- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نوجوانی، وقت سوال کردن و قانع نشدن است! در این سنوسال دنیا را با عینک «چرا؟»، «کی گفته؟» و «چطور؟» میبینیم. فرقی هم ندارد دنیایی که در آن چندوچون میکنیم، عالم موضوعات فلسفی و انتزاعی باشد یا واقعیتهای زندگی روزمره که همه بر سر بدیهی بودن آنها اتفاقنظر دارند. لازم است دلیل چیزها را خودمان بفهمیم، حتی اگر با موضوعات سادهای مثل موارد زیر سروکار داشتهباشیم.
چرا فرمان خودرو چسبنده است؟
تا حالا فکر کردهاید که فرمان خودرو چرا همیشه چسبناک است؟ فرمان خودرو معمولا با چرم مصنوعی پوشانده میشود، مادهای که مواد روی سطح پوست شامل عرق، کرم و... را بهراحتی به خودش جذب میکند. این مواد درطول زمان روی فرمان انباشته و باعث ایجاد چسبندگی میشوند. خب چرا چرم طبیعی جایگزین نمیشود؟ این ماده درمقایسه با چرم مصنوعی، قابلیت تنفس بیشتری در خود دارد اما وقتی اشعه ماوراءبنفش به آن برخورد میکند، روغنهای موجود در پارچه به سطح میآید و احساس چسبندگی در آن ایجاد میشود. حتی ممکن است سطح پارچه شروع به ترکیدن کند که ازنظر ظاهری، جلوه نامناسبی به فرمان میدهد.
فوت کردن غذا چطور آن را خنک میکند؟
سوال سادهای بهنظر میرسد اما کسی میتواند توضیح بدهد دقیقا به چه دلیل وقتی غذا را فوت میکنید، خنک میشود؟ وقتی غذا را فوت میکنید، درواقع هوای همدما با بدنتان را به بشقاب غذا میفرستید و ازطریق فرایند «همرفت»، آن را با هوای گرم جایگزین میکنید. همرفت هم که میدانید یعنی چه؟ انتقال گرما توسط حرکت توده مولکولها در سیالات، ازقبیل گازها و مایعات.
خب غذای داغ توی بشقاب (یا سوپ توی کاسه و قهوه توی فنجان) اگر در اتاق به حال خودش رها شود، با انتقال انرژی به ظرف، بهتدریج گرمای خود را ازدست میدهد اما از آنجاییکه هوای اطراف ظرف خنکتر است، فوت کردن به آن سرعت انتقال حرارت را افزایش میدهد.
چرا بچهآهوها خال دارند؟
پوست قهوهای بچهآهوها با لکههای سفیدی پوشانده شدهاست که در آهوهای بالغ دیده نمیشود. ماجرا چیست؟ آهوهای کوچک در روزهای اولیه زندگیشان بسیار بیدفاع و آسیبپذیر هستند. لکههای سفید روی زمینه حنایی بدن آنها، تقلیدی است از تکههای نور خورشید که از لابهلای شاخ و برگ درختان به سطح زمین میتابد. به اینترتیب پوست منحصربهفرد بچهآهوها به استتار آنها کمک میکند تا وقتی که بتوانند روی پای خودشان بایستند. تاریخ مشخصی برای ریختن خزهای خالدار و جایگزینی آن با پوست بالغ وجود ندارد اما بیشتر منابع موافقاند که این فرایند معمولا درحدود سه یا چهارماهگی رخ میدهد. البته همه آهوها هم لکههای روی پوستشان را ازدست نمیدهند.
