محوری
تعداد بازدید : 3253
عاقبت تلخ قربانی بازی ایرانومراکش
در سالروز برد تیمملی کشورمان برابر مراکش، گفتهایم چه کنیم تا مانند عزیز بوهدوز، بعد از یک اشتباه از زندگی ناامید نشویم؟
نویسنده : نرگس عزیزی | کارشناسارشد مشاوره
دقیقا دو سال قبل در 25 خرداد 97، طرفداران فوتبال شاهد یک بازی هیجانانگیز بودند؛ بازی ایران در برابر مراکش در جامجهانی 2018 روسیه. اگر کمی اهل فوتبال باشید، احتمالا به یاد دارید که آن بازی بعد از برتری تاکتیکی مراکش، با نتیجه یک بر صفر به نفع ایران تمام شد و ایران توانست سه امتیاز دلپذیر آن بازی را از آن خود کند. البته گل آن بازی را نه بازیکنان تیم ایران که یکی از بازیکنان تیم مراکش به نام عزیز بوهدوز به خودشان زد. بازیکنی که زندگیاش بعد از آن بازی تغییراتی اساسی کرد. در آن روز، پسری که امیدوار بود به عنوان بازیکن تعویضی برای تیمش گلزنی و آن را به روح مادرش تقدیم کند، به عنوان قهرمان تیم حریف بازی را به پایان رسانده بود و برای یک فوتبالیست هیچ چیز بدتر از این نیست اما بدتر از آن هم برای بوهدوز رقم خورد. بازیکنی که دوست داشتیم با او درباره آن گل و اتفاقات بعد از آن صحبت کنیم اما بهرغم تمام پیگیریها، درخواست ما از او بیجواب ماند.
اشتباهی که زندگی «عزیز» را دو بخش کرد!
عزیز بوهدوز تا قبل از آن بازی، به دفعات به تیمملی مراکش دعوت شده بود. او که ساکن آلمان بود، سابقه بازی در بوندسلیگا را داشت و به نظر میرسید هنوز فرصتی چند ساله برای بازی در تیمهای سطح بالا را داشته باشد اما بعد از آن بازی، ورق برگشت. به نظر همان گل تاثیرش را روی فوتبال این بازیکن گذاشته بود چون او دیگر به تیم ملی مراکش دعوت نشد و طی دو سال گذشته هم به جای بوندسلیگا، در لیگ عربستان بازی کرده است. اما چه میشود که گاهی یک خطا میتواند زندگی یک فرد را در این سطح دچار تغییر کند؟ راستی ما چه میتوانیم بکنیم تا خطاهای ما که گاهی مانند خطای عزیز، ناشی از یک لحظه بیدقتی است، زندگی ما را به شدت تحت تاثیر قرار ندهد؟
سرزنش دیگران و سرکوفتهای بیانتها
پیش از هر چیز بیایید به عواملی که باعث میشود یک خطا، فشار روانی زیادی به شخص وارد کند، نگاهی بیندازیم. سرزنش دیگران بخشی از فشاری است که هر یک از ما بعد از اینکه مرتکب خطایی میشویم، ممکن است با آن روبه رو شویم. درباره عزیز هم، چنین وضعیتی پیش آمد. البته به نظر میرسد چند برخورد عزیز بعد از بازی توانست هیجان هواداران مراکشی را تا حدی مدیریت کند. عزیز بعد از بازی مصاحبه کوتاهی انجام داد و در حالی که ناراحتیاش مشخص بود، از همه هواداران بدون آوردن هیچ بهانهای، عذرخواهی کرد. در کنار آن بعد از بازی در یک پست اینستاگرامی، نه فقط ناراحتی خود را اعلام کرد که ناراحتی هواداران را هم به رسمیت شناخت. اما بهرغم تمام این تلاشها به نظر میرسد دریافت بازخوردهای منفی و سرزنش از سوی دیگران تا مدتها بعد عزیز را آزار میداده است اما چرا برخی افراد به خود اجازه میدهند سرزنش دیگری را به خاطر یک خطا تا مدتها ادامه دهند؟ به این سوال بازخواهیم گشت.
