اینطورکی
تعداد بازدید : 31
سرقت مسلحانه از بانک با عطسه
دانیال دایی داووداینا
طنزپرداز
هوا سرد شده و دردسرهای این روزها هم کم نیست. یکیش عطسههای مهیب. برام سواله چهجوری خیلی یواش عطسه میکنین؟ من یک بار تو بانک عطسه کردم، همه از ترس خوابیدن زمین، رئیس بانک داد میزد: «شلیک نکنین، ما زن و بچه داریم. هر چی بخواین بهتون میدیم» منم دیدم شرایط مهیاست، یک وام بدون ضامن ازشون گرفتم. یک بار دیگه تو اتوبوس عطسه کردم. راننده درجا سکته قلبی کرد. اتوبوس هم مثل اسب وحشی رَم کرد رفت تو ساختمون مقابل. بعد یک هیئت تحقیق و بررسی تشکیل شد تا ببینن بمب صوتی کجا منفجر شده، درحالیکه من عطسه کرده بودم. یک بارم تو پرواز مشهد- تهران عطسه کردم. خلبان گفت هواپیماربای عزیز برم تایلند؟ منم گفتم ما از اون خانوادههاش نیستیم، برو کیش. یک بار هم تو فینال جام حذفی عطسه کردم، دلار هزار تومن گرون شد و پنالتی آخر موردعلاقهام هم بهخاطر جابهجایی مدار زمین رفت اوت.