منبع: mentalfloss.com
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یادبودهای جنگ، تصاویر آشنای روستاهای بریتانیا هستند که با دیدنش فداکاریهای میلیونها نفر مردم عادی شرکتکننده در جنگجهانی اول را یادآوری میکنند. در این میان تعداد کمی از روستاها هم هستند که با وجود شرکت مردانشان در جنگجهانی هیچ یادبود جنگی ندارند چراکه هیچ یک از سربازانشان در جنگ ازبین نرفتند. اینها به «روستاهای سپاسگزار» مشهور شده و فقط در انگلیس و ولز واقع شدهاند. چهار روستا هم وجود دارند که آنقدر خوششانس بودهاند که نه در جنگجهانی اول هیچ کشتهای داشتهاند و نه در جنگجهانی دوم . به این روستاها «خیلی سپاسگزار» میگویند! این روستاها هرگز برای خوششانسی بزرگشان جشنی برگزار نکردند چراکه در مجاورت آنها روستاهای زیادی عزادار عزیزانشان بودند. «کتویک» یکی از روستاهای خیلی سپاسگزار است که در آن اتفاق جالبی افتادهاست. زمانی که ۳۰ نفر از اهالی این روستا به جنگ رفتند، یک آهنگر محلی بهاسم «جان هاگیل» برای هرکدام از آنها روی یک تخته، سکهای درکنار نعل اسب قرار داد. اهالی روستا بر این باورند که همین کار باعث شده که همه سربازان بدون هیچ آسیبی از جنگ برگردند. دو دهه بعد وقتی مردان روستا میخواستند برای شرکت در جنگجهانی دوم به آلمان بروند، باز هم این آهنگر همان کار را انجام داد. اینبار هم همه سربازها سالم به روستا برگشتند! در سال ۲۰۱۳ دو نفر به روستاهای سپاسگزار سفر کردند و تصمیم گرفتند که برای آنها یادبودی بگذارند تا گردشگران بدانند که درطول جنگ، این روستاها چه خوششانسی بزرگی داشتهاند و به اینترتیب توجه گردشگران را به این مناطق جلب کنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
من کیام؟
بیتا ابطحی هستم، متولد 1371 در اصفهان. در رشته صنایعدستی، گرایش فلز و جواهرت در دانشگاه هنر الزهرا تحصیل کردهام و در زمینه طراحی جواهرات مشغولبهکار هستم.
شما چطور میتوانید همکار من بشوید؟
کنکور هنر میدهید و بعد از قبولی در رشته صنایعدستی بهمدت سه سال، واحدهای زیرگروه این رشته را میگذرانید؛ مینیاتور، طراحی سنتی، کار با سفال، کار با فلز، معرق، منبت، ساختوسازهای دکوری، کار با شیشه، میناکاری و... . در سال آخر، یکی از زیرگروههای اصلی را بهعنوان گرایشتان انتخاب و یکسال بهصورت تخصصی روی آن کار میکنید و درنهایت پایاننامهتان را که دو بخش تئوری و عملی دارد، درباره آن موضوع مینویسید. در مدت تحصیلتان در دوره کارشناسی علاوهبر آنچه گفتم، درباره تاریخ هنر از روز اول که انسان در غارها نقاشی میکشید تا همین امروز، اطلاعات بهدست میآورید. اگر تمایل به ادامهتحصیل داشتهباشید، در مقطع ارشد و دکترا، مطالعاتتان بیشتر از جنبه آموزشی و کسب اطلاعات، صورتِ پژوهشی به خود میگیرد.
کارشناس صنایعدستی دقیقا چه کار میکند؟
بعد از فارغالتحصیلی موقع ورود به بازار است. در دانشگاه معمولا از شما آثار نمایشگاهی میخواهند که جنبه هنری و تزیینی در آنها پررنگ است اما برای کسب درآمد از رشتهتان باید بازار را بشناسید. من مدتی بهصورت کارآموز درکارگاههای مختلف کار کردم تا روال و قلق بازار دستم بیاید. میخواستم بفهمم تیپ آثار نمایشگاهی و بازاری چه تفاوتی با هم دارد. درنهایت متوجه شدم باید در هر دو زمینه خودم را تقویت کنم؛ هم کارهای خاص برای گروههای هنری مثل تئاتریها و سینماییها و هم کارهایی که در زندگی روزمره کاربرد داشتهباشد. بهعلاوه میتوانید بهعنوان مربی در آموزشگاهها مشغولبهکار شوید
در شرکتهای تخصصی طراحی جواهرات، لباس و نقشه فرش بهعنوان طراح کار کنید یا برای خودتان کارگاه بزنید.