پاشیدن نمک روی زخم
در باره عزیز، اشتباهی که او مرتکب شد، هر چند باعث ناراحتی شدید هواداران مراکش شد اما در مقابل خوشحالی شدید هواداران ایرانی را در پی داشت اما اتفاق ناخوشایندی که بعد از بازی روی داد، کامنتهای نابهجای برخی هواداران ایرانی زیر پستهای عزیز بود. این موضوع کار را به جایی رساند که عزیز بخش نظرات تمام پستهای خود در اینستاگرام را بست و تا حدود یک سال بعد از آن بازی، بخش نظرات را باز نکرد اما چرا برخی افراد به خود اجازه دادند که در چنین موقعیتی تنها به شادی خود فکر کنند و اعتباری برای احساسات عزیز قائل نشوند؟ به این سوال هم باز خواهیم گشت.
من خراب کردم!
اما جدای از تاثیر واکنش دیگران، بخشی از روند کنار آمدن ما با خطاهایمان، به خود ما بر میگردد. بسیاری از ما بعد از ارتکاب خطا، غرق در احساسات ناخوشایند می شویم، خود را فردی بیمصرف و به درد نخور تلقی می کنیم و خلاصه زندگی را به شدت به خود سخت میگیریم. چرا ما توان بخشیدن خودمان را نداریم؟ به این سوال هم در ادامه پاسخ خواهیم داد.
وقتی خود را بیارزش میبینیم
برای پاسخ به سه سوالی که تا این جای مطلب مطرح کردیم، میخواهیم از نظریات روانشناسی مشهور بهره بگیریم؛ نظریات برنه براون درباره موضوع شرم و همدلی. براون میگوید یکی از دلایل احساس شرم بعد از اشتباه، این است که ما نمیتوانیم بپذیریم که انسان کاملی نیستیم. در نتیجه این تصور اشتباه هم، وقتی خطایی از ما سر میزند، احساس بد بودن شدیدی ممکن است سراغ ما بیاید و احساس کنیم «به هیچ دردی نمیخوریم»، «درست بشو نیستیم» و «دیگر هیچکس به ما اعتماد نخواهد کرد». این تصورات موانع روانی بسیار مهمی در ادامه دادن تلاشهایمان در مسیر رسیدن به اهدافمان هستند چرا که وقتی این طور درباره خود فکر میکنیم، نمیتوانیم به خود شانسی برای تلاش دوباره بدهیم اما این تمام ماجرا نیست.
فقر همدلی و رفتارهای آزاردهنده
افرادی که حاضر به پذیرش کامل نبودن خود نیستند، به صورت معمول حاضر به پذیرش این واقعیت که دیگران هم انسانهای کاملی نیستند، نخواهند بود. بررسیهای براون نشان میدهد، افرادی که درگیر احساس شرم هستند، همدلی کمتری درباره دیگران دارند و در صورتی که دیگران مرتکب خطایی شوند، بیشتر احتمال دارد آنها را سرزنش کنند یا با نادیده گرفتن احساسات آن ها، نمک بر زخم شان بپاشند.
پاسخی به آن سه سوال
حالا بیایید به همان سه سوال قبلی بازگردیم و ارتباط آنها را با مفهوم شرم و ضعف در همدلی بررسی کنیم. آیا آن گروه از هواداران مراکشی که با سرزنش، به عزیز فشار وارد کردند، اگر در همدلی قوی بودند و این واقعیت را باور داشتند که داشتن خطا به معنای زیر سوال بردن تمام شایستگیهای یک فرد نیست، باز هم امکان داشت با زخم زبان عزیز را آزار دهند؟ آن گروه از هواداران ایرانی که نمک به زخم عزیز پاشیدند، اگر باور داشتند که همه ما افرادی کامل نیستیم و به واسطه این موضوع همه ما ممکن است دیر یا زود مرتکب خطایی شویم، باز هم چنین برخورد میکردند؟ آیا اصلا کسی که در همدلی قوی است، ممکن است تنها به احساسات خوش خود فکر کند و برای ناراحتی دیگران هیچ ارزشی قائل نشود؟
و در نهایت آیا اگر عزیز و امثال او، با خود مهربانتر بودند و راحتتر با اشتباهات خود کنار میآمدند، روزهای تلخ کمتری را بعد از هر اشتباه تجربه نمیکردند؟ بیایید کمی فکر کنیم، همین.