارند. مرد از فرشته ای پرسید: شما چه کار می کنید؟ فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد گفت: این جا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم.
مرد کمی جلوتر رفت. باز تعدادی از فرشتگـــان را دید که کاغذهـایی را داخل پاکت می گذارند و آن ها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند. مرد پرسید: شماها چه کار می کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت: این جا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم.
مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است. با تعجب از فرشته پرسید : شما چرا بیکارید؟ فرشته جواب داد: این جا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهای شان مستجاب شده باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می دهند. مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟ فرشته پاسخ داد: بسیار ساده ، فقط کافیست بگویند: خدایا شکر!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
باید به او بفهمانم که نباید از آن دست کسانی باشد که چون چنگال ندارند خود را خوب تصور میکنند!
باید بتوانیم ظالم باشیم و آن موقع ظالم نباشیم، ظالم نبودن هنگامی که توانایی آن را نداریم هنر نیست!
برگرفته از «وقتی نیچه گریست»
اثر اروین د. یالوم
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خنده ات سوژه ای شد
برای دزدیدن قاب نگاهت
آهی کشیدی
اشک شد و مانند بارانی نم نم
بر روی گونه ات بارید
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود
یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین لبان بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حتما کلیپهای تبلیغ فیلم «به وقت شام» در پردیس سینمایی کوروش تهران را دیدهاید. البته منظورم در پیامرسانهای داخلی است! در این تبلیغ چند هنرور با لباس و گریم داعشی و مخصوصا آن ریش قرمزه، سوار بر اسب و با اسلحه و شمشیر و کمربند انتحاری به مجتمع حمله میکنند و با داد و فریاد و عقب راندن مردم و به هم ریختن فضا، مثلا برای فیلم تبلیغ میکنند. البته گویا این دوستان زیادی در نقششان فرو رفته بودند و با توپ و تانک باید از نقش درشان میآوردند و خود ابراهیم حاتمیکیا، کارگردان فیلم هم در جریان این نوع تبلیغ عجیب نبوده و بعد که فهمیده، عذرخواهی کردهاست. در این میان عدهای به این موضوع معترض شدهاند که اگر یکی از ترس غش میکرد چی؟ که خب هیچی!
به همین مناسبت دیدیم اگر برای فیلمهای بزرگ ایران و دنیا بخواهند به این روش واقع گرایانه تبلیغ کنند، چه از کار در خواهد آمد؟ مثلا اگر قرار بود برای فیلمهای اصغر فرهادی تبلیغ میدانی بکنند، یک عده آدم که فقط سر داشتند و از گردن به پایین با جلوههای ویژه حذف شده بودند و به اصطلاح پایان نداشتند، راه میافتادند و تراکت به مردم میدادند!
یا برای فیلمهای مسعود کیمیایی چند جوان با چاقو و دشنه و پاشنه خوابیده و کلاه شاپو توی شهر جولان میدادند و در حالی که سس گوجه از دستشان میچکید، خودشان را به در و دیوار میمالیدند!یا برای فیلمهای مرحوم کیارستمی چند نفر آدم عادی فقط راه میرفتند و هیچی نمیگفتند و مردم باید حدس میزدند که چی به چی است!
همین طور اگر میخواستند برای «تایتانیک» اینطور تبلیغی بسازند، بازیگران باید هرکدام در حالی که جلیقه نجات بر تن دارند، یک شیلنگ یا سطل آب به دست بگیرند و وسط خیابان روی سر و کله مردم خالی کنند و وسط چهارراه هم چند آباژور نصب کنند تا مشکل پخش نداشته باشند!یا عوامل فیلم «پارک ژوراسیک» چندین تیرکس و گالیمیموس و ولاسیراپتور توی کوچه و بازار ول بدهند تا مردم برای دیدن فیلم مشتاق شوند و اگر هم اشتیاق نشان ندادند، همان دایناسورها یقهشان را بگیرند و به زور ببرندشان داخل سینما! برای «جنگ ستارگان» هم میشد به ضرب شمشیر لیزری بیننده ها را به سالن سینما هدایت کرد!برای «هری پاتر»، «ارباب حلقهها» و این طور فیلمهای تخیلی هم باید چند جادوگر استخدام کرد تا توی شهر راه بیفتند و روی مردم ورد بخوانند و غیبشان کنند و بعد توی سالن سینما ظاهرشان کنند و دست و پایشان را هم به صندلیها ببندند تا زمان پایان فیلم از جایشان جنب نخورند. این طوری فیلمها چه فروشی میکرد...!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
به تازگی دانشمندان در روستایی نزدیک ترانسیلوانیا، نرسیده به پنسیلوانیا، گونه جدیدی گل آفتاب گردان کشف کرده اند. این گونه جدید که به «گل های آفتاب گردان سرگردان» مشهور شده اند، رفتار عجیبی از خود بروز می دهند که هنوز محققان نتوانسته اند متوجه چگونگی آن شوند. این گل ها پس از این که در مزرعه رشد کردند، هر بوته ای را که ضعیف تر باشد از خود طرد و کاری می کنند تا بوته ضعیف مزرعه را ترک کند. این بوته های رها شده، یا قوی شده و دوباره به دامان پرمهر هم نژادهای خود باز می گردند یا آن قدر تنها می مانند تا خشک شوند و بیفتند و پرندگان تخمه های شان را بخورند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
داستانک، ترسانک، سوتی، شعر، طرح، عکس و هر ایده بامزه و جالب خود را به پیامک 2000999 یا شماره 9018374184 در پیام رسان ایتا بفرستید.
* محمدسام عزیزم پیشاپیش تولدت مبارک. پدرت سیامک کاووسی
* فرار مغزهای ایران فراتر از مقدار میانگین است،خواهش می کنم حقیقت رو بگید.
ماوشما: در پرونده ای که راجع به مهاجرت نخبگان مطالعه کردین ما صحبت های دو طیف ماجرا را منعکس کردیم، هم استادی که آمارشان بسیار بالا بود هم مسئولی که معتقد بودند ما از میانگین پایین تر هستیم.
* ایران جان؛ ممنون از امام رضا(ع) که تو رو به من هدیه داد، تولد 33 سالگیت رو بهت تبریک میگم همسرعزیزم.
میثم رشیدیان
* برو دنبال آرزوهات. آدما وقتی که دنبال رویاهاشون نمیرن، زود پیر میشن. مسعود مجنونپور
* پند نیکان روز دوشنبه قشنگ بود و جمله اش خیلی به دلم نشست (البته همه مطالب زندگی سلام واقعا عااااااالیه) «جز وصل تو دل به هر چه بستم توبه، بی یاد تو هرجا که نشستم توبه» تقدیم می کنم به همسرم مرتضی. جیران. ف
* صادقم، همسرم، زندگیم، واسه این که ناراحتت کردم معذرت می خوام، پشیمونم از حرفام، منو ببخش.
عشقت هدیه
* آقکمال اگه تمایل داری یه روزی با هم بریم توت خوری؟!
آق کمال: زحمت تان مشه! درخت توت که سرتاسر کوچه مان هست، اگه راست مگن برم توت فرنگی خوری، آناناس خوری، دراگون فروت خوری و...!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.