چه کسانی در این رشته موفقتر خواهندبود؟
درطول مدت تحصیلتان بهدلایل مختلف مثل محدودیت زمان، ممکن است نتوانید به همه زیرمجموعههای گرایشتان مسلط شوید. مثلا ما در رشته جواهرات فرصت نداشتیم یکسری از کارگاهها را بگذرانیم. کسانی که دنبال موفقیت بیشتر در حوزه صنایعدستی باشند، با شرکت در دورههای آزاد، دانش و مهارتشان را تکمیل میکنند. بعضیها هم کناردست یک استادکار مشغول میشوند تا دانش و تجربهشان را همزمان بالا ببرند. شما در این رشته باید تنوعطلب باشید، روحیهای سرزنده و جستوجوگر داشته و علاقهمند به یادگیری باشید. درغیر اینصورت از تنوع و گستردگی این رشته، خسته خواهیدشد چراکه در یک ترم علاوهبر درسهای تئوری و تخصصی، همزمان چند کارگاه مختلف میگذرانید و با مواد و روشهای ساخت مختلف سروکار دارید. مثلا ممکن است یک کلاس معرق داشتهباشید، یکی از کارگاههایتان تراش شیشه باشد، یکی دیگر جوشکاری فلزات و در آن یکی کلاس با سفال کار کنید.
سختترین و شیرینترین بخش این حرفه چیست؟
سختیاش مربوط به مراحل کار است وقتی میخواهید کاری غیرروزمره انجام بدهید و کلی طرح و ایده تازه در ذهن دارید. در فرایند ساخت، متوجه میشوید که باید بارها و بارها تغییر ایجاد کنید. دایم بسازید و خراب کنید و آنقدر با کار کلنجار بروید که درنهایت همان چیزی از آب دربیاید که توی ذهنتان بوده یا مشتری از شما خواستهاست. به این مرحله که میرسید و بازخورد خوب مشتری را که میبینید، یکدفعه خستگی کل کار از تنتان بیرون میرود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در سینما عوامل زیادی وجود دارد که ازطریق آنها ترس در دل مخاطب می افتد؛ گریم شخصیت، طراحی صدای او، حوادث مرگبار، موجودات ناشناخته و کلی چیز دیگر که وقتی به یک فیلم ترسناک فکر میکنیم، در ذهنمان قطار میشود. در این بین، ترفندهای مخفی زیادی هم وجود دارند که در نگاه اول متوجه ترسناک بودنشان نمیشویم اما کنار هم قرار گرفتن آنها تولید وحشت میکند. در ادامه با سه عنصر کلیدی ترسآفرین در ژانر وحشت آشنا میشویم.
سایهها
سایهها در ترس ما از ناشناختهها نقش مهمی دارند. هر چیزی که دور از دسترس نور باشد، میتواند ترسی کودکانه القا کند که ما هیچوقت بهاندازه کافی برای نترسیدن از آن بزرگ نمیشویم. سایه وجود دارد تا خطر معلوم نشود. طبق قاعدهای نانوشته، هر چیزی پنهان در تاریکی، ترسناکتر از آن است که درواقع وجود دارد. فیلمسازان این نکته را خیلی خوب میدانند. سه راه برای بازی با سایهها وجود دارد: یک) پنهان کردن شخصیت شرور در سایه؛ با قرار دادن شخصیت شرور در پسزمینه، احساس خطر ایجاد میکنید و با دور نگه داشتن نور از چهره او خطر را در هالهای از ابهام نگه میدارید. دو) انداختن سایه روی سطوح، تعلیق ایجاد میکند. شخصیت شرور به قربانی نزدیک میشود و ما صرفا سایهای از آن را میبینیم. این تاریکی، هویت بدذات شخصیت منفی را بهخوبی نشان میدهد. سه) پنهان کردن سوژه؛ دوربین، نقطهای تاریک را به مخاطب نشان میدهد و به اینترتیب از او میخواهد به جایی نگاه کند که ظاهرا چیزی در آن نیست. سوژه هم معمولا برای خروج از سایه، عجلهای ندارد. اینطوری است که ما میترسیم!
زاویه دوربین
ژانر وحشت مانند یک زمین بازی برای فیلمسازان است؛ آنها روشهای استاندارد را به بازی میگیرند تا به هدفشان یعنی القای ترس در مخاطب برسند. دو بازی رایج با زاویه دوربین، از تکنیکهای پرکاربرد در این ژانر است؛ نمای «شیبدار/ هلندی» که در آن دوربین، عامدانه خارج از محورهای افقی و عمودی نگه داشته میشود. این نمای مایل، زاویه دید ترسناکی است که حسی کابوسوار به صحنه میدهد؛ جنون، بینظمی، سرگیجه و یأس، احساساتی است که این نما در مخاطب برمیانگیزد. نمای «دید پرنده» یا «چشم خدا» در صحنههای جنایت و تعقیبوگریز با کاهش دادن عمق تصویر، سوژه مدنظر را کوچک و تحقیرشده نشان میدهد تا ترس و بیدفاع بودن آن را به مخاطب القا کند.
نورپردازی
پیشتر راجع به سایه گفتیم و حالا در تکمیل آن باید از نور بگوییم. یکی از روشهای بازی با نور، استفاده از یک منبع روشنایی محدود مانند چراغقوه برای روشن کردن صحنه است. منبع نور واحد اجازه میدهد که بیشتر کادر توسط سایهها و تاریکی بلعیده شود و بخش بزرگی از آن از دید مخاطب پنهان بماند. این کار باعث میشود که مخاطب درانتظار بیرون پریدن چیزی باشد. از دیگر نورپردازیهای وحشتآفرین میتوان به لامپهای معیوب چشمکزن، چراغقوههای سوسوزن و رعدوبرق اشاره کرد. این چراغهای چشمکزن، هرجومرج بصری ایجاد و مخاطب را بهاندازه شخصیت فیلم، گیج و ترسیده میکنند.
منبع: nofilmschool.com
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
همه ما در مقاطعی از زندگی طرد شدن را تجربه میکنیم؛ قبول نشدن در تیم فوتبال مدرسه، رد شدن در مصاحبه شغلی، اخراج از محل کار و... . آدمها راهحلهای مختلفی در مواجهه با طرد دارند، بعضی از این روشها کارآمدتر و کمآسیبتر هستند. در ادامه با چند سوال، میتوانیم راهبرد مقابلهای خودمان و بهترین روش برای کنار آمدن با طرد را بسنجیم.
برای یک کار پارهوقت تصمیم میگیرید بعدازظهرها در استخر کوچکی بهعنوان نجاتغریق مشغول شوید. در این موقعیت شغلی پذیرفته نمیشوید اما به شما پیشنهاد میدهند در همان محیط، مراقب بچهها باشید.
الف) گرچه این انتخاب شما نبوده اما آن را میپذیرید چون به این کار نیاز دارید.
ب) قبول نمیکنید چون احتمالا برای آن موقعیت شغلی هم آزمونی وجود دارد و شما میدانید که رد خواهید شد.
پ) قبول میکنید اما زیاد امیدوار نیستید. چون معتقدید اگر برای نجاتغریق بودن خوب نیستید، برای هیچ کار دیگری هم خوب نیستید.
برای تکخوان گروه سرود مدرسه، آزمون میدهید. بین شما و همکلاسیتان یک نفر باید انتخاب شود و او برنده میشود.
الف) فکر میکنید روز برنامه کاری کنید که همکلاسیتان ازعهده اجرا برنیاید.
ب) به این نتیجه میرسید که او انتخاب شده چون زیباتر است و شما گرچه صدای بهتری دارید، اما هرگز به چیزی که لایقش هستید، نمیرسید.
پ) با دوستانتان برای گردش و بستنی خوردن بیرون میروید. بعد تمرکزتان را روی تمرین برای مسابقههای بعدی صرف میکنید.
درحال تعریف کردن یک ماجرای خندهدار برای دوستانتان هستید که یک غریبه موقع رد شدن از درِ شیشهای، با آن برخورد میکند. دوستانتان شروع به خندیدن میکنند اما نه به داستان شما، بلکه به این اتفاق.
الف) مثل بقیه به این اتفاق میخندید، آنقدر که ماجرای خودتان را فراموش میکنید.
ب) فکر میکنید این اتفاق خندهدار بود اما نه بهاندازه ماجرای شما پس لابد راوی خوبی برای داستانتان نبودهاید.
پ) تصمیم میگیرید برای یک روز از دوستانتان دوری کنید. اگر آنها نمیتوانند به حرفهای شما گوش دهند، شما چرا باید به آنها گوش دهید؟
منبع: kidshealth.org
نتیجه
سوال 1
الف) برای رهایی از ناامیدی و پیشرفت، به اعتمادبهنفس نیاز دارید.گاهی
اوقات گزینه دوم بهتر از اولی است و شما برای کشف آن آماده هستید.
ب) طرد شدن آزاردهنده است اما اجازه ندهید احساس بد، شما را از چیزهای خوبی غافل کند که میتوانید به کمک آنها از این احساس بیرون بیایید.
پ) وقتی فکر میکنیم بهاندازه کافی خوب نیستیم، باور ما درباره خودمان متزلزل خواهدشد درعوض، روی این واقعیت تمرکز کنید که کارفرما آنقدر تحتتأثیر شما قرار گرفته که پیشنهاد کاری دیگری مطرح کردهاست.
سوال 2
الف) فانتزیهای انتقامجویی در موقعیتهای ناکامی، طبیعی هستند اما تا زمانی که در ذهن بمانند. عمل کردن به آنها، تمرکز و انرژی ما را برای کار کردن روی خودمان ازبین میبرند.
ب) شما نمیدانید چرا همکلاسیتان این موفقیت را بهدست آوردهاست و بهجای تخیل کردن درباره دلیل اش، میتوانید راجع به آن بپرسید. با سوال کردن دربارهاش، احتمالا توصیههای خوبی برای موفق شدن دریافت کنید.
پ) قانون شماره یک در مواجهه با طرد این است که احساسات منفی همراه با آن را بپذیرید و با دیگران بهاشتراک بگذارید تا بهتر بتوانید ناامیدی را پشتسر بگذارید.
سوال 3
الف) شما روی موقعیت متمرکز هستید، نه فقط روی خودتان و احساساتتان. انعطافپذیری به شما امکان میدهد در موقعیتهای اجتماعی رفتار خوبی داشتهباشید.
ب) گاهیاوقات، رویدادها از کنترل ما خارج هستند. با درک این موضوع متوجه خواهیدشد اتفاقی که توجه دوستان شما را از حرف شما منحرف کردهاست، تقصیر شما نیست.
پ) این تنبیه بیشتر از هر کس دیگری، خودتان را ناراحت خواهدکرد چون بهاحتمال زیاد دوستانتان اصلا متوجه دلیل آن نخواهندشد. وقتی با تجربه طرد مواجه میشوید، ناراحتی تازهای به خودتان اضافه نکنید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هرگاه رودرروی من پرمیگشایی گم میشوم در لابهلای صفحههایت
من میتوانم با تو دنیایی بسازم سرشارِ از افسانهها تا بینهایت
پرشور و باانگیزه میخوانم تو را من آری! خیالم تازه شد با قصههایت
عطر ورقهایت طلسم آسمانی است شهری ز رویاهاست هر خط و پیامت
در خانهای با نظم و زیبا مینشینی تا من بیایم برگزینم شعرهایت
ساکت ولی پرماجرا و خوشکلامی هر برگهات آغازی از ناگفتههایت
تا آن زمان که من تو را کامل نخوانم خسته نخواهمشد ز توصیفات نابت
تو بهترین یار و رفیقی ای کتابم با تو چه آسان میشود راه سعادت
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جوانه بهنظرت تو بازی با انگلیس، سردار آزمون گل میزنه برامون یا طارمی؟
اگه بخوام یک نفر رو که قطعی گل میزنه نام ببرم بهنظرم روزبه چشمیه. فقط این رو که به کدوم دروازه گل میزنه، نمیگم.
من اگه بخوام زندگیم رو برات توصیف کنم باید بگم یا تازه خوراکی خوردم یا میخوام خوراکی بخورم یا میخوام خوراکی بخورم اما گیر نمیارم.
خب زندگی بیمعنایی داری دوست عزیز، چون من علاوهبر همه اینها که گفتی اگه خوراکی بخوام اما گیر نیارم یا از خوراکیها میگم یا بهخوراکیها فکر میکنم.
جوانه اعتماد بهنفس ندارم، چیکار کنم؟
شما هروقت اعتمادبهنفست اومد پایین برو مشکلات فنی گوشی یک بزرگتر رو حل کن. همچین بهت میگن: «آفرین چطور تونستی؟» که حس میکنی تنهایی رفتی تا زُحل.
من و دوستام داریم یک طومار امضا میکنیم که قبل از جامجهانی بدیم به فیفا تا ساعت مسابقات رو اصلاح کنه، آخه یکسری از بازیها خورده به زمان ناهار، یکسری به زمان چُرت بعد از ناهار. تو هم اگه پایه هستی امضا کن تا جام شروع نشده.
نه من امضا نمیکنم چون بقیهاش میخوره به زمان شام. بعدش هم سطح دغدغه نسل شما عجیبه. زمان نوجوانی ما پدرم میگفت برو نون بگیر. میگفتم« بازی تموم بشه بعد.» میگفت: «اگه تلویزیون رو خاموش کنم و بعد که برگشتی روشن کنم از همین دقیقه ادامهاش رو میبینی.» منم راحت باور میکردم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آرژانتین با دو قهرمانی و سه نایبقهرمانی، مدعی سنتی بالا بردن جام در هر تورنمنتی است. اما درباره قهرمانی آنها در جام 2022 باید بااحتیاط صحبت کرد. هرچند یکی از مخاطبان صفحه در پیامکی گفتهبود: «درباره ستون « تا جام »
در صفحه جوانه؛ تیمملی آرژانتین رو دستکم گرفتین برای این دوره. یک ماه دیگه که قهرمان جهان شد، دوباره بهتون پیامک میدم.» ضمن احترام به این مخاطب عزیز باید گفت «آلبی سِلسته» -لقب این تیم که به بازیکنان آرژانتینی اشاره دارد- در این جام دستکم ازلحاظ مهره، وضعیت خوبی ندارد. اگر از خط حمله آتشین این تیم با حضور «لیونل مسی» و «لائوتارو مارتینز» صرفنظر کنیم، در خط هافبک، دفاع و دروازهبان، درمقایسه با دیگر مدعیان وضعیت خوبی ندارد. بهویژه اینکه در این جام «آنخل دیماریا»، وینگر توانمندشان هم بهخاطر مصدومیت حضور ندارد؛ بازیکنی تعیینکننده که وزنه بزرگی برای تیم «اسکالونی» بهشمار میرود. البته همیشه در فوتبال این ستارهها نیستند که نتایج را رقم میزنند. مربی جوان آرژانتین، در رقابتهای کوپا آمریکا و دربرابر قدرت بزرگ فوتبال قاره و جهان یعنی برزیل این مسئله را بهخوبی نشان داد. آرژانتین در گروه C این جام با عربستان، مکزیک و لهستان همگروه است و بهنظر میرسد برای صعود از گروهش کار دشواری پیشرو ندارد. باید چند روز دیگر بهانتظار بنشینیم و ببینیم مخاطب خوبمان بعد از قهرمانی آرژانتین به ما پیامک خواهد زد یا نه.